کردن دوست دختر سابق بعداز ۱۰ سال ۱

0 views
0%

با سلام این اولین خاطره ایه که من تو شهوانی دارم میزارم و حقیقتم داره بریم سر اصل ماجرا داستان از اونجا شروع شد که من با دختر همسایمون دوست شدم اسمشم میزاریم مونا البته اسم حقیقیش یه چیز دیگست خلاصه من مونارو تو دوران مجردی هر چندوقت یکبار میکردمش چندباریم نزدیک بود پردشو بزنم که خدارو شکر شانس آوردم گزشت وما از شهرستان رفتیم تهران من بعد رفتنم به تهران چند باری بهش زنگ زدم اونم بار آخری گفت یه خاستگار اصفهانی براش اومده و میخاد باهاش عقد کنه منم بهش گفتم اگر عقد کردی دیگه به من زنگ نزن چون نمیخام با زن شوهردار باشم اونم به حرفم گوش کرد ودیگه بهم زنگ نزد گذشتو بعد از تقریبا حدود ۱۰سال بعد که تو خونه بودم یه اس ام اس برام اومد وتوش نوشته بود سلام من جواب ندادم بعد چند دقیقه یه پیام دیگه اومد که من همسایه ثا بقتونم دختر آقای فلانی که من دوزاریم افتاد که این همون دوست دختر ثابقمه منم فورا بهش زنگ زدم گفتم چیکارا میکنی گفت بچه دار شدم یه دختر دارم خلاصه اینکه گفت بعد ازدواج با اون اصفهانیه البته اصلیت شوهرش برای یه شهر دیگه بود بگزریم سرتونو درد نیارم شماره منم که عوض شده بود به گفته خودش به زحمت از یکی از فامیلای خالم گرفته بود با هزار خواهشو تمنا که باهاش در ارتباط بود بعد کلی احوالپرسی اونروز رابطه ما دوباره از سر گرفته شد بعد چند وقتم به حرفای سکسیو بعدش از شوهرش ازش میپرسیدم که چطوری میکنتت میگفت شوهرم ماهی یک بار منو میکنه اونم دو بار میکنه یه بار از کس یه بارم از کون البته هر دوبارشم آبشو تو کونش خالی میکرد میگفت شوهرم اوایل آبشو توش که نمیریخته سر درد میگرفت ولی اون موقع هنوز به شوهرش از کون نمیداده وقتی دیده شوهره اینجوری میشه بهش گفته از کون منو بکن آبتم بریز تو کونم که شوهره گفته نه مریض میشی مونا هم بهش گفته نه چیزیم نمیشه شوهره هم از خدا خواسته شروع کرده از کون کردن ولی از حق نگزریم کونش کردنش از کسش بیشتر حال میداد سرتونو درد آوردم نوشته مرد تنهای

Date: July 13, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *