پاهای عمه مریم

0 views
0%

سلام من نویدم 15سالمه ولی چون هیکل درشتی دارم بهم میخوره 18سالم باشه خب دیگه از خودم تعریف نکنم بریم سره داستان من از بچگی عاشق پاهای خانم ها بودم مخصوصا دخترای جوان ولی نه هر پایی و نه هر کسی برای همینم برای خودم فانتزی داشتم و کسایی که واقعا دوست داشتم پاهاشونو بخورم یا بو کنم و همش تصور میکردم که یکی از اینا عمم هست من تا امسال اصلا به عمم به چشم بد نگاه نمیکردم و اصلا فکر بدی بهش نداشتم چون حسه فوت فتیش توم زیاد شد و منم زیاد خونه ی عمم میرفتم پاهاشو دید میزدم خدایی خوده عمم کرم میریخت مثلا وقتی از بیرون می اومد و اون جورابای پارازین مشکیش تو پاش بودو هی جلو چشمام جولون میداد یا وقتی نشسته بودم کنارش پاهاشو آروم میمالوند به رونم بعضی وقتا تو جمع پاهاشو دید میزدم یهو چشمش بهم می افتاد و میدید منو میخندید انگار پاهاشو جلوی دید من میزاشت و میخواست ببینه عکس العملم چیه پیش خودم گفتم باید پاهای عمه ی نازمو بخورم منتظر شدم شب بشه عمم قبل خواب وقتی از بیرون اومد جوراباشو از قصد انداخت رو پله ها تا من ببینم اقا یه دله سیر جوراباشو خوردم و مالیدم به کیرم بعدش رفتم پایین دیدم جاهارو انداختن و عمم خوابیده تو اون اتاق منم رفتم زیر پاهاش گوشیمو زدم شارژ و الکی با گوشی مشغول شدم دیدم عمم پاهاشو از پتو انداخت بیرون و هولشون داد سمت من که یعنی من موافقم بخورشون منم چون خجالت میکشیدم گذاشتم نیم ساعتی گذشت و شروع کردم به دست کشیدن روی پاهاش بعد سرمو بردم جلو و بوشون کردم واقعا خانما به پاهاشون میرسن خیلی بوی بدی نداشت معمولی بود ولی انرژی میداد زبون ک زدم شور و شیرین باهم قاطی شد واای میخوردم یعنیاا حس میکردم عمم خوشش می اومد خلاصه وسطاش عمم رفت دستشویی اومد بعدا فهمیدم خیس کرده بود خودشو امیدوارم خوشتون بیاد الکی مثلا کم فحش بدین نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *