سلام من نمی دونم چرا و واقعا برام سواله که از بچگی پسر خوشگل و ناز می دیدم کیرم واسش بد سیخ می شد ی روز معمولی من رفتم باشگاه واسه تمرین که ی اقا پسر تازه وارد اومد توی رختکن که لباس عوض کنه منم خوب براندازی کردم قیافش خیلی معمولی بود نه زشت بود و نه خوشکل یکم شلوغ بود و شانسی اومد پیش من که لباس بکنه منم نشسته بودم روی زمین اما چشتون روز بد نبینه لباس هاش رو که در اورد من با یه اندام بسیار بسیار ناز و بی نظیر مواجه شدم برق از چشمان پرید حدودا ۱۶_۱۷ ساله بود اما موتو بدنش قاچاق بود سر سینه های برامده با رون های عضلانی منو دیوونه کرد خلاصه تمرین شروع شد و بعد از نرمش استاد منو صدا کرد که به تازه واردا من اموزش مقدماتی رو بدم آخه ی چند سالی بود که این ورزش رو انجام می دادم منم حریف تمرینی رو پیچوندم و شروع کردم به اموزش ی چند وقتی گذشت و ما باهم دوست شده بودیم ی روز بعد از تمرین بش گفتم بیا تا ی جا با موتور برسونمت و اونم از خدا خواسته قبول کرد وقتی پشتم نشست بدنش چسبید به بدن من وای داغ داغ بود و من مست شدم بین راه خیلی اهسته می رفتم تا این لحضات خوش تموم نشه تو حال خودم بودم که یهو صداش دراومد بابایکم تند تر پیاده رفته بودم رسیده بودم یهو گفتم بیا بریم ی بستنی بزنیم مهمون من اولش کمی ناز کرد اما قبول کرد تو بستنی فروشی من چشم ازش بر نمی داشتم کمی از بستنی رو خوردیم که من مخصوصا قاشق رو اونقدر فشار دادم که شکست سریع قاشق اونو از دستش قاپیدم گفتم تو برو واسه خودت بگیر اونم بی خبر ازهمه جا پاشد رفت و ی قاشق گرفت وقتی اومد بش گفتم نخوردم تا بیای وی قاشق بستنی گذاشتم دهنم بلا فاصله گفتم هوووم به به حالا شد بستنی اونم با تعجب گفت مگه باقبلش چه فرقی کرد گفتم تو چه می دونی و دیگه هیچی نگفت اما شب پیامکی دلیلش رو ازمن پرسید منم بش گفتم اخه لعنتی من دوست دارم عاشقتم قاشق دهنی تو منو مست کرد و خلاصه دیگه فهمید که جیگر منه ی روز قرارگذاشتیم بریم استخر منم که ذوق مرگ شده بودم نشستم و کلی نقشه ریختم توی اب کمی بازی کردیم و خسته که شدیم من پیشنهاد دادم بریم سونای خشک تا من بدنت رو ماساژ بدم اونم قبول کرد از شانس ما اونجا هیچکی نبود دراز کشید منهم با شور و اشتیاق وصف نشدنی شروع کردم به ماساژ که نه عشق بازی با اندام زیبایش از سر تا پاشو با وسواس و دقت ماساژ دادم اونم هیچی نمی گفت و معلوم بود داره لذت می بره بش گفتم حالا به پشت بخواب تا جلوی بدنت رو هم ماساژ بدم گفت نه نه دیگه نمی خواد گفتم اخه عشقم نمی شه که باید برگردی خلاصه با اکراه برگشت من متوجه شدم کیرش راست کرده سریع توی شرتش جابجا کرد معلوم نشه منم به روش نیاوردم و شروع کردم ادامه ی ماساژ از گردن تا پایین به رون های خوشکل و نازش که رسیدم ی دست رو کیرش کشیدم و گفتم اااخخخ فداش بشم که راست کرده اونم کلی خجالت کشید گفتم اینم دلش ماساژ میخواد اما چون حساسه با دست نمیشه گفت پس با چی می شه گفتم با لبام عشقم که ی برقی توی چشماش زد بعد از استخر موقعی که خواستم برسونمش پرسیدم خوش گذشت اونم گفت خیلی ولی یادت باشه ماساژ ناتمام موند منم تا دیدم حرفش پیش اومده گفتم بریم ی جا واست تمومش کنم اونم گفت بریم خونه ی اونا نمی شد اما خونه ی ما ی طبقش خالی بود پیشنهاد دادم که بریم اونجا وقتی رفتیم دراز کشیدیم پیش هم ولی گویا اون دیگه حشرش پریده بود ترسیده بود می خواست بره گفتم وایسا بابا کجا می ری بمون میخوام بات عشق کنم بقلت کنم عطر تنت رو بو کنم لمست کنم شهد لبای نازت رو بچشم و شروع کردم به نوازش کردن وای بدنش می لرزید بازم مست مست شد منم آروم تیشرت رو بیرون اوردم و با سینه ها و گردنش رو می بوسیدم شکم صاف و نازش رو ورعشه ی بدنش رو حس می کردم آروم شلوارش رو هم بیرون اوردم و رون های نازش رو می بوسیدم دیگه دیوونه شده بود که کیر نازش رو از روی شرتش بوسیدم ازش پرسیدم الان چی دوست داری نفسش به شماره افتاده بود و دستانش می لرزید و با التماس گفت کیرم رو میخوری و من شرتش رو هم پایین گشیدم ی کیر ناز و خوشکل که از فرط شهوت داشت می ترکید بش گفتم به شرطی که از شهد لبات بزنی روش گفت لبام شهد نداره که گفتم داره عشقم داره اونم ی خورده از شهد لباش مالید روکیرش و من شروع کردم به ساک زدن وای نفسش به شماره افتاده بود و تمام جونش می لرزید احساس کردم آبش داره میاد که دیگه قطع کردم رفتم و ی لب سیر ازش گرفتم باچشاش التماس می کرد که ادامه بده و منم ی کم دیگه واسش ساک زدم تا احساس کردم آبش داره میاد باز قطع کردم گفت بذار ابم بیاد دارم می میرم گفتم نمیشه که عشقم می ریزه تو ذهنم ولی التماس می کرد گفتم تو باشی حاضری اب منو بخوری گفت اره گفتم پس بیا واسم ساک بزن چشماش گرد شد فکر اینجا رو نکرده بود منم سریع کیرم رو گذاشتم جلوی لباش با ی دستم هم موهاش رو گرفتم اونم دید چاره ایی نیست شروع کرد به ساک زدن اولش دندون می زد تا یاد گرفت داشت ابم میومد که از دهنش کشیدم بیرون گفت حالا نوبت توعه گفتم ابت خیلی زود میاد حیفه میخای ی کاری کنم که ابت دیر بیاد و حسابی حال کنی گفت اره که می خوام گفت چکار میخای بکنی گفتم هر کاری کردم حق نداری حرفی بزنی قبول گفت باشه من مال تو من رفتم بین پاهاش و پاهاش رو هوا کردم که چشمم افتاد به ی سوراخ خوشکل و تنگ و ناز اول بوسیدمش گفت وای چه کار میکنی گفتم خفه شو دیگه هیچی نگفت ومن هم با لذت شرع گردم به لیسیدن سوراخ کون خوشکلش و همزمان از شنیدن صدای ناله ی عشقم مست تر می شدم بعد تف زدم روی سولاخش و انگشتم رو آروم آروم فرو کردم اونم دیگه نایی نداشت مخالفت کنه و فقط اه می کشید انگشتم که وارد شد همزمان واسش شرع به ساک زدن کردم وای صدای ناله هاش اتاق رو پرکرده بود و حسابی داشت لذت می برد تو اوج لذتش قطع کردم کم مونده بود گریه کنه گفت تو منو گاییدی خوب چرا تمومش نمی کنه گفتم خسته شدم عشقم حالا تو ی کم حال بده گفت دوست داری چکار کنم واست گفتم هرکاری که دلم بخواد گفت من مال تو ام دربست هرکاری میخوای بکن گفتم باشه پس می کنم گفت چی و گفتم کون خوشگلت رو گفت وای نه درد داره گفتم مگه تاحالا دادی که می گی گفت نه گفتم پس بخواب من بت حال می دم هم دلش میخواست هم می ترسید منم وازلین رو مالیدم به سوراخ نازشو سر کیرم پاهای خوشکلش رو هم دادم بالا سر کیرمو گذاشتم رو سولاخش دیدم می ترسه شرع کردم به قربون صدقش و پاهای نازش رو بوسیدم و لیس زدم این کار خیلی حشریش کرد هم زمان فشار می دادم تو سولاخش سرش که تو رفت نالش بلند شد گفت وای درد داره گفتم باید درد بکشی گفت خودت گفتی حال بت می دم گفتم باید درد بکشی درد کیر تا بفهمی من به درد عشقت چی کشیدم تا اینکه دیگه تا دسته فرو رفت آروم آروم شروع کردم به تلمبه زدن اونم درد می کشید بش گفتم جوونوفدای درد کشیدنت اگه دوست داری بمن فحش بده اونم شروع کرد فحش دادن من هم تلمبه می زدم به سوراخ نازش گفت پام رو هم لیس بزن تا مست شم گفتم چشم عشقم و همزمان کیرش رو هم می مالیدم گفتم دوست دارم اب دوتامون هم زمان بیاد و بالاخره این اتفاق افتاد هر دومون در اوج لذت اه می کشیدیم ومن با تمام قدرت تلمبه می زدم موقع ایی که آبش می اومد سوراخ کونش نبض می زد که این منو خیلی دیوونه کرد ابم روهم تا قطره ی اخر خالی کردم تو کونش و دوتامون بی حال افتادیم کنار هم ی کم که حال اومدیم ازش پرسیدم چطور بود عشقم حال داد گفت عالی بود گفتم تو دیگه مال منی نوشته
0 views
Date: May 2, 2019