با سلام بنده داوود هستم 34سالمه و از کرج هستم خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم برا خودم اتفاق نیافتاده برای راننده اتوبوس شرکتمون اتفاق افتاده و زیاد داستان سکسی نیست بیشتر اموزندست و بدون کم یا زیاد کردن داستان براتون میگم من برای جلوگیری از فاش شدن هویت ایشون اسمش رو تو این داستان جمشید میزارم بله حالا بریم سراغ اصل مطلب و شروع خاطره بنده تو یه شرکت خصوصی معروف یه حسابدار ساده هستم وقتی 26سالم بود ازدواج کردم یه ماشین ریو هم دارم بعضی وقتا که خانومم میخواد بره بیرون و کار داره و منم سرکارم ماشینو میدم دست خانوم و با سرویس شرکت به محل کار میرم بنده به غیر از جمعه ها _ از شنبه تا پنج شنبه سرکارم از ساعت8 30تا 16 صبح روز دوشنبه بود خانومم باید میرفت بانک قسطا رو بده منم مجبور شدم و ماشینو دادم به خانوم ساعت 8 صبح بود زنگ زدم به راننده شرکت گفتم بیا فلکه اول گوهردشت تا منم بیام اونجا رفتم اونجا _مینی بوسو دیدم سوار شدم راننده ماشین اقا جمشید معمولا خیلی کم حرف میزنه وارد شدم دیدم کسی نیست تو مینی بوس به اقا جمشید گفتم امروز چرا اینقدر سوت و کوره اینجا گفتش شما خیلی وقته با ماشین خودتون میرین شرکت معلومه از هیچی خبر ندارین گفتم مگه چیز خاصی اتفاق افتاده گفت از وقتی قضیه خانوم مهندس اتفاق افتاده دیگه خیلی کم میان با سرویس برن شرکت تعجب کردم گفتم چه قضیه ای گفت خانوم امامی رو که میشناسید گفتم بله چطور مگه گفت به من تهتمت تجاوز زده اینو که گفت خشکم زد اخه خانوم امامی یه خانم کاملا مذهبیه و از این کارا معمولا نمیکنه و درضمن خانوم نسبتا جوونی هم هست خودم و زدم به نفهمی و گفتم ینی چی چجوری اصلا گفتش دو هفته پیش خانوم امامی به من زنگ زد گفت امروز من ماشینم خراب شده بیا دنبالم منم مثل همیشه رفتم مینی بوس خالی بود و فقط ایشون بودن من ایشونو سوار کردم و داشتم سمت محل کار میووردم که یهو دیدم جیغ خانوم امامی بلند شد سریع زدم کنار ببینم چه خبره دیدم خانوم امامی غش کرده رو زمین تکونم نمیخوره رنگم پرید با خودم گفتم من و خانوم امامی تنهاییم اگه چیزیش بشه میوفته تقصیر من من که دیدم افتاده رو زمین و تکون نمیخوره اومدم بلندش کنم بزارشم صندلی جلو سریع ببرمش بیمارستان دیدم چشماشو باز کرد و گفت داری با من چیکار میکنی به چه حقی به من دست زدی منم خشکم زده بود این تا بیست ثانیه پیش نفس نمیکشید نمیدونستم چی بگم گفتم خانوم امامی من سن و سالی ازم گذشته بعد این حرفا ینی چی بعد خانوم امامی به من گفت اگه میخوای گندکاری که امروز زدی رو به کسی نگم بیست میلیون باید بهم بدی منم گفتم چه گند کاری اصلا هر غلطی میخوای بکن تازه فهمیده بودم برا چی خودشو الکی انداخت رو زمین بعد همونجا پیادش کردم یه ساعت بعد اون قضیه دیدم حراست شرکت زنگ زد گفتن که هر چه سریع تر لطفا بیاین شرکت منم که از هیچی ترس نداشتم و به خودم اطمینان داشتم رفتم نزدیکای شرکت بود دیدم یه ماشین پلیس نزدیکه در اصلی شرکته تازه اونجا بود فهمیدم قضیه جدی شده بیست متر مونده بود به شرکت وایسادم فک کردم پیش خودم الان من هیچ مدرکی ندارم تصمیم گرفتم فعلا نزدیکای شرکت نرم دور زدم که برگردم سرایدر شرکت همون موقع اومد بیرون گفت خودشه داره میره سریع گازو گرفتم که برم یه پژو از تو پارکینگ خونه بغلیای شرکت اومد بیرون خوردم بهش دیگه اونجا بود که کاری از دستم بر نمیومد تازه با کاری که کردم و قصد فرار داشتم بیشتر مضنون شناخته شدم اونجا بود که منو بردن کلانتری و تازه فهمیدم انگ قصد کردن به تجاوز چه گناهیه وسطش بغضش در اومد و گفت اخه مگه من چیکار کردم که اون خانوم با من اینکارو کرد همش از سادگی خودمه اونجا بود که واقعا تو دلم یه نفرتی از خانوم امامی به وجود اومد اخه چطور دلش اومد با این بنده خدا که اصلا سن و سالش به اینکارا نمیخوره این کارو و بکنه و ابروشو ببره اقا جمشید به من گفت هنوز حکم از دادگاه نیومده از شرکت اخراج شدم ولی مسیرم میخورد به اون طرفا شما هم زنگ زدین گفتم بیام ببرمتون گفتم پس چرا من با خبر نشدم از این قضیه گفت به غیر از هفت هشت نفر که همیشه با سرویس میوردمشون کس دیگه ای خبر نداره واقعا خیلی جا خوردم اقا جمشید ادم به این خوبی چرا باید این بلا سرش بیاد و خانوم امامی که یه خانوم به ظاهر چادری و همیشه نمازخونن چرا باید این حرکت زشت رو که دودمان زندگی پیرمرد رو بر باد داده انجام بدن و از من خواست که براش دعا کنم که اون چه پیش میاد خیر باشه و بتونه حقشو بگیره واقعا خیلی شکسته شده بود حالا من قضاوت نمیکنم ولی شما اگه جای من بودین حق رو به کدوم طرف میدانین واقعا ببینید یه خانوم متظاهر که دم از دین و نماز میزنه چه باطن زشتی میتونه داشته باشه حرفامو بدون هیچ قصد و غرضی میزنم ولی بدونین تو این جامعه ادم حواسش باید به همه چی باشه سرت تو لاک خودت باشه و به کسی کمک نکنی این مشکلاتم پیش نمیاد و ببینید که اخاذی گرفتن به کجاها رسیده که زنه میاد یه همچین کاری کنه شما هم واسه ازادی اقا جمشید دعا کنید ایشالله هر چی خیره پیش میاد نوشته داوود
0 views
Date: February 3, 2020