پاره شدن کون و پرده بکارت زهرا توسط باغبان خانه

0 views
0%

سلام من سی سی هستم امروز می خواهم ماجرای تجاوز یک مرد به خواهر زنم زهرا را واسه شما دوستان عزیز تعریف کنم رابطه من با زهرا حدود 7 سال است که بدون وقفه ادامه دارد هر وقت که فرصت شد یاده حسابی از هم می کنیم من عاشق کونه زهرا هستم زهرا کون گوشتی و گردی داره جون میده واسه در کونی زدن با دست وقتی روی کونش می زنم گوشت های کونش بشدت تکان می خورد خواهر زنم زهرا زنی است خوشگل و بشدت حشری و بی حیاء اون با هر مردی که فکرش را بکنین سکس می کنه یکبار خودش به من تعریف کرد وقتی هنوز 18 سال داشت چطوری باغبان خانه که تو باغ خانه شان کار می کرد اول باهاش سکس کرده بعد بهش تجاوز کرده من از زهرا پرسیدم چطور شد این ماجرا اتفاق افتاد زهرا گفت یک روز تابستان تو باغ خانه می گشتم به باغچه آفتابگران باغ رفتم باغبان را دیدم اون داشت تو باغچه آفتابگردان قضای حاجت می کرد اون پشتش به من بود و نیمه لخت نشسته بود کون بزرگ سیاه و پر مویی داشت خایه هاش از پشت و زیر کونش دیده میشد بسیار بزرگ بود جایم را عوض کردم تا کیرش را هم بتوانم ببینم جای مناسبی پیدا کردم چشمم به کیرش افتاد یکه خوردم کیر خیلی کلفت و گنده ای داشت تو حالت خوابیده کیرش خیلی کت و کلفت دیده میشد منتظر شدم تا کارش را تمام بکنه اون خودش را با مقداری ازعلف های اطراف پاک کرد و از جاش بلند شد حالا کیرش بزرگتر دیده میشد سر کیرش کمی نازکتربود اون دوباره کیرش گرفت و شروع کرد به شاشیدن این کارش منو حشری کرد و دیگه طاقت نیاوردم لخت شدم و یواشکی پیشش رفتم اون منو که لخت دید اول ترسید دستشو روی کیرش گذاشت و خودشو عقب کشید و با صدای لرزان گفت زهرا خانم چرا لختین اینجا چیکار می کنی چی می خواهین من بهش گفتم کیرتو می خواهم تر خدا بیا منو بکن گفت زهرا خانم نمیشه شما خانم خونه هستین آقا بفهمه منو میکشه من بهش گفتم من بهت میگم منو بکن کسی نمی فهمه اون که دید من اسرار می کنم و حشری هستم گفت باشه به خودش جرات داد دستمو گرفت و روی کیرش گذاشت من با دستم کمی سرکیرشو مالیدم دستم با آب شاشش خیس شد بهش گفتم دستم خیس شد شاشیدی گفت آره بهش گفتم بازهم می توانی بشاشی گفت آره دارم بهش گفتم هر چی داری بشاش روی صورتم گفت باشه من رو زانو نشستم اون کیرش را دستش گرفت و شروع کرد به شاشیدن شاشش را روی صورتم و بدنم می پاشید همه جام خیس شده بود شاشیدنش که تمام شد گفت بیا کیرمو بخور من کیرش را گرفتم و بردم تو دهنم و شروع کردم به ساک زدن کیرش بلند شد و دیگه تو دهنم جا نمی شد اون بزورتمام کیرشو تو دهنم جا داد احساس کردم دارم خفه میشم کیرش بازسفت تر و بلند تر میشد حس کردم دهنم داره پاره میشه دیگه کیرش دراز و گنده شده بود وااااااااااااای خدای من چه کیری من حسابی کیرش را با آب دهنم خیس کردم اون منو بلند کرد و بغلش گرفت و دستش را گذاشت روی کسم و شروع کرد به مالیدن کسم من بهش گفتم من باکره هستم فقط از کون می کنی ولی اولش حسابی سوراخ کونمو لیس می زنی قبول کرد اون منو برد به یه اطاقک در نزدیکی باغچه تو کف اطاقک یک پتو انداخته بود خودش هم لخت شد باغبان ما مرد 45 ساله ای بود که 2 زن و 6 دختر و 2 پسر داشت پسرهاش از من بزرگتر بودن اون مردی کوتاه قد بود و قیافه سیاه و زشت و کریحی داشت تمامی بدنش حتی پشت و شانه هاش پر مو بود بوی عرق مشمئزکننده ای از بدنش می آمد دستهاش پینه بسته بود اون روی پتو دراز کشید من رفتم روش و کونمو روی صورتش گذاشتم اون شروع کرد به لیس زدن سوراخ کونم ریشش چنان زبربود که موهاش به بدنم فرو می رفت و اذیتم می کرد اون بعد چند دقیقه ای لیس زدن گفت زهرا خانم کونتون بوی بدی میده حالم بهم خورد نمیشه فقط کستو لیس بزنم من بهش گفتم خفه شو احمق کسم دست نخورده است فقط کارتو بکن اون گفت باشه و مشغول لیس زدن کونم شد بهش گفتم کونمو با آب دهنت خیس بکن اون باز گفت باشه وشروع کرد به تف انداختن به کونم اون تف می انداخت و لیس می زد بهش گفتم زبانتو بکن تو سوراخ کونم و آب دهنت را هم بریز توش بعد اون بلند شد منو دولا کرد و کونمو بالا کشید سوراخ کونمو باز کرد و چند تا تف توی کونم انداخت و بعد بهم گفت حالا زهرا خانم کونت آماده است بکنم توش من بهش گفتم آره بکن عزیزم بکن توش جرم بده کونمو پاره بکن که دارم دیوانه میشم باز اون گفت باشه هرچه دستور بدید خانم بلند شد کیرش را حسابی با آب دهنش خیس کرد و سر کیرش را گذاشت روی سوراخ کونم کمی فشار داد و سر کیرش توی کونم فرو برد تو همان حالت بهم گفت درد که نداره زهرا خانم من گفتم نه بعد گفت هر وقت احساس کردی درد می کنه بهم بگو من گفتم باشه تو فقط کارتو بکن بعد اون آرام آرام کیرشو داخل کونم فرو برد کمی درد داشت وقتی تمام کیرش تو کونم فرو رفته خواست کیرش تو کونم حرکت بده یه درد شدیدی دلم را گرفت من پاهامو به طرف شکمم جمع کردم و داد زدم آخ دلم اون به من توجهی نکرد منو محکم گرفت و شروع کرد به تلمبه زدن توی کونم یواش یواش درم دلم کم شد و جایش را به یک لذت غیر قابل تعریف داد لذت کون دادن را تو تمام وجودم حس می کردم من داشتم به باغبان خونه کون می دادم اون با کیر گندش داشت کونمو پاره می کرد بعد چند دقیقه ای عضلات اطراف کونم دیگه بی حس شده بود و احساس می کردم کونم پاره شده اون هر چی قدرت داشت تو کونم ضربه می زد دوباره درد شکم شروع و شدیدتر شد چند بار خواستم از زیرش در برم ولی نافله اون منو چنان محکم گرفته بود که نمی شد از زیرش دررفت اون دید که من تقلا می کنم تا خودمو خلاص کنم بهم گفت جنده کونی تا کونتو پاره نکنم ولت نمی کنم خودت خواستی من بهش گفتم غلط کردم گوه خوردم ترا به خدا منو ول کن کونم داره می سوزه گفت جنده کونی تا پارت نکنم ولت نمی کنم حالا زهرا خانم رفته بود بجاش جنده کونی آماده بود من دیگه دست اون گیر افتاده بودام اون موقع حس خاصی بهم دست داد مثل اینکه یکی داره بهم تجاوزمی کنه خیلی شرم آور بود فقط خدا خدا می کردم تا زود تمام بشه اون خواست منو بیشتر بترسانه گفت من به این زودی ها ولت نمی کنم خوف تمام بدنم را گرفت بود لذت رفته و ترس برم داشته بود اون یک دفعه کیرشو از کونم درآورد و منو برگرداند کیرشو که دیدم وای کیرش آغشته به خون و کثافت های داخل کونم بود اون موقع فهمیدم کونم پاره شده اون منو بزور خواباند زمین پاهامو بزور باز کرد من خواستم بلند بشم یک سیلی محکم به صورتم کشید سرم گیج رفت واز خود بی خود شدم وقتی به خودم آمدم دیدم کیر کثیفشو تا ته کرده تو کسم و داره منو حسابی میکنه اون روی من افتاده بود و بشدت عرق کرده بود من دیگه فهمیدم کار از کار گذشته و من یک دختر باکره نیستم و یک مرد کثیف داره به من تجاوز می کنه من به زهرا گفتم چرا می گی تجاوز می کنه خودت خواستی باهاش سکس بکنی زهرا گفت نه من فقط خواستم منو از کون بکنه نه به من تجاوز کنه فقط از خدا می خواستم زود تمام بشه نمی دونم چقدر طول کشید که من زیر این مرد کثیف بودم ولی بعد چند دقیقه که من به خودم آمدم اون ارضاع شد من هیچ حسی نداشتم و هیچ لذتی احساس نمی کردم فقط حس نفرت داشتم اون از روی من بلند کیرش خونی بود درد تمام بدنم را گرفت بود سوراخ کونم بشدت می سوخت به کسم نگاه کردم خونی بود دهانش باز و گشاد شده بود آب کیرش را توی کسم ریخته بود از کسم آبش بیرون می ریخت بهش گفتم الاغ چرا آبتو تو کسم ریختی دوباره یه سیلی محکمی به من زد و گفت الاغ خودتی جنده آبم ریختم که ریختم و من گفتم آخه نمی گی شاید من حامله بشم بهم گفت دیگه فکر اینو نکرده بودم انشالله که حامله نمی شی بعد به من گفت بلند شو بریم خودمنو بشوریم هر دو نجس هستیم منو بزور بلند کرد برد بیرون اطاقک آنجا یه شیلنگ و شیر آب بود منو با آب سرد شست و بعد خودش هم با آن آب شست و رفت لباسهاشو پوشید و گفت من میرم آلان که بابات بیاد تو هم خودتو خشک بکن و لباس بپوش برو خانه بعد گفت اگه خوشت آمد به پسرهام هم میگم بیان تو را بکنن من از شدت عصانیت چند فحش رکیک نصارش کردم ولی اون توجهی نکرد و رفت من هم خودمو خشک کردم و لباس پوشیدم رفتم خانه تو خانه کسی نبود من یکسره رفتم حمام از کونم هنوز داشت خون می آمد به خودم به اون باغبونه فحش می دادم این چه کاری بود من کردم هنوز از کسم آب کثیف می آمد دوش حمام را برداشتم و گرفتم سوراخ کسم و با آب داغ داخل کسمو حدود ده دقیقه ای آب گرفتم و حسابی شستم از خودم بدم می آمد خودمو نفرین می کردم کونم هنوز سوزش داشت ولی خونش بند آمده بود تو فکر بودم صدای مامانم آمد گفت زهرا نیم ساعته تو حمام داری چیکارمی کنی گفتم هیچ خدا را شکر دیروز موهای کس و پاهامو زده بودم زود یه تیغ برداشتم و الکی مشغول اصلاح موهای پاهام شدم مامانم در را باز کرد یه نگاهی به من کرد گفت دخترم زیاد تیغ نکش حساسیت میده و بعد برگشت گفت تو چرا اینقدر پژمرده شدی مریض شدی عزیزم من گفتم نه مامان زیاد زیر آب داغ بودم آلان میام بیرون مامانم گفت باشه عزیز دلم در را بست من گریم گرفت گفتم خدا نکنه حامله بشم تا اینکه سه ماهی از ماجرا گذشت هیچ اتفاقی نیافتاد پارگی سوراخ کونم بهتر شده بود ولی روزهای اول تا دوهفته سوزش داشت و به راحتی دستشویی نمی تونستم برم در این دو هفته خودمو به مریضی زدم تا مامان و بابام نفهمن چه بلایی سرم آمده و این داستان ادامه دارد نوشته سی

Date: May 15, 2020

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *