باسلام خدمت دوستان شهوانی این داستان سال 90اتفاق افتاد جفت انگشتهای هردو پام کلا 6انگشت از هرکدوم 3انگشت بعلت قرارگرفتن زیر جک لیفتراک شکستن وپاهام دوماه توگچ بودن از اونجایی هم که زن من حشری وشهوتی هست براش سخت بود بدون کیر بودن دوهفته ای ازشکستن پاهام میگذشت که پسرخاله ام شب برای عیادت امد البته بگم که پسرخاله ام ساکن شهردیگه ای بود پسرلاغر اندام و نسبتا چهره معمولی متوجه شدم که زنم کوسش میخاره و به پسرخاله مجردم داره نخ میده زنم که تواشپزخونه بود پسرخاله ام به بهانه کمک کردن رفت پیشش غافل از اینکه از شیشه پنجره روبروی اتاق من دارم میبینم فهمیدم که اینها از قبل هماهنگی کردند بمن قرص خواب بخورانند منم زرنگی کردم نخوردم ولی زنم نفهمید که نخوردم خونه من بین اتاقها درب نداشت من تو نشیمن میخوابیدم پسرخاله ام تو پذیرایی خوابید یک یا دوساعت بعد زنم اروم بلند شدرفت پیش پسرخاله ام قبلش مطمئن شد من کاملاخوابم اصلا باورنمیکردم صحنه ای که میدیدم واقعا این زنه من بود همچین کیرپسرخاله ام را میخورد تو یکساعت سه یاچهاربار ارضاشد پسرخاله ام نمیدانم چکارکرده بود ابش نمیومد اصلا ناراحت نشدم که زنم بغل یکی دیگه هست نمیدونم چرا ولی لذت داشت سکس زنمونگاه میکردم تا حالاهرچی فیلم سوپردیده بودم به این زن جنده من نمیرسیدن بعد یکساعت و خورده ای سکس پسرخاله ام ابش امد زنم امد پیش من درازکشیدمنم مثلا خوابم برام ساک زد ابمو تو دهنش ریخت و رفت حمام خودش راشست اومدخوابید این ماجرا ادامه دارد نوشته زنه عشق
0 views
Date: April 18, 2019