سلام. من تو يكي از شهرهاي شمال كشور زندگي ميكنم.19سال سنمه 65 كيلو وزنم. توي محلمون يك خانواده هستن وضعشون خيلي خرابه 4نفر هستن غير از مادر و پدر يك خواهر و برادر هم هستن برادره 19 سالشه هم سنمه ولي من باهاش برنامه اي ندارم چون تزريقيه و من حالم ازش بهم ميخوره خواهرش كه 16سالشه و هنوز دوست دخترمه اسمش آرزو دختر خوشگلي هستش نميگم ال و بل و… ولي جوري نيست كه لازم باشه گوني سرش بكشي و عكس انجلينا جولي بچسبوني سرش خلاصه ما هميشه شبا با هم اس ام اس بازي ميكريم از اختلاف مادر پدرش و برادرش با هم مطلع بودم بخاطر همين درباره ي مسايل خصوصي ازش سوال نميكردم اس هاي عاشقانه و سكسي به هم ميداديم اما يه شب يه اس سكسي بهم داد كه با اين فلش ها و اندرلاين و … شكل دو نفرو كشيده بود كه يكي داشت اون يكي رو ميكرد. خلاصه اون شب تموم شدو من بهش خيلي فكر كردم بعضي موقعها قرار ميذاشتيم بيرون ميرفتيم چند بار ازش لب گرفته بودم و كيرم واسش شق شده بود فكر كنم متوجه شده بود و به شلوارم نگاه ميكرد. مهر بود و مادر بزرگم نذر داشت همه رفته بودن خونشون من خونه موندم.يكدفعه به سرم زد به آرزو زنگ بزنم بياد خونمون جمعه بود و محله ي ما هم از اين محله هاي هستش كه جمعه خزنده پرنميزنه زنگ زدم و بهش گفتم بيا خونمون اونم حالش گرفته بود و معلوم بود به يك بهانه اي ميخواست بياد بيرون از خونه بالاخره اومد و زنگ ما به صدا در اومد بدون اين كه بپرسم درو باز كردم اومد تو سلام عليك كرديم و نشستيم پيش هم دور چشماش قرمز بود يك خورده كه نگاهش كردم بغضش تركيد و بلند گريه كردو محكم منو بقل كرد يك ذره كه گذشت گفتم چيزي شده گفت:فرهاد داداشش اومده خونه و گردن بندشو دزديده و رفته پدرو مادرش هم باهم دعوا كردن و پدرش مادرشو به قسط كشت زده و مادرش هم از خونه رفته و ميخواد طلاق بگيره دوباره شروع به گريه كرد چند ثانيه بعد من محكم بقلش كردمو سرشو بوس ميدادم كه يكدفعه سرش رو بلند كردو لبش رو گذاشت رو لبام از هم لب ميگرفتيم بعد 10ثانيه كه از هم جدا شديم من گردنش و لاله ي گوشش رو ميليسيدم كه اونم پشتم رو چنگ ميزد و پاهاش رو به پاهام گره زده بود كم كم دستش رو از پشتم ول كرد و زيپ شلوارم رو باز كرد كه كيرم مثل پرچم كمك داور يكدفع با شرت از زيپ زد بيرن بلند شدم و شلوارم رو در اوردم اونم بلند كردم و مانتوش رو دراوردم يك تيشرت مشكي پوشيده بود كه اونم كندم يك سوتين كوچيك تنش بود اونم كندم سينش اندازه يك مشت بود سينش رو خوردم همه جاشو ليس زدم به نفس نفس افتاده بود رفتم پايين و شلوار چين ابيشو هم كندم يك شرت سبز پوشيده بود كه خط شرتش كاملا خيس شده بود از رو شرت يك ليس به كسش زدم شور بود بي شهوت داشت ديوونم ميكرد طاقت نياوردم و شرت رو كشيدم پايين پشماي زدش داشت در ميومد حسابي با چوچولش بازي كردم داشت ديوونه ميشد. منو داد عقب شرتم رو كشيد پايين و با دست با كيرم بازي كرد دوست نداشت ساك بزنه به دستش تف زدو برام ميماليد بهش گفتم بسه خوابوندمش رو مبل گذاشتم لاپاش و محكم تلمبه ميزدم كه كيرم با چوچولش برخورد ميكرد كه بد جور حشري شده بود كه گفت بزار تو كسم گفتم نه عمرا اين كارو نكنم گفت ميخوام كيرت رو تو خودم احساس كنم گفتم بزارم كونت اينقدر حشري بود كه گفت بزار تف زدم به كيرم و يكم به سوراخ كونش كيرم و گذاشتم دم كونش هر چي فشار دادم تو نرفت رفتم دنبال مايع دستشويي كه نگام به ژل مو افتاد اوردمش يكم به كيرم و يكم به كونش ماليدم ليز ليز شده بود سر كيرم رو گذاشتم دم سوراخش و با يك فشار كيرمو تا نزديكاي نسفش كرم تو يك اه خيلي بلند از درد كشيد دو ديگه حرف نزد انگار سنگكوب كرده بود با يك فشار ديگه كيرم تا خايه رفت تو كونش ميگفت تو رو خدا بيارش بيرون ي چند لحظه صبر كردم ساكت شد تا يكم اوردم عقب دوباره ي اه بلند كشيد و ارام شروع كردم به تلمبه زدن كم كم تندتر كردم اونم داشت لذت ميبرد ديگه مگفت اخ دارم پاره ميشم بزن اره تندتر بزن پاره كن كونمو بكن بكن كه يكدفعه لرزيدو ساكت شد منم اينقدر تندزدم كه بعد 10ثانيه ابم اومد كه ريختم تي كونش وقتي سرپاشديم گفتم لباساشو بپوشه كه الانه كه همه بيان اين خاطره من بود. شاد باشيدو خوشحال
0 views
Date: June 24, 2018
س
سکس گی پسرباپسر