چطور زنونه پوش شدم 1

0 views
0%

اسم من اميره و 30 سالمه البته اسم دخترونه م مريمه مي خوام خاطرات سكسي كه از بچگي تا الان داشتم براتون بگم من يه پسر زنونه پوش هستم يعني علاقه ي بسيار زيادي به پوشيدن لباس زنونه مخصوصا لباس زير مثل شورت توري و جوراب بلند و بند جوراب و سوتين و اينا دارم و خيلي دوست دارم وقتي اين لباسا رو مي پوشم كسي منو بكنه اين علاقه به پوشيدن لباس زنونه از بچگي در من به وجود اومد وقتي حدود 8 9 سالم بود يه شب خونه ي داييم كه يه شهر ديگه نزديك شهر خودمون زندگي مي كردن مونده بودم و شب توي شلوارم جيش كرده بودم صبح كه بيدار شديم و زن داييم اينو ديد بهم گفت كه برم حمام و چون لباس ديگه اي نداشتم بپوشم بهم يك شلوار و شورت دختر داييمو كه هم سن من بود داد كه بپوشم چون داييم پسر نداشت و فقد 4 تا دختر دارن وقتي از حمام اومدم بيرون دختر داييام خيلي بهم خنديدن ولي من يه حس خوبي داشتم و هي مي رفتم يه جاي خلوت و شورتمو نگاه مي كردم و خوشم ميومد ديگه بعد از اين قضيه هميشه دوست داشتم لباس زنونه بپوشم كه خوب موقعيتش خيلي فراهم نمي شد هر وقت خونه تنها مي شدم مي رفتم سر كمد مامان و خواهرم و شورتاشون رو كه البته برام بزرگ بود مي پوشيدم توي همون سن و سال ها چون اندامم ظريف و خودمم تميز و كوچولو بودم جلب توجه پسراي محل رو مي كردم و كم كم با يكي از پسراي محل دوست شدم و تا حدود 16 17 سالگي البته خيلي كم منو مي كرد البته هيچ وقت نشد كه لباس زنونه موقع دادن بپوشم تا اينكه يك شب كه خونه عمه م مونده بودم حدود نصف شب احساس كردم يك چيزي از روي شلوار به كونم ماليده مي شه فهميدم كه پسر عمه م سعيد كه 2 ماه از من بزرگتره داره باهام ور ميره خودم رو به خواب زدم و گذاشتم كارشو بكنه البته چون كيرم كاملا شق شده بود فكر كنم سعيد فهميده بود بيدارم كم كم دستشو كرد توي شورتم و شروع كرد مالوندن سوراخ كونم منم حسابي كونمو دادم عقب كل لاش باز بشه و راحت تر بتونه با كونم بازي كنه بعد دستشو آورد جلو و كيرم رو كه البته خيلي كوچيكه مالوند من داشتم حسابي حال مي كردم خوب كه با كون و كيرم بازي كرد شلوار و شورتم رو با هم از پام كشيد پايين منم كونمو يكم بلند كردم كه راحت تر شلوارم در بياد البته همچنان خودمو به خواب زده بودم چون يك كمي از پسر عمهم خجالت مي كشيدم اونم كه فهميده بود من بيدارم آروم دستمو گرفت و گذاشت روي كير خودش واي چه كير كلفتي بود از كير دوست پسر قبليم خيلي كلفت تر بود منم آروم آروم شروع كردم به مالوندن كيرش اونم دستشو آورد روي سينه هام كه يه كم از حد طبيعي سينه هاي پسرا بزرگتره و نوك سينه هامو مالوند ديگه كاملا حشري شده بودم و كيرشو گذاشتم دم سوراخ كونم سعيد هم كه فكر كنم بار اولش بود يهو كيرشو فشار داد به سوراخ كونم كه نزديك بود جر بخورم منم سريع خودمو كشيدم جلو و كيرشو با دستم گرفتم ديدم اون كه كاملا مي دونه من بيدارم و چشامو باز كردم و برگشتم بهش گفتم يواش تر بكن بعد يه كم تف به دستم زدم و ماليدم به كيرش و كونمو با دو دست براش باز كردم و گفتم آروم بكن ولي هر كار كرديم كيرش توي كونم نرفت كه نرفت آخه چند ماهي بود كه به دوست پسرم كون نداده بودم و كير سعيد هم واقعا كلفت بود براي همين بهش گفتم لاپايي منو بكنه اونم كير كلفتشو گذاشت لاي پاو و شروع كرد به تلمبه زدن نمي دونين كه چه حالي مي داد البته اگه مثل من از كون دادن خوشتون بياد با دو تا دستاشم سينه هامو گرفته بود و فشار ميداد و حسابي منو ميكرد يه چند دقيقه كه تلمبه زد كيرشو از لاي پام كشيد بيرون و پشتشو به من كرد و منو برگردوند و كيرمو گرفت گذاشت دم سوراخ كونش منم يه كم با سوراخش بازي كردم و به كيرم تف زدم و يه كم فشار دادم و كيرم چون كوچيكه راحت رفت توي سوراخ كونش ولي به محض اينكه چند تا تلمبه زدم آبم اومد و همه شو ريختم توي كونش بعد با اينكه يه كم بي حال شده بودم و حال كون دادن نداشتم برگشتم و كونمو كردم طرفش و اونم شروع كرد دوباره لاپايي منو كردن خيلي كمرش سفت بودو بازم چند دقيقه اي منو كرد تا آبش اومد و ريخت لاي پام اونم با دستش آبشو ماليد لاي چاك كونم و سوراخ كونمو حسابي با آبش خيس كرد بعد صورتمو برگردوند طرف خودش و لبمو بوسيد كه با اينكه نيم ساعت داشتم بهش كون مي دادم ولي بازم از اين كارش حسابي خجالت كشيدم و در عين حال خيلي هم حال كردم البته اون موقع هنوز لب گرفتن واقعي بلد نبوديم و فقط لباشو گذاشت روي لبام و بوسيدشون با اين كارش حسابي حال كردم و احساس مي كردم زنش هستم و اين خيلي حس خوبي بهم مي داد كه شوهر داشته باشم فقط افسوس مي خوردم كه چرا لباس زنونه تنم نيست تا اين حس زنوگيم بسشتر بشه بعد از اون بارها و بارها با سعيد و البته با افراد ديگه سكس داشتم و اكثرشم با لباس زنونه بود كه در داستان هاي بعد ماجراهاي اي سكس ها و زنونه پوشي هامو براتون مي نويسم 86 8 7 9 88 8 1 8 2 9 86 9 88 9 86 9 87 9 9 88 8 4 8 4 8 9 85 2 ادامه نوشته مریم

Date: July 27, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *