پیتزا سنبوسه دختر دایی و من

0 views
0%

سلام دوستان این اولین داستانمه که مربوط به اولین سکسم با یه زنه یعنی قبلا با دختر حال کردم ولی با کسی از جلو حال نکرده بودم من تو تهرون به دنیا اومدم ولی به خاطر شغل پدرم چن سالیه اومدیم شهرستان ولی هر سال تعطیلات اونجام حدود دو سال پیش بود که رفته بودم تهرون من معمولا دیر از خواب بیدار میشدم و دیر صبحونه میخوردم یه روز عصر بود که بیدار شدم خیلی هم گرسنه بودم مادر بزرگم که طبقه بالا زندگی میکرد یعنی سه طبقه بود اون طبقه سوم زندگی میکرد رو صدا زدم اما جوابی نشنیدم یه چن دقیقه بعد دیدم گوشیم زنگ میخوره که دختر داییم بود گفت مادر بزرگم رفته خونشون منم برم اونجا و کیف مادر بزرگمم از بالا ببرم و بدم بهشون خونشون تقریبا خیلی نزدیک بود یه دو دیقه پیاده ای فاصلش بود رفتم درو زدم دختر دایم حدود 25 سالشه که دو تا هم دختر داره اندام سکسی و خوش فرمی داره روناش تو پر و برامده سینه های گرد و خوش فرم لبای درشت انگار که عمل کرده با چشای عسلی و دماغ کوچیک و خوشکل کاملا شبیه مدلینگا شده بود منم چند سالی میشد ندیده بودم اسمشم مهساست رفتم بالا طبقه دوم خونشون اپارتمان تک واحدی بود طبقه دوم زندگی میکنن درو زدم دختر داییم وا کرد درو تا چشام بهش افتاد یه طوری شدم سه تاب نفش و صورتی پولکی که سوتین کامل معلوم بود با یه ساپورت خیلی تنگ ابی اومد رو بوسی کردیم کیفو دادم بهش احوال پرسی و اینا کردیم هر چقد گفت بیا تو گفتم نه کار دارم و اینا نمیخواستم برم تو بعد که اومدم رفتم ساندویچی و یه غذایی خوردم و اومدم خونه و یه قلیون چاق کردم و نشستم تو حیاط بعد دو ساعت تقریبا ساعت 7 غروب میشد که دیدم مادر بزرگم اومد تو دستش یه نایلون مشکی بود گفت اینو مهسا واسه تو فرستاده وا کردم دیدم یه بشقاب پیتزا سنبوسه که پر سس قرمزه میدونست من از پیتزا خوشم میاد چون خونمون اومدنی زیاد میخوردیم منم که گشنم بود حسابی دلی از عزا در اوردم اقا گذشت و فرداش هم به مامان بزرگ گفتم که به دختر دای مهسا بگه واسم سنبوسه درس کنه و اونم این کارو کرد و این دفه رفتم خونشون خوردم خلاصه داستان اقا گذشت و اینا اومدن خونه ما تو شهرستان بعد از کلی اهوال پرسی و بگو بخند گفتم یادته واسم سنبوسه درست میکردی اونم خندید و گفت اره یه طوری شده بود نگاهش بهم عمیق تر شده بود البته اینو بگم من امین 18 سالمه با هیکل درشت چون از بچگی ورزشکارم و از اون حدود 8 سال کوچیکترم خلاصه وقتی دست میدادیم باهم دستمو نوازش میکرد طوری که داشت انگاری حال میکرد هی لنار لبامو بوس میکرد و معلوم بود لب میخواد ولی اونموقع باز روم نمیشد و کاریش نداشتم گذشت و امسال رفتم تهرون باز یه روز نزدیکای 11 صب بود که با خودم گفتم بهتره برم بهش یه سری بزنم و ازش بخوام باز برام پیتزا درس کنه رفتم دم خونشون درو زدم وا کرد رفتم بالا اومد دم در بعد از کلی رو بوسی و اینا منو برد خونه گفتم من نمیتونم زیاد بمونم کار دارم اگ تونستی واسم اماده کن بفرست گفت باشه شمارتو بده اماده شد زنگ بزنم بیا ببر شمارمو دادم و اومدم بیرون بعد از یه ساعت دیدم زنگ زد گوشیم جواب دادم گفتم الو گفتش سلام از صداش شناختم گفت زنگ زدم ببینم شماره درسته یا نه بعد گفت که میخوایی اس بازی کنیم گفتم باشه شروع کرد به اس ام اس دادن یه چن تایی به هم اس دادیم که یهو برگشت گفت اگه منو تنها تو یه جایی گیر بیاری چیکارم میکنی خدایش انتظارشو داشتم چون واقعا حس میکردم و هدفم از شماره دادن همین بود گفتم هیچی بغلت میکنم گفت بعد گفتم میبوسمت گفت بعدش گفتم هیچی هر کاری تو بخوایی گفت من دوس دارم ببوسمت گفتم از کجام گفت از لبات گفتم پس چرا وقتی رو بوسی میکنیم کنار لبامو میبوسی گفت باشه این دفه حتما لب میگیرم ازت خلاصه یواش یواش حرفو کشیدیم به سکس و دیگه داشتیم از حال کردن میحرفیدیم که گفت کی میایی با هم حال کنیم گفتم فردا تو بیا خونمون کسی نیست مادر بزرگمم که شهرستان بود درضمن داداشمم با زنش طبقه دوم اون خونه زندگی میکردن و من داداشم همیشه با هم میخوابیدیم داداشم ساعت 5 میومد از کار خونه و زن دادشمم ساعت 7 غروب هر دوتاشون کار میکردن خلاصه از شانس بد ما فردای اونروز 5 شنبه بودو داداشم تعطیل گفتم مهسا فردا نمیشه بیایی باید بمونه واسه شنبه گفت اصن تو بیا فردا که ساعت 7 علی شوهر میره سر کار و بچه ها هم خوابن بهترین موقعس گفتم باشه و خلاصه قرار شد صب برم خونشون شب تا صب اصلن نخوابدم و همش فکرم در گیر کوس و کون مهسا بود صب شد خلاصه رفتم دوش گرفتم داداشم خواب بود بره همین اروم و بی سرو صدا موهامو اتو زدم و لباس پوشیدم و رفتم تک زنگ زدم درو وا کرد رفتم تو در خونه رو که وا کرد بوی عطر سکسیش منو دیوونه کرد وایی یه سوتین سکسی مشکی با یه دامن کوتاه که تا رون کشیده میشه تنش بود دامنه هم رنگش مشکی بود و ست بود با سوتین خودشو قشنگ ارایش کرده بوس ساعت تقریبا 8 صب بود تا رفتم تو منو بغل کرد و یه لب ازم گرفت و گفت این جوابه قولی که دادم خیلی خوشمزه بود مخصوصا با اون رژ لبی که زده بود منو دیوونه میکرد یه چن تا لب گرفتم نشستم رو مبل رفت به بچه هاش سر بزنه که خواب باشن بعد اومد نشست بغلم و شرو کردیم از هم لب گرفتن خیلی خمار بود معلوم بود که تو کفم بوده منم که از خدام بود یکیو از کس بکنم اونم چه بهتر دختر دایی سکسی خودم واقعا محشر بود اندامش دستمو مالیدم به کونشو گفتم لخت شو گفت خیلی عجله داری گفتم اره داداشم بیدار شه ببینه نیستم میفهمه کاسه ای زیر نیم کاسس گفت نترس یکم از اینور و اونو حرفیدیم که مدتی بود میخواستم با هم حال کنیم و اینا بعد اروم سوتینشو باز کردم وایی سینه های خوش فرمش دیوونم میکرد بعدد بهش گفتم به شوخی که مامانی من شیر میخوام بعد گفت بیا بخور عزیزم محکم داشتم با ولع میخوردم گاهی هم یه گاز میگرفتم که میگفت خوشش میاد از این کار خلاصه دستمو کردم زیر شرتشش و کشسو مالیدم خیس خیس شده بود اونم دستشو کرد تو شلوارم که شلوار راحتی بود و کیرمو مالید گفتم بخورش من رو مبل نشسته بودم اونم جلوم داشت کیرمو میخورد چنان با اشتها میخورد انگار شغلش ساک زدنه بعد تخمامو لیس زد و بوس کرد چن باری کیرمو دیگه نوبت من شده بود که بخورم دراز کشید رو مبل و من نشستم رو زمین حالا نخور کی بخور کس تنگ بی مو که تازه اپبلاسیون کرده بود با ولع میخوردم و زبونمو توش میچرخوندم اونم صداش بلند شده بود و اه میکشید حدود 10 مین خوردم و کیرمو گذاشتم لای کوسش وایی خیلی داغ بود یه حس عجیبی داشتم چون بار اولم بود تجربه میکردم کوس کردنو ولی چون قبلا تجربه از پشت کردنو داشتم و فیلم زیاد میدیدم حرفه شدم یکی دوبار عقب جلو کردم و شرو کردم به تلمبه زدن اهش بلند شده بود ولی زیاد نمیذاشتم داد بزنه چون ممکن بود بچه ها بیدار شن خلاصه چن دیقه بکوب تلمبه زدمو درش اوردم اینم بگم که من سپری زده بودم که ابم دیر بیاد اخه با دوسه دقیقه ادم سیر نمیشه خلاصه بهش گفتم میخوام از پشت بکنم اونم گفت باشه کونشو کرد سمتم اطرافش کاملا صورتی باور نکردنی بود خیلی ناز و خوشکل هیچ بوی بدی نمیداد و ادمو تحریک میکرد برای خوردن زبونمو کردم توش و با ولع تن تن میلیسیدمش بعد تف کردم روش و کیرمو گذاشتم روی سوراخش اروم سرشو گذاشتم تو که جیغ کشید گفتم هیس بچه ها خوابن بعد تا ته کردم تو و کشیدم بیرون چن باری این کاری کردم دیدم صداش عوض شده و داره حال میکنه شرو کردم به تلمبه زدنو سینه هاشو از پشت با دستم گرفته بودم و فشار میدادم تن تن داشتم تلمبه میزدم که دیدم ابم داره میاد گفتم که ابم داره میاد گفت بریز توش و منم همشو ریختم تو کونش بعد در اوردم و حسابی خوردش کیرمو بعد یه لب گرفتم فهمیدم چشاش یه طوریه هنوز خالی نشده انگشتمو کردم تو کسش و عقب جلو کردم دیدم داره به ارگاسم میره دوتا انگشتمو به هم کردم تو هی اه اه میکرد تا این که یه لحضه دستمو سفت گرفتم و بعد ازحال رفت منم افتادم روش یه چن دیقه دیگه پا شدم یه لب حسابی از هم گرفتیم و یکم حرف زدم و من برگشتم خونه بعد از اون دو سه بار با هم سکس کردیم ولی اون اولیه که بار اولم بود که کس میکردم خیلی چسبید امید وارم خوشتون امده باشه نوشته

Date: May 1, 2022

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *