سلام من نوید هستم ۱۷ سالمه مفعولم رنگ پوستم سبزست خوشگم کونمم پر چربی وزنمم ۸۹ کیلو ۱۶۹ قدمه این داستان پنجمین دادنمه به پسر داییم پسر داییم بعد یک سال اومده بود تهران و این موضوع واسه چند هفته پیشه که اومد تهران اون اسمش به فرض مثال پرهامه روزای اول باهم میرفتیم بیرون و رفتیم دم پلاسکو ببینیم چه شکلی شده یه ذره دور زدیم بعد رفتیم قهوه خونه قلیون کشیدیمو اومدیم بیرون ساعت ۷ شب شده بود ما رفتیم خونه وشام خوردیم روز بعدش رفتیم دوباره دور دور رورزو اینجوری گذرونیدیم شب که شد ما هر شب بغل هم میخوابیدیم که اون شب مادره من با مادر اون زود خوابیدن و ما پشت در سندلی گذاشتیم الکیم گفتی برای اینکه برادر کوچیکترش نیاد تو ازیت کنه ما داشتیم با گوشیمون بازی میکردیم بعد رفتیم سراغ 4 بعد بازی میخواستیم بخوابیم که اون شروع کرد به انگشت کردن من و منم حشری شدم گفت میخواد بکنمت گفت برگرد و برگشتم آلتشو در اورد هی می کرد ولی نمیرفت تو مقعدم گفتم بزار برم تو دست شوی بازش کنم چون من همیشه سوراخمو تو دست شویی با شلنگ که ابش بازه با میکنم بعد گفت نه حال نمیده گشاد هی فرو کرد فرو کرد تا اخر به سختی و درد باز شد داشت میکرد که یه دفعه مامانم اوند پشت درو گفت بچه خوابیده واسه چی درو بستید اون سریع وقتی صدارو شنید آلتشو در اورد بعد الکی زدیم خودمونو به خواب گفت نخوابیا بیدار بمون اومدو رفت ادامشو بکنم گفتم باشه مامانم از تو بالکن اومد تو اتاق و بعد دید ما خوابیم رفت ولی وقتی رفت ماهم خوابمون برده بود فردایی اون روز من نرفتم مدرسه و موندم خونه صبح که مادرش رفت بیرونو مادر منم سره کار بود اومد گفت بخوابو آلتشو در اورد و به زور دوباره باز کرد مقعدمو بعد ۳۰ دقیقه درد کشیدن ابش اومدو ریخت تو سولاخم خیلی حال داد بود بهم و اون کیرشو پاک کردو بعد رفتیم بیرون فردایی اون روز اونا رفتنو منم منتظرم تا عید که بیادو منو بکنه دادن خیلی حال میده از کردنم بیشتر حالش این بود داستانه من داستان عیدمم براتون میزارم نوشته نوید
0 views
Date: August 23, 2018