من فرشته 37 ساله هستم اهل تبریز هستم سفید و توپر 5 ماه پیش واسه دیدو بازدید عید از تبریز با اتوبوس رسیدم تهران و رفتم مرزداران خونه دوستم اکرم اکرم دوست دوران دانشجوییم بود که تو قزوین با هم بودیم و مثه دوتا خواهر بودیم تا اینکه یه شوهر پولدار خدا نصیبش کردو مارو فراموش کرد و فقط عید به عید میدیدمش رفتیم خلاصه خونش خودش بودو یه پسر نوجوون به اسم ارشیا که پسر لاغر و نازی بود خیلیم بچه پررو بود به یاد روزایه قدیم رفتیم خونه مادر اکرم مرضیه خانم سلام و احوال پرسی گرم کردو کلی مارو تحویل گرفت اونجا چون خونشون کوچیک بود و بابای اکرمو داداشاشم بودن قرار شد من و اکرم و ارشیا تو یه اتاق بخوابیم شب شد جارو انداختیم تو اتاق منو اکرم به صورت عمودی بالا خوابیدیم و ارشیا افقی زیر ما خوابید پاهاش سمت مامانش و سرش سمت پاهای من بود من عادت داشتم که شبا که مهمونی بودیم خوابم سبک بود اکرم هم مثه من بود اما چون قرص خواب میخورد تا صب بیدار بود فک کنم نزدیک ساعت 3 بود که احساس کردم ارشیا بیدار شده و داره منو نگاه میکنه خودمو به خواب زدمو میخواستم عکس العملشو ببینم گفتم الان خودشو میماله به کونم منم جیغ میزنم و به همه میگم آماده جیغ زدن که بودم با کمال تعجب احساس کردم نفساش میخوره به کفه پام نفسایه داغی داشت منتظر بودم ببینم چیکار میکنه باورتون نمیشه اما لباشو گذاشت رو کف پام و کف پامو بوسید واسم خیلی جالب بود چرا یه پسر مغرور تو اون سن باید کف پای یه زنو ببوسه همینطور که فکر میکردم دوباره بوسید کفه پامو یه دونه کف پایه راستمو میبوسید یه دونه چپو اومد بالا تر انگشتایه پامو تک تکشو بوسید و بلند شد یه چند دقیقه ای مکس کرد فک کنم داشت منو نگاه میکرد منم کامل خودمو به خواب زده بودم بعد احساس کردم کف پام خیس شد پسره ی خلو چل داشت کفه پامو لیس میزد زبونشو میکشید کفه پامو کف پامو عینه بستنی لیس میزد باورم نمیشد آخه پاهام از صب که سوار اتوبوس شدم تو کتونی بود تا قبل از خوابم جوراب پام بود و پام عرق کرده بود اما نمیدونم واسش چه لذتی داشت پاهامو ول کرد اومد بالاتر یه شلوار شل راحتی صورتی پام بود اونو آروم کشید پایین شرتمم از این شلا بود اونم کشید پایینو یه بوس از سوراخ کونم کرد زبونشو آروم گذاشت رو سوراخ کونمو میلیسید کونمو تو دلم گفتم خاک تو سرت پسر فقط بلدی عینه سگ بلیسی پس همون لیاقتت لیس زدنه کونمو بخور نوش جونت دهنش باز بود رو سوراخ کونم و داشت میک میزد کونمو خوشم اومده بود لیس زدنم تحریکم کرد همینطور که سوراخ کونم دهنش بود یاد پررو بازیاش افتادم اصن ازش خوشم نمیومد خواستم یه کم اذیتش کنم یه بادی تو معدم پیچیده بود آماده شدم و یه گوووزه بلند و طولانی دادم تو دهنش اولش شوکه شده بود بلند شد و فک کنم داشت نگام میکرد اما فک کرد خوابم اومد شلوارمو داد بالا و رفت گرفت خوابید فرداشم خیلی عادی باهاش برخورد کردم اما وقتی برگشتم تبریز هر سری بهش فکر میکنم از خنده غش میکنم برای چنتا از زنایه محلم که تعریف کردم غش کردن از خنده خلاصه چه دیوونه های پیدا میشه نوشته
0 views
Date: January 31, 2020