من 17 سالم بود:قضیه از فیلم سکسی اونجا شروع شد که یکی از
فامیلای نزدیک ما فوت کرد و پدر و مادرم رفته بودند تهران برای مراسم سکسی اون خدا بیامرز.چون اواسط خرداد بود
و شاه کس موقع امتحان ها من نتونستم باهاشون برم.برای همین زن
داداشم(که چند ماهی میشد با داداشم کونی عقد کرده بود ولی هنوز عروسی نکرده بودند) اومد خونه ما که برای من
غذا جنده درست کنه و پیشه من باشه تا مثلا با
خیال راحت درس بخونم.اینم بگم که پستون داداشم اون موقع هفت ماهی میشد که رفته بود خدمت سربازی.برای همین تو خونه
فقط من کوس موندم و مهسا (زن داداشم).من و مهسا رومون
توی رو هم باز شده بود اونم به دو تا دلیل یکیش این بود که یه بار داشتیم با هم فیلم می سکس داستان دیدیم که یه
هو وسط هاش صحنه یه کمی سکسی داشت ایران سکس یکی دیگه
اش هم اینه که دو هفته پیشش بی خبر رفتم تو اتاق نشیمن و دیدم مهسا داره یه شبکه سکسی میبینه.اون کاناله قفل بود و نمیدونم رمزشو از کجا اورده بود…خلاصه روز اول بدون هیچ اتفاق خاصی طی شد ولی روز دوم که از امتحان برگشتم.نهارو خوردم و خوابیدم. حدود ساعت 5 عصر بیدار شدم و رفتم نشستم پای تلوزیون.زن داداشم برام چای اورد.بعدش گفت:میای فیلم ببینیم؟گفتم :پس فردا امتحان ریاضی دارم.گفت:حالا بیا فیلم رو ببینیم خودم شب باهات تمرین میکنم.(مهسا ریاضیش خیلی قوی بود)گفتم:باشه.حالا چه فیلمی داری؟گفت: آمریکن پای 5.اینو که گفت داشتم از تعجب شاخ در میاوردم بهش گفتم: خودت دیدیش؟ میدونی موضوعش چیه؟گفت:نه همین امروز از سپیده (یکی از دوستاش) گرفتم.دوزاریم افتاد که خودش از نیمه سکسی بودن فیلم خبر نداره.گفتم:باشه بیار تا ببینیم.فیلمو اورد وگذاشت تو دستگاه و اومد نشست پیش من.تازه داشت تیتراژ فیلم رو نشون میداد که گفت:برو بالش بیار.منم به شوخی گفتم:بالش نمی خواد بیا سرتو بزار رو پای من.دیدم بله خانوم پر رو تر از این حرفا تشریف داره و جدی جدی سرشو گذاشت رو پای من.فیلم که شروع شدو به جاهای نسبتا سکسی اش رسید دیدم یه کم داره خجالت میکشه ولی سعی میکرد به روی خودش نیاره.منم برای این که یه کم مثلا بهش آرامش بدم دستمو گذاشتم رو موهاش و نوازشش کردم دیدم مثل این که داره خوشش میاد کم کم دستمو روی گردن و لبش کشیدم دیدم هیچی نمیگه مثل اینک یه جورایی طلسم شده باشه.چند دقیقه ای همونجوری ادامه دادم و یه کم شجاعت به خرج دادم و دستمو از روی تی شرتش به سینه هاش مالیدم.باز هم چیزی نگفت.آروم آروم مالش رو به چلوندن یواش تبدیل کردم.و پنهانی به صورتش نگاه کردم.دیدم چشاشو بسته و داره زیر لب آه میکشه.منم نامردی نکردمو دستمو بردم زیر تی شرتشو سینشو مالیدم.دیدم داره لبشو گاز میگیره.تو یه چشم بهم زدن کمرمو خم کردمو همون جوری که سرش روی پام بود و سینه شو میمالیدم لبمو گذاشتم روی لبش.اولین بار بود که از کسی لب می گرفتم.خیلی حال میداد.بعد از لب از حالت طلسم اومد بیرون و سرشو از رو پام برداشت و نشست.شهوت از چشاش میبارید.بهش گفتم: بزار تی شرتتو در بیارم.گفت:خودم در میارم.تیشرتشو که در اوردسینه های نازش رو بالاخره دیدم.سفید بود نوکش هم صورتی.اندازه اش هم متوسط بود.کفم بریده بود.آروم خوابوندمش رو زمین و شروع کردم به خوردن سینه هاش.بعدش رفتم سراغ گردن تا ناف.به شلوارش که رسیدم پاهاشو دادم بالا و درش اوردم.حالا من مونده بودم و یه شرت نارنجی رنگ.سرم رو بردم نزدیک و شرتشو بو کردم.بوی خیلی خوبی میداد.شرتش یه کم خیس شده بود.آروم شرتشو کشیدم پایین.وای باورم نمیشد داشتم چی می دیدم.یه کس تمیز صورتی بدونه حتی یه دونه مو.فاصله پاهاشو از هم بیشترکردم و سرمو گذاشتم لای پاش و شروع کردم به خوردن کسش.داشت دیوونه می شد.صدای آه کشیدنش بلند شده بود.بعد از چند دقیقه یه لرزش کمی تو بدنش احساس کردم.فهمیدم ارضا شده.سرمو از لای پاش ور داشتم با پشت دستم لب و دهنمو که خیس شده بود پاک کردم و گفتم:حالا نوبت توئه.گفت:باشه.بذار خودم شلوارتو در بیارم.سر کیرم رو که راست شده بود داد پایین و شلوارمو در اورد.شرتم هم در اورد وکیرم رو که سفت شده بود دید وگفت:قربون اون کیر نازت برم.گفتم:بخورش.همش ماله خودته.سر کیرمو کرد تو دهنش و به صورت خیلی حرفه ای برام ساک زد.ناقلا فکر کنم با داداشم خیلی تمرین کرده بود.خیلی حرفه ای می خورد.واقعا داشتم لذت میبردم.احساس می کردم دارم توی بهشت راه میرم.بعد از چند دقیقه احساس کردم داره آبم میاد.بهش گفتم: بسه.اونم سرشو از روی کیرم بلند کرد.دوباره لب هامون رو روی هم گذاشتیم و یه لب حسابی ازش گرفتم.بعد بهش گفتم:وایسا تا برم کرم بیارم.گفت:کرم برای چی؟گفتم:می خوام از عقب بکنمت.خندید و گفت:چرا از جلو نمیکنی؟یه لحظه مات موندم.بعدش گفتم: مگه دختر نیستی؟گفت:نه.داداش بی جنبه ات اولین مرخصی که بهش دادن از خدمت اومد از بس حشری بود جلومو باز کرد.گفتم:مبارکه…!پس شیرینیش چی میشه.گفت:این همه خوردیش بازم شیرینی می خوای.خندیدم ورفتم یه تشک اوردم و انداختم کف پذیرایی و تلوزیون رو خاموش کردم.مهسا گفت:وایسا تا برم کاندوم تاخیری بیارم.رفت تو اتاق داداشم و از تو کمدش که قفل بود.یه کاندوم کدکس تاخیری اورد.کاندوم رو در اورد و کشید روی کیرم.حس خوبی داشت.یه لب کوچیک ازش گرفتم و خوابوندمش روی تشک.از بس فیلم سوپر دیده بودم همه کارای سکس رو یاد گرفته بودم.پا هاشو از هم باز کردم و سر کیرمو آروم کردم تو کسش.بعد تا آخر کردم توش خیلی داغ و تنگ بود.آخه دفعه های اولش بود که کس میداد.آروم آروم تلمبه میزدم.واقعا لذت بخش بود.صدای مهسا بلند شده بود که می گفت:منو بکن.منو بکن.جرم بده.پارم کن…منم از این حرفا حشری تر می شدم و تند تر تلمبه میزدم.همینطور که داشتم میکردمش سینه هاش هم می خوردم.دوباره یه لرزش تو بدنش ایجاد شد.فقط سر من بی کلاه مونده بود.یه چند دقیقه دیگه هم تلمبه زدم تا این که آبم اومد و همش ریخت تو کاندوم.کیرمو در اوردم و روی زمین دراز کشیدم.نفس نفس میزدم.گفتم : مهسا دستت درد نکنه.گفت : قابلی نداشت.تا پس فردا صبح که پدر و مادرم اومدن چند بار با هم سکس کردیم.و اصلا نتونستم درس بخونم.مهسا هم بهم می گفت: انصافا نبود برادرت رو جبران کردی…آخر خرداد شد و دیدم بله.ریاضی با نمره 7 تجدید شدم ولی خداییش به لذتش می ارزید.از اون روز تا حالا هم هر وقت بهش پیشنهاد سکس میدم قبول نمیکنه و میگه اون موقع چند ماه بوده سکس نداشته و تشنه سکس بوده.امیدوارم از این داستان خوشتون اومده باشهبه امید دیدارنوشته: پیمان