کردن کون مرد زن دار

0 views
0%

سلام من اشکانم 25 ساله قد 170 تپلی و بامزه عاشق مردای جاافتاده و خوشتیپم تقریبا 4 سال پیش بود که برای درس خوندن به اصفهان رفتم اونجا یه آپارتمان اجاره کردم یه همخونه ای هم داشتم که فوق لیسانس بود بیشترسرش تودرس و کتاب بود و تقریبا هیچ وقت خونه نبود ومن خیلی وقتا توخونه تنها بودم طبقه بالایی ساختمون یه زن وشوهربودن با سه تابچه که بعدازدوسال ازاونجارفتن سال بعد یه زن وشوهراومدن که یه دختر چهار پنج ساله داشتن آقاابوالفضل که قراربود ازاین به بعد با ما تو این ساختمون زندگی کنه مردی بود با قد متوسط حدود 175 و بدنی ورزیده صورت مردونه ای داشت اماموهاشو بلند میکرد رنگ موهاش قهوه ای بود و من روز اولی که دیدمش یه دل نه صددل عاشقش شدم اماهیچوقت فکرنمیکردم یه روزباهم سکس کنیم خلاصه به هربهونه ای سرراهش سبزمیشدم وسعی میکردم خودمو بهش نزدیک کنم آدم گرم وتو دل برویی بود باهاش خیلی راحت بودم اوایل فکر میکردم 35 سال سن داشته باشه اما بعدا فهمیدم که علی رغم مخالفت خانواده خیلی زود ازدواج کرده و 28 سالش بیشترنیست کم کم باهم رفیق شدیم و گاهی وقتا که من تنها بودم میومد پیشم یه روز که زنش نبود دوسه روز رفته بود مسافرت به من اس داد که حوصلم سررفته بیاپیشم منم ازخداخواسته رفتم پیشش جاتون خالی نون گرفتیم یه املت زدیم بعد گفت فیلم نداری باهم نگاه کنیم بهش گفتم فیلم زیاد دارم چی میخوای اونم باچشمای حشری بالحن خاصی گفت چی داری منم گفتم سوپردارم بذارم اونم خیلی بی تفاوت گفت نه اهلش نیستم به درد مادیگه نمیخوره یه فیلم خانوادگی بذارباهم ببینیم که هرچی گذاشتم گفت به درد نمیخوره وکسشعره و یکی دیگه بذار منم گفتم پس بذار سوپر بذارم گفت باشه آقامافیلم گذاشتیم واین هی کسشعرمیگفت منم اساسی حشری شده بودم اماجرات نمیکردم بهش چیزی بگم اون شب بین ما اتفاقی نیافتاد تاصبح فکرمیکردم چجوری مخشوبزنم اما انگارهمه راهها به روم بسته بودفرداازسرکارکه اومد دیگه به من زنگ نزد برم پیشش بعدچندساعت رفت بیرون و شب برگشت وقتی اومد دلمو زدم به دریارفتم درخونشونو زدم گفتم تنهایی گفت آره پیشش نشستم برام مشروب آورد باهم خوردیم حسابی مست و پاتیل بودیم تاساعت 2 نصف شب پیشش بودم صحبت میکردیم که کاربه حرفای سکسی رسید وگفت زنگ بزنم به رفیقم یه دختربیاره باهم بکنیم که من گفتم نه و شروع کرد به گفتن خاطرات سکسش با دخترخالش وقتی ازسکسهاش صحبت میکرد خیلی حشری بود لم داده بودرو مبل چشماش برق میزد منم که کیرم بدجوری راست شده بودداشتم کنترلموازدست میدادم که گفتم من دیگه باید برم اول رفتم دستشویی وقتی اومدم بیرون دیدم داره شلوارشوعوض میکنه یه شورت قرمزنیم پا چسبون پاش بودکلفتی کیرش از رو شورت معلوم بود همونجافهمیدم که کیرکلفتی داره دیگه نتونستم طاقت بیارم دست زدم به کونش گفتم عجب کونی داری مهندس اونم دستشوگذاشت روی کیرش گفت بفرما قابل نداره این جور صحبت کردنش بیشتردیوونم میکرد هرروز توفکرش بودم امانمیدونستم چجوری بهش نزدیک بشم تابعد یک ماه که بازنش دعواش شد زنش بچه رو گرفت ورفت خونه باباش حدودا ساعت ده ونیم شب بود که اس دادفیلماتو رو فلش بریزلازم دارم رفتم فلششوبگیرم دیدم قشنگ صاف وصوف کرده موهاشو شونه کرده وکلی به خودش رسیده دیگه داشتم دیوونه میشدم بهش گفتم الآن نمیتونم فیلمارو بریزم هم اتاقیم هست گفت لپتاپتوبیار خودم میریزم میخواستم برم یکیوبکنم که رفیقم زنگ زده جورنشد منم حسابی توکف موندم خانم هم گذاشته رفته بعد گفت فیلماتو بذار تا بگم کدومو بریزی چندتافیلم گذاشتم جاکش درازکشیده بود جلولپ تاپ و هی کسشعر میگفت دستشو گذاشته بود رو کیرشو چنددقیقه یه باربالاپایینش میکرد انگار میخواست منو حشری کنه منم که دیگه دست خودم نبود رفتم پشتش دراز کشیدم بغلش کردم طوری که کیرم چسبیده بود به کونش دستمو انداختم دورگردنش درگوشش گفتم توهم بدچیزی نیستیا بعد بوسش کردمو دستمو بردم روکیرش دیدم بله شق شده بهم گفت بروگمشو وبادستش پرتم کرد اونور اما من که دیگه نمیفهمیدم دارم چیکارمیکنم دوباره بغلش کردم کیرشوگرفتم تودستم قلبم تند تند میزد نمیتونستم نفس بکشم و به تته پته افتاده بودم درهمون حال بهش گفتم توروخدا ابوالفضل حالم خیلی خرابه اونم درحالی که لبخند ملیحی به لب داشت باکنایه گفت باشه بخوای میتونی باهاش بازی کنی منم که ازخوشحالی توپوست خودم نمیگنجیدم دوباره ماچش کردم و بهش گفتم خیلی آقایی بعددستموکردم توشلوارشوشروع کردم به مالوندن کیرش اونم جوری وانمود میکردکه حواسش اصلا به من نیست و داره فیلم نگاه میکنه منم ازفرصت استفاده کردم واول لباسشو درآوردم بعدشلوارش شرتشو روم نشددربیارم لباسهای خودم رو هم درآوردم و همونجوری روش درازکشیدم بعدرفتم طرف کیرشوازروشورت واسش خوردم که آخ واوخش شروع شدوشروع کردبه فحش دادن من همینطور که فحش میداد من حشری تر میشدم شورتشودرآوردم جون چی میدیم یه کیر کوتاه وکلفت کیرشوکردم تو دهنم واسش ساک میزدم که آخ واوخش بلندشد چندقیقه بعد گفت بلندشوداره آبم میاد رفت ازتوکشودوتا کاندوم آورد گفتم ایناواسه چیه گفت واسه اینکه آبمون روزمین نریزه نشستیم کنارهم واسه خودش گذاشت من گفتم بلد نیستم واسم کاندوموگذاشت نشستیم پای فیلم اون فیلم میدید منم واسش میمالیدم دستشوگرفتم گذاشتم روکیرم اونم شروع کرد به مالوندن کیرمن که فهمیدم اونم بدش نمیاد درازش کردم وطوری که کیرمن سمت دهنش بود شروع کردم به خوردن کیرش دستم روکونش بود دستمو بردم زیر خایه هاش کم کم دستمو بردم سمت سولاخش که دیدم هیچی نمیگه بعد متوجه شدم اونم داره کیر منو میخوره نمی دونید اون لحظه چه حالی داشتم تاحالاکسی کیرمواینجوری نخورده بودبعد ازاون حالت بلندشدم و رفتم پشتش دراز کشیدم صورتشوبرگردوندم وشروع کردم به خوردن لباش بعدهمینجوری که بودیم بایه دستم کیرمو بردم لای کونش ویواش یواش شروع کردم به تلمبه زدن بعد چنددقیقه هنوزآبم نیومده بود که مثل وحشیا بلندشدوگفت خب حالانوبت منه منوبلند کردرو تخت درازم کرد پاهامو بلندکردکیرکلفتشو کردتوکونم چندتاتلمبه زد بعدروم درازکشیددستاشودورگردنم انداخت وشروع کردیم به لب بازی دوباره تلمبه زدنوشروع کردبعدچنددقیقه کیرشوسریع درآورد کاندوموکشیدآبشوخالی کردروشکمم و سست وبی حال ولو شد رومن منم برش گردوندم کیرموکردم توکونش چندتا تلمبه زدم آبموخالی کردم تو کونش توکاندوم و بغلش کردم وهمونجوری بغل هم خوابیدیم نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *