سلام دوستان شهوانی حسین هستم ۲۸سالمه یه دوس دختر داشتم به اسمه مریم اسم ها مستعاره هست منو مریم چندسال باهم دوس دوست بودیم بنا به دلایلی ازهم جدا البته اینم بگم قصد ازدواج داشتیم که نشد منو مریم کلی باهم حال میکردیم هرجا مکان میشد و جایه خلوت حال میکردیم باهم البته هم از کون هم لاپایی میکردمش خلاصه جدا شدیم ازهم بعد چندسال متاهل شد کمی بیش اطرافیان خبر میدادن ازش به اصطلاح آمارشو داشتم تا اینکه منم متاهل شدم وارد اینستاگرام شدم اکانت ساختم بعد آشنایی با برنامه اینستاگرام همه چیشو فهمیدم گفتم بزار اسمه فامیلیه مریم بزنم شاید داشته باشه اینستاگرامو که دیدم بله داره ولی صفحش قفله یه دختر عمو داشت که اسمو اونم زدم دیدم بله اونم داره اینستاگرامو ولی صفحه اون باز بهش پیام دادم شب جواب داد بعد معرفی کردن شناختو خلاصه به مریم گفت اونم شمارمو گرفت از دختر عموش چون بهش گفته بودم شمارمو بده بهش تا اینکه بهم زنگ زد و از زندگی هم باخبر شدیم یه جمله معروف گفت الانم همیشه یادمه گفت یادته چپو راستم منو میکردی کلی خندیدیم باهم خلاصه بگم این مریم حشری منم بی جنبه قرار گذاشتیم باهم تو یه قهوه خونه اون زودتر رسیده بود ازمن تا دیدمش یا مجردیامون کردم باهاش دست دادم یه بوسش کردم یه مانتو سفید و ساپورت مشکی پوشیده بود همون جا خواستم بپرم بغلش ولی توآلاچیق جاش نبود قیلون کشیدم کلی حرف زدیم تا موقع رفتن شد من تا دمه خونشون رسوندمش تو ماشین کمی مالوند کیرمو لب بازی کردیم میخواستیم خدافظی کنیم دلمون نمیومد خدافظی کردیم اون رفت خونشون منم تو کفش بودم حسابی ولی رفته ۵دقه بعد زنگ زد گفت شوهرم ۸شب میاد میایی بیا بالا منم با ترس قبول کردم و شهوتم بیشتر بود از ترسم با کتونی رفتم رو فرشش گفت نترس بخدا کسی نمیاد گفتم نه میترسم و حالا سکس شدنه داستانم مانتوشو در اورده بود ساپورت مشکی تنش بود با تاپ بالا نافی بغلش کردم بوسیدمش نازش کردم خوردمش لب بازی کردیم ساپورتشو در اورد دیدیم شورت نداره گفتم آماده بودیا گفت مگه میشه تورو دید بهت نداد اونم مخصوصا الان که کسم بازه آرزوشو داشتی بکنی منو یکم کیرمو گذاشتم لاپاش کیرم حس گرفت لخت شد کامل منم شلوارمو فقط دراوردم دراز کشید رو زمین منم وسطه اتاق کسشو خوردم کمی گفت نخور زود آبم میاد حال نمیده بهمون سینه هاشو خوردم دیدم ناله هاش بلند شد همچیش رو فرم بود کیرمو گرفت خورد ۵مین ساک زد آروم اروم کیرمو گرفت تنظیمش کرد رو کسش و نم نم جاش کرد توش کسش داغ بود حسابی نگه داشتم توش تا تهش فرو کردم پاشو قفل کرد دوره کمرم گفت من زود ارضا میشم تند تند تلمبه بزن باهم آبمون بیاد گفتم چشم چشمام سیاهی میرفت از شهوت ۱۰مین تلمبه زدم به طوری که اون آبش اومد گفت حالا نوبته منه آبتو بیارم پاشو حالته ۷ باز کرد بزن جر بده کسمو ۲دقه مشتی تلمبه زدم تو کسش آب کسش اومده بود لیز بود اون ناله میکرد میگفت آبتو بیار آبتو بیار گفتم کجا بریزم گفت رو سینه هام تلمبه هام شدید شد کیرمو در اوردم رو سینش گرفتم به قدری آبم زیاد که رو سینش رو صورتش و رو فرشش هم پاشید و کثیف شد من بی حال افتادم چشمامو کمی بستم دیدم چندمین بعد دیدم خودشو تمیز کرده داره فرشو با شامپو فرش میشوره میگه اینم از زندگی متاهلی خخهههه بوسش کردم بغلش کردم رفتم از خونش بیرون چند روز در ارتباط بودیم ولی گفتیم تموم کنیم بهتره هردو شمارمو عوض کردیم اینستاگرامم دلیت زدیم تا پیدا نکنیم همو اینم بگم ما محلمونو عوض کردیم الان خبری ندارم ازش نوشته حسین
0 views
Date: June 24, 2019