کاملا ناشی بودم

0 views
0%

سلام من برای اولین بار میخوام داستان سکسمو براتون بنویسم مثل همه داستانا از خودم بگم 20 سالمه و قدم 160و وزنم 70 همه میگن چاقی ولی خودم زیاد فکر نمیکنم چاق باشم فقط تپلم سفیدم و سینه هام 85 من از دوم دبیرستان دوست پسر داشتم که با اونم سکس داشتم ولی فقط لا پایی بود از عقب ندادم چون خیلی درد داشت از اون موقه تا 18 سالگی دوست پسر نداشتم و فقط خودارضایی میکردم تا این که تویی بیتاک با پسری به اسم سروش اشنا شدم سروش 27 سالش بود یه پسر خوشگل و جذاب از نظر من سفید مربی ورزش جوجیتسو هم بود هیکل خوبی داشت ولی قدش خیلی بلند نبود ما چت میکردیم تا زمانی که بحث رسید به سکس و هرکدوم عقاید خودمونو گفتیم از اونجایی که منم تجربه سکس داشتم و کلا خیلی حشریم سریع پیشنهادشو قبول کردم چون ازش خوشمم اومده بود فکر میکردم میشه روش برای یه دوستی پایدار حساب کرد ولی خب اشتباه کردم چون اون زمان من پیش دانشگاهی بودم قرار شد صبح که برای امتحان میرم قبلش برم خونه اونا بعد منو برسونه مدرسه البته اینو بگم که چندبار همو دیده بودیم من یه دفه سر از خونشون درنیاوردم نگین سریع با چنتا چت رفتم صبح رفتم خونشون اتاقش مجزا از ساختمون اصلی بود توی حیاط بود و مامانش تویه خونه بود که فکر کنم زمانی که داشتم از حیاط رد میشدم منو دید کلا مامانش خیلی راحت بود رفتم داخل اتاق یه جای دنج بایه تخت که نه میشد گفت دونفره است نه یه نفره یه چیزی بین هردو اونا بود مقنعه و مانتومو دراوردم و یه تاپ گلبهی پوشیده بودم با شلوار لی مشکی دوران امتحانات زیاد به فرم مدرسه گیر نمیدن به قول خودمون ازادیم یه ست صورتی با توپ توپ سفید هم پوشیده بودم نشستم رو تخت و اون پشتش به من بود داشت برامون قهوه درست میکرد وقتی برگشت منو دید چند ثانیه مکث کرد و اومد طرفم و لباشو گذاشت رو لبام اول چون خیلی استرس داشتم همراهیش نمیکردم ولی وقتی یکم راحتر شدم همراهیش کردم و منو رو تخت دراز کرد اومد روم و همونجور که داشتیم لب میگرفتیم سینه هامو میمالوند بعد رفت سمت گردنم میبوسید و لیس میزد منم نفسام تند شده بود حس میکردم شورتم خیسه یقه تاپم خیلی بازه بود سرشو بین سینه هام گذاشته بود میبوسید و لیس میزد تنم داغ بود بعد دیدم داره تلاش میکنه سینه هامو از سوتینم دربیاره تاپمو دراوردم تا راحت باشه سوتینمو دراورد تیشرت خودشم دراورد و خم شد روم و سینه هامو میخورد هی نفس میزد من واقعا دیگه تحمل نداشتم حس میکردم چشام باز نمیشه برای اولین بار حس میکردم واقعا پر عطش خواستنم ولی چیزی نگفتم شکمو میبوسید زیپ شلوارمو باز کرد و دستشو کرد توی شورتم کسم خیلی خیس بود حس میکردم خیسیش بیشتر از همیشه است بعد شلوارمو دراورد شلوارک و شورت خودشم دراورد من ناخوداگاه چشامو بستم نتونستم کیرشو نگا کنم شاید تعجب کنید ولی واقعا نگاه نکردم اومد روم دراز کشید و کیرشو گذاشت بین پاهام هنوز شورتم پام بود و من نمیدوستم کی میخواد در بیاره چون واقعا حالم بد بود نمیتونستم تحمل کنم کیرش لای پاهام بود که هی عقب جلو میکرد و سینه هامو با دستش فشار میداد و لب میگرفتیم تا اینکه بلند شد و شورتمو دراورد من یه لحظه با دستم جلو کسم گرفتم نمیدونم خجالت کشیدم یا هرچیزی دیگه ولی اینکارو کردم تا اینکه دستمو برداشت و کیرشو با دستش گرفت و مالید بین لبه های کسم و کامل خیسش کرده بود از اونجایی که بکارت داشتم داخل نکرد ولی گذاشت سوراخ کونم و روم دراز کشید و شروع کردیم لب گرفتن اون هی عقب جلو میکرد جالبیش اینجا بود که داخل سوراخ کونم هم نبود تو کسم هم نبود وسط گذاشته بود ولی بیشتر تمایل داشت به طرف کسم من هم چون میترسیدم پردمو بزنه هی میگفتم تونکنی اونم میگفت حواسش هست فکر کنم فقط سر کیرشو میکرد داخل بعد همینجور که داشت تندش میکرد منم پاهامو حلقه کردم دور کمرش و همراهیش میکردم و هی خودمو تکون میدادم حرکاتمونو باهم تنظیم کردیم اخه خسته میشد گناه داشت همه کارارو اون بکنه هی تند و کند میکرد تا اینکه حس کردم هیچ انرژی ندارم و فشارم افتاده و انگشتای دستم که داشتم پشتشو چنگ میکشیدم گز گز میکنه بار اولم بود این حسو داشتم و اینجوری شده بودم بعد سروش تند تند کرد تا اینکه بدنم لرزید و با ناخونام پشتشو چنگ کشیدم و ارضا شدم ولی اون ارضا نشده بود گفت پشتتو بکن یکم از کون بکنم تا ارضا بشم وگرنه اینجوری دیرارضا میشم توام باید بری مدرسه منم دیدم راست میگه باید از کون بدم بهش با کلی خواهش و التماس که سروش یواش بکنی و درد میگیره و اگه دردم بگیره جیغ میزنم مامانت بیاد و غیره راضی شدم بخوابم تا بکنه و بریم چون دیرمم شده بود به پشت خوابیدم و سرمو تو بالشتش فشار دادم که اگه کرد و دردم اومد جیغ زدم صدام نره بیرون که سروش یه تف انداخت و اروم سر کیرشو کرد تو که یه جیغ خفیف کشیدم و اومد روم دراز کشید گفت ببخشید الان تموم میشه و همینجور داشت کیرشو میکرد تو و نگه میداشت که جا باز کنه و همینجور قربون صدقم میرفت منم خواهش میکردم دربیاره چون واقعا غیر قابل تحمل بود ولی اون گوش نمیکرد و هی عقب جلو میکرد و تندش میکرد داشت اشکام درمیومد که کیرشو دراورد و ابشو رو کمرم ریخت و رو پشتم دراز کشید خیلی حال حرف زدن نداشت و حرفای عاشقانه میزد بعد چند دقیقه با دستمال خودشو و کمرمو پاک کرد منم بلند شدم خودمو تمیز کردم و لباسامو پوشیدم و قهوه ای که اماده کرده بود و فرصت نشده بود همون اول بخوریم و خوردیم سروشم حاضر شد و رفتیم منو رسوند مدرسه خودشم رفت سرکارش این اولین بارم بود که داستان سکسمو نوشتم و توی سکسم کاملا ناشی بودم و سروش همه کارو میکرد ولی خب دفه های بعدی یاد گرفتم چیکار کنم تا اینکه کاری کردم که جبران نمیشه کرد اگه دوست داشتین و خواستین بگین تا بقیه سکسامو براتون بنویسم امیدوارم خوشتون اومده باشه اگه کم و کاستی داشته عذر میخوام نوشته

Date: November 27, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *