كردم رفتم يه ليوان آب فیلم سکسی خوردم اومدم همه خواب بودن لامپ
اتاقش روشن بود رفتم لامپ اتاق خاموش كنم ديدم پتو ننداخته روش از تو سکسی كمد يه پتو برداشتم بردم بندازم
روش شاه کس متوجه شدم تي شرتش اومده بالا بند سوتينش معلوم
شده بود يه لحظه بي اختيار کونی دستم رفت طرف بدنش همين دستم خورد بهش تو تخت چرخيد پتو رو انداختم
روش جنده و اومدم بيرون نشستم پشت كامپيوتر vpn ام قطع
بود هر طوري بود با يه پستون فيلتر شكن يه چندتا عكس سكسي ديدم تا يه ذره شهوتم زد بالا فك
كنم ظرف کوس يه ساعت ده بار رفتم اتاقش با ترس
و لرز بهش دست ميزدم داشتم ديوانه ميشدم هميشه اين بدنو ميديدم ولي تا به حال مث اون شب شهواني نشده بودم سکس داستان يه چند روزي
درگيره اين موضوع شده بودم نگاهم همش دنبالش ایران سکس بود …يه
جور ديگه ميديدمش(مث بعضي از اين داستانا اندامشم مانكن نيست خيلي معمولي)يه روز وقتي رفت حموم اومد بيرون واستادم قشنگ روبروش رومم برنگردوندم …وقتي رفت تو اتاقش …رفتم حموم ديدم شرت و كرستش رو شسته آويزون كرده لباسامو درآوردم شرت و كرستشو ماليدم به خودم شهوتم زده بود بالا رفتم يه فيلم كوتاه سكسي پيدا كردم ريختم رو موبايل بردم تو حموم يه جق به يادش زدم ..مث الان كه شما حالتون از داستان بد شده منم حالم دشت بهم ميخورد از اين زندگي دنبال يه فرصت بودم كه بهش بفهمونم ميخوام بكنمش …يه روز داشتم باهاش شوخي ميكردميه ذره آب ريختم روش اونم تلافي كرد بعد رفتم پارج آب آوردم گفتم ميريزم روتا گفت كيو ميترسوني پارچ گرفت همش رو ريخت رو خودش خيس خالي شده بود لباسش هم يه طوري بود كه وقتي آب ريخت روش حجم بدنشو نشون ميداد گفت يه عكس ازم بگير با موبايل يه عكس ازش گرفتم بعد يهو يه فكري به نظرم رسيد …دوربين موبايل رو روشن كردم گذاشتم رو زمين بعدم رفتم بيرون كه اون لباس عوض كنه داشتم از ترس سكته ميكردم به جز من و اونم كسي خونه نبود 5 دقيقه بعد با همون لباسا اومد تو اتاق موبايلو گذاشت رو ميز ..گفت نيازي به فيلم برداري نيست بعدشم رفت تو اتاقش…چند ثانيه نفهميدم چي شد بعد آروم بلند شدم رفتم تو اتاقش گقت بيا بشين شهوت و ترس تو وجودم بود داشتم ميمردم دستام گرفت بلند كرد گذاشت رو سينش يه لبخند كج و معوجي زدم داشتم ميلرزيدم يه ذره خودمو جم و جور كردم آروم سينشو فشار دادم …گفت پس تو كفي منم كه داشتم پررو ميشدم بهش چشمك زدم سرعت و شدت بيشتر كرده بودم هر چي پورنو ديده بودم ميومد جلو چشم بدجوري شق كرده بودم دستاشو آورد طرف كيرم بلند شدم شلوارمو درآوردم اونم تي شرتشو درآورد باورم نميشد دو تا سينه سفيدش خيس بود كرستش هم سفيد بود سرمو بردم رو سينش آروم به پسنونش زبون زدم آب رو سينه هاشو مك ميزدم دستمم آروم بردم تو شلوارش از رو شرت كسش رو ميمالوندم بلند شد معلوم بود شهوتي شده شلوار و شرتشو در آورد نشست رو تخت تكيه داد به ديوار پاهاي سفيدشو باز كردم شروع كردم به خوردن كسشصداش بلند شده بود اين كارش شهوت منو زياد ميكرد شرتمو درآوردم كيرم داشت ميتركيد موهاشو داد عقب اومد سراغ كيرم يه طوري ساك ميزد كه انگار صدساله اينكارست زبونشو دور كيرم ميجرخوند گفتم ادامه بدي آبم مياد اصلا توجه نميكرد يه دو دقيقه كه گذشت پشت به من نشست گفت زود باش من نميدونستم چي كار كنم رفتم از تو وسايلش يه كرم آوردم با انگشتم يه ذره تو كونشو ليز كردم يه ذره هم به كيرم زردم آروم كيرمو گذاشتم در كونش فشار دادم جيغ زد تو اين داستانا خونده بودم كه بايد آروم آروم بفرستم نو همين كارو كردم وقتي همش رفت تو شروع كردم به عقب جلو كردن خيلي حس خوبي بود كم كم خودشم داشت عقب جلو ميكرد گفتم آبم داره مياد گفت بريز همون جا تلمبه رو سريع تر كردم يهو آبم سرازير شد انگار كه داشتم ميمردم كيرمو درآوردم برگشت و ازش يه كم لب گرفتم ..بعدش هم رفتيم حموم البته جداگونه برخلاف تمام داستانهاي سكسي هم از اون موقع تا حالا اصلا با هم سكس نداشتيم…………….