پاهای زن عمو

0 views
0%

‫ ‫خونه ما چسبیده به خونه عموم هستش و درست دیوار به دیوارشونیم. از وسط دیوار یه در همیشه باز گذاشته‬ ‫شده كه همین امر باعث صمیمیت و رفت و آمد بیشتر دو خانواده مي شد. عموم حیاط بزرگي داشت كه همیشه‬ براي بازي به خونشون مي رفتم‬ . ‫حدودا دوازده سال داشتم و عموم اینا هنوز بچه اي نداشتند. حیاطشون درخت هاي زیادي داشت كه پر میوه بود.‬ ‫همین ها هر روز منو به اونجا مي كشوند. هر وقت حیاطشون مي رفتم، با چشام دنبال جورابا و كفشاي زن‬ ‫عمو مي گشتم و اگه پیدا مي كردم، اونقدر اونارو مي لیسیدم كه خسته بشم. آرزوي لیسیدن پاهاش چنان در دلم‬ ‫بود كه گاه ساعت ها تو حیاط مخفي مي شدم تا از خونه بیرون بیاد و من یواشكي از لاي درختها ساق سفید‬ پاهاشو نگاه كنم‬ . ‫

Date: December 17, 2017

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *