پشت شیشه برف می بارد

0 views
0%

پشت شیشه برف می بارد پشت شیشه برف می بارد در سکوت سینه ام دستی دانه اندوه می کارد پشت پنجره ایستادم خیره به خیابونی که تک و توک ازش ماشین رد می شه و رد چرخاشون روی خیابون برفی نامنظم خط می کشه بی هیچ عابر پیاده ای بی هیچ رد پایی سرده این زمستون لعنتی خیلی سرده دستامو دورم حلقه می کنم دلم سیگار می خواد یه کنتِ دو نفره تو بغل هم ولو شده باشیم نوبتی پک بزنیم نوبتی کام بگیریم آخرین پک رو من بزنم عمیق لبم از حرارت فیلتر سیگار گُر بگیره دودشو خالی کنم تو صورتش مثل همیشه صورتش پشت دود گم بشه بعد لبای داغمو بذارم رو لباش داغ کنه از طعم لبام حلقه دستاش دورم محکم تر بشه پاهامو تو پاهاش قفل کنه فشار بده دستاش وحشیانه بره سمت سگک سوتینم بازشون کنه و همزمان چرخ بزنه روم و بیفتم زیرش لبمو گاز بگیره و از بین دندوناش با حرص صدام کنه و خیس بشم از لحن یلدا گفتنش یلدا شب یلدام کجایی وروجک برف میومد با صدای سهند از پنجره چوبی کنده کاری شده و شیشه های رنگیش دل می کنم خیس عرق شده از بس پله ها رو بالا پایین كرده سر تا پاش خاكيه موهاش بهم ريخته آستين پيراهن سرمه اي كتونشو بالا زده غر ميزنه چي داشت اين خونه با اينهمه پهلوي كه تو عاشقش شدي دلم از قد و بالاش ضعف ميره جوابشو نميدم ميرم جلو سر انگشتامو ميكشم تو ساعدش نگاهش ميخ ميشه رو لبام زير گوشش خيلي آروم با لحني كه ميدونم روانيش ميكنه ميگم كارگرا رفتن بدون اينكه جواب بده ميكوبدم به ديوار پشت سرم و لباش ميره رو آلوبالوي روي لبام ميك ميزنه ميگه بيشرف ليس ميزنه و ميگه ميخواي بكنمت آره ميخواي جرت بدم شهد پخش شده دور لباشو با ولع ميخورم و دستمو از روي جينش ميكشم وسط پاش و فشار ميدم برم ميگردونه و فشارم ميده به ديوار سينه هام له ميشه صداي باز شدن كمربندش ديونم ميكنه دست از تهديد بر نميداره چنان بكنمت يلدا شورت و شلوارمو با هم ميكشه پايين يه كم از ديوار فاصله ميگيريم خمم می کنه به پایین و کیر سیخ و داغشو می ذاره لای کونم از کون بکنمت خشک خشک جر بدم کون تنگتو دستامو بالای سرم روی دیوار با یه دستش قفل می کنه دست آزادشو می ذاره زیر کسم و می کشدم بالاتر و یه آن تا ته می کنه تو کسم و محکم کمر می زنه زمین و زمان از یادم می ره سیلی های سنگین بابا از یادم می ره ضجه ها و نفرینای مامان از یادم می ره نگاه سرد و خسته یغما از یادم می ره یادم می ره که به خاطر سهند چطوری تو روی همشون وایسادم یادم می ره که از ارث محروم شدم یادم می ره که اومدیم تو این خونه قدیمی که هیچ شباهتی به خونه پدریم نداره یادم می ره که زیر مشت و لگدای بابا حاصل عشق ممنوعمون تبدیل شد به لخته های خون روی پله های خونه پدریم انگشت سهند می ره تو سوراخ کونم دادم در میاد حال میاد جیگرش لاله گوشمو گاز می گیره و می گه ای جون بنال بنال زیر کیرم حال می کنم از صدای ناله هات دردت گرفته آره می خوام دردت بگیره می خوام التماس کنی زیرم سهند بی خیال درس و دانشگاه شد چسبید به کار تو بازار آزاد پاش باز شد به ترکیه هر بار که می رفت و می اومد دلتنگ تر از قبل می شدم دلم هزار راه می رفت تا بره و برگرده به اصرارش من درسمو ادامه دادم و واسه خودم خانم مهندسی شدم زیر بال و پرمو گرفت دیگه وروجک نبودم معاون مدیر کل شدن یک شبه به دست نیومد اگه سهند نبود اگه حمایتم نمی کرد یلدا شب یلدام کجایی خانومم برف میومد چشم از کوچه و چنارای بلندش می گیرم و از ذوقم سریع می پرم تو راه پله کارگرا خیسِ عرق هن و هن کنان مبلای جدید رو میارن بالا پشت بندشم میز ناهار خوری رو سهند چتریای ریخته رو پیشونیمو کنار می زنه پیشونیمو می بوسه و می گه خانومی بپر یه قوری چای آلبالوی دبش دم کن بعد آروم بدون این که کسی بشنوه یه چشمک دختر کش می زنه و می گه تا بعد خودم بیام خدمتتون برسم آلبالو خانوم ته دلم یه چیزی می ریزه پایین مبلا رو چیده و نچیده با لبایی که طعم آلبالو می ده روی مبل سه نفره میفته روم و می مالونه و له می کنه و باز از هر چی دلتنگی و غصه است رهام می کنه رها می شم از درد دزدکی دیدن بابا تو کوچه بچگیام رها می شم از عطر دور سینه مامان رها می شم از خالی شونه های یغما ذوب می شم زیر حرارت تن سهند برف میومد ترافيك انقدر سنگينه كه ميترسم به موقع نرسم خونه انارا رو می خوام خودم دون کنم روش گلپر بپاشم هندونه رو قراره سهند بگیره می گه مثل پارسال یه سفیدشو بهت میندازن سر قرمز بودنش شرط می بندیم اگه سفید در اومد هر چی من بگم و اگه قرمز باشه هر چی سهند بگه هزار تا فکر به سرم می زنه اگه سفید باشه چی بخوام از سهند انگشت کنم تو کونش صدای خنده ناخودآگاهم با صدای برف پاک کن قاطی می شه نه بعدا یه جوری تلافیشو سرم در میاره دارم باز وروجک می شم خدا خدا می کنم من ببرم وگرنه سهند از کونم نمی گذره موبایلم همزمان با قرمز شدن چراغ زنگ می خوره یلدا با من کل کل نکن تقلب نکردم و بی شرط چاقو گرفتم ولی از الان بگم امشب دهنت صافه دلم واسه قهقهه خنده اش و خط و نشون کشیدنش ضعف می ره چنان گازشو گرفته که سفید در بیاد هم بعید می دونم چیزی جلودارش باشه من زودتر می رسم خونه تند تند انارا رو دون می کنم و می ریزم تو کاسه فیروزه ای که از کاشان خریدیم گلپرم می پاشم نرگسا رو می ذارم تو گلدون سفالی که از همدان خریدیم و حافظ شیراز رو هم روی میز می ذارم بینشون تا سهند بیاد با هم باز کنیم یه جا هم واسه هندونه خالی می ذارم و ناخودآگاه خنده ام می گیره تو آینه میز توالت خیره می شم به خودم به چند سالی که گذشته به روزایی که پشت سر گذاشتیم به شبایی که فقط من بودم و سهند پشیمون نیستم از این انتخاب پشیمون نیستم دلتنگم دلم پر می کشه واسه مامان و بابا و یغما ولی پشیمون نیستم شونه می کشم به موهای مشکی صاف و بلندم به ناخونام لاک آلبالویی می زنم پیراهن مشکی پشت بازمو که سهند عاشقشه می پوشم بدون سوتین که نوک سینه هام بزنه بیرون همونجوری که سهند دوست داره بدون شورت که وقتش تلف نشه کفشای مشکی پاشنه بلندمو پام می کنم از عطر نایت رُزم به زیر گلوم می زنم با یه خط سرمه تو چشمای مشکیم و رژ آلبالوییم آرایشم تموم می شه پشت شیشه برف می بارد پشت شیشه برف می بارد در سکوت سینه ام دستی دانه اندوه می کارد پشت پنجره ایستادم خیره به خیابونی که تک و توک ازش ماشین رد می شه و رد چرخاشون روی خیابون برفی نامنظم خط می کشه بی هیچ عابر پیاده ای بی هیچ رد پایی سرده این زمستون لعنتی خیلی سرده دستامو دورم حلقه می کنم یلدا کجایی یلدا جان با صدای یغما از پنجره چوبی کنده کاری شده و شیشه های رنگیش دل می کنم بغضم می شکنه برای آخرین بار با چشمای بسته خیره می شم به خونه خالی به طولانی ترین شب زندگیم شبی که به خون نشست ولی هیچ وقت به صبح نرسید به جای خالی میز ناهارخوری به حافظی که دیگه ورق نخورد به جای خالی هندونه شب یلدا هندونه سرخی که اون شب اون شب طولانی هیچ وقت به خونه نرسید حق با سهند بود گفته بود من شرط رو می بازم سهند برد هندونه یلدا قرمز بود رنگ خون سهند روی آسفالت خیابون خیابونی که شاید حالا رد چرخ ماشینا روش نامنظم خط می کشه نوشته مهيا

Date: June 5, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *