پالیسی برای دختر

0 views
0%

تو جاده وایساده بودم یه کناری و داشتم استراحت میکردم عقب ماشین پر ادکلن بود از بانه میاوردم تو راه چنتا دختر دیدم یوهو برق از سرم پرید دختره کفشاشو در آورده بود و داشت پاهاشو تکون میداد وایی چه پاهایی فک کنم بوی فوق العاده عرقی میداد یه لحظه به چشمام نگاه کرد مطمئن بودم که به این فکر میکنه که منم یه پسرم فقط فکر کردنش برای همین روشو اونور کرد نمیدوست آرزوم بردگی کردن براش بود نمیدونست آرزوم لیسیدن کف پاش و خوردن شاششه و حاضرم هر ماه حقوقمو بهش تقدیم کنم تا فقط کف پاشو هفته ای یک بار بلیسم اون از حس من هیچی نمیدونست نشستن تو ماشین و رفتن باز هم نتونستم بگم که من دوست دارم برده دختر ها باشم و به یک میسترس نیاز دارم تا زندگیمو براش بدم رفتم اونور تر یه دختر افغانی تنها تو یه گوشه پرت نشسته بود گفتم بذار حسمو به این بگم اما چجوری کیف پولمو در آوردم ۵۰۰ هزارتومن شمردم و رفتم طرفش گفتم سلام خانم خوب هستید گفت سلام و پاشد که بره ۱۰۰ تومن بهش دادم گفتم بفرمایید با تعجب پولو گرفت و گفت برای چه میدهی من فاحشه نیستم برو گفتم دلو زدم به دریا و باتمام شجاعت گفتم اگه اجازه بدی کف پاتو لیس بزنم ۴۰۰ دیگه هم میدم گفت چرا کف پام خب حالا گفتم باور کن من فقط کف پای زنو دوست دارم لیس بزنم ۱۰۰ دیگه هم بهش دادم گفتم بقیش بعدا گفت باشه ماشینو برداشتم و رفتیم وسط بیابون گفت زود باش هرکاری میکنی تو دستشم یه چاقو داشت بعدا فهمیدم به خاطر همینم اعتماد کرد و اومد کفشاشو درآردم تو ماشین جوراب سیاه زنونه پاش بود پاهاشو بوییدم واییی چه لذتی داشت بوی پای هیچ دختری تو دنیا به پای دختر ایرانی نمیرسه ولی اونم غنیمت بود پاهاشو بوسیدم و بعد از رویه جوراب سیاه لیس میزم با تعجب نگاهم میکرد و میخندید و میگفت بخور بخور جورابشو دآوردم پاهاش سفید بود و از عرق خیس زبونمو کشیدم کف پاش وااااییییی چه لذتی داشت لذت بردگی برای یک دختر پالیسی برای یک دختر سگ شدن برای یک دختر برای یک دختر و برای یک دختر تمام دنیا وجود نداشت و فقط مزه ی کف پای اون دختر افغان که حتی اسمشم نمیدونستم زیر دهنم بود پاشو لیس زدم انگشتاشو دونه دونه میک زدم و چرک دای انگشتاشو میخوردم که یوهو خود به خود از شدت لذت ارضا شدم و شلوارم خیس شد خدارو شکر پشت فرمون بودم تا تهران ۳۰۰ تومن دیگه هم بهش دادم و رسوندمش شمارشو گرفتم و هر هفته میومد تهران پالیسی میکردم براش شاش خوری میکردم و پول خوبی هم میدادم آخریا دیگه فهمیده بود میسترس چیه و حرفه ای بود بعد چن وقت چون با خانواده واسه ویزای ترکیه اقدام کرده بودیم تایید شدیم و رفتیم ترکیه و من از اون دختر افغان جدا شدم الان من تو آلانیا ترکیه هستم و اونو نمیدونم اگه به میسترسی برای برده های مختلف ادامه داده باشه الان وظعش توپه توپه اما اگه بیخیال شده باشه احتمالن داره تو کابل یا همون تهران بچه داری میکنه نوشته

Date: December 31, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *