کلاه سیاه 2

0 views
0%

قسمت قبل شب قبل اصلا خوب نخوابیدم فکر و خیال داشت دیوونم میکرد چجوری دوباره راضیشون میکردم اگه راضی نمیشدن که بیچاره ام خدا رحم کنه بیچاره خانومم چی میکشه خدایا خانومم به اندازه کافی درد میکشه دیگه قصه دخل و خرجو رو دلش نزار بلند میشم و دست و صورتم رو میشورم ماهیتابه رو میزارم رو گاز و مشغول درست کردن دوتا نیمرو میشم هنوزم تو افکارم غرق هستم انقدر تخم مرغ ها رو هم میزنم که تکه تکه های زرد ازشون میمونه تو دو تا ظرف میکشمشون و مال خودم رو شروع به خوردن میکنم صبح بخیر صبح بخیر عزیزم بیا صبحونه نیمرو درست کردم صبحانه رو تموم میکنم و راه میافتم به سمت محل کار تو راه جلوی یک بقالی نگه میدارم و 3 تا کلاب میخرم واسه فال فروش های سر چهارراه توی راه محل کارم یه عادت روزانست خیلی از بنده های خدا هستن که سرشون رو گرسنه روی بالش میزارن درحالی که خیلی ها با چاپیدن فقیر تر ها هر روز شکم هاشون گنده تر میشه یکی نون نداره بده بچه هاش اونیکی نمیدونه شام بره نایب یا پدیده چه روز گار خنده داری داریم رادیو روشنه و داره در مورد دکل گمشده میگه هر دفعه در موردش میشنوم میزنم زیر خنده یاد دزدیده شدن چال اسکندرون تو سریال برره میافتم کیانوش گریه میکرد میگفت آخه چاله رو هم مگه میشه دزدید شیرفرهادم میگفت هااا وشه عجب دوره زمونه اییه سر چهارراه که میرسم صدای رادیو رو کم میکنم پدر دستفروش ها رو صدا میکنم که بیاد کلاب ها رو بدم که گوشیم زنگ میخوره همزمان با دادن کلاب ها گوشی رو جواب میدم جانم سیاوش داری به اخبار گوش میدی دلم هری میریزه پایین نه مگه چیشده چرا داد میزنی بزن رو موج خبری خبر رو بشنو بعد زنگ بزن آقا خدا عمرت بده پیرشی ممنونت فقط یه دعا واسه زن منم بکن خدا بهش سلامتی بده راه میافتم صدای رادیو رو زیاد میکنم وسطای اعلام یه خبر این سیستم عامل که دیروز بعد از ظهر توسط شرکت کیمیا سیستم در یک نشست خبری معرفی شد به اینجا که رسید زدم کنار دارای میان افزاری قوی بوده که بازدهی بالا را سبب میشود علاوه بر پشتیبانی کامپیوتر های خانگی توانایی پشتیبانی از دستگاه های تلفن همراه و تبلت ها را نیز داراست این شرکت نام سیستم عامل جدید خود را سیستم عامل جاویدان گذاشته است خدای من سیستم عامل من رو معرفی کردن برای همین هارد گمشده بود دنیا دور سرم میچرخید حتی اسم سیستم عاملم عوض نکرده بودن جاویدان از ماشین پیاده میشم و میشینم روی جدول حالت تهوع و دلدرد سراغم میاد دوباره سوار ماشین میشم و گازشو میگرم به سمت شرکت سیاوش روز ظهر خونمو دزد زده کامپیوترمو داغون کردن و هاردی که توش نمونه های بودنو بردن کیانوش بود که دم در شرکت به استقبالم اومده بود کثافتا سیستم عامل ما رو معرفی کردن ینی چی اخباررو ندیدی دیروز عصر سیستم عامل مارو بنام خودشون معرفی کردن کیانوش سریع تبلتشو از تو ماشینش در میاره و سایت خبر های مخصوص الکترونیک رو وارد میکنه تیتر اولشه همون نمونه عکسایی که تو هارد پیسیم بودن سریع وارد شرکت میشیم و به سمت دفتر مدیر عامل میرم بدون در زدن وارد میشم و یقه اش رو میگیرم عوضی مگه من اون نمونه های رابط کاربریو نشونت ندادم واسه چی سیستم عاملو معرفی کردی اون مال ما بود خانم بختیاری منشی مدیر عامل صداشو گزاشته بود رو سرش و جیغ میزد خانوم بختیاری جیغ نزن یقه رو ول کن من دیگه مدیر عمل این جا نیستم یقه اش رو ول میکنم ینی چی نیستی من دیشب سیستم عامل تورو معرفی نکردم کار اسفندیاری صاحاب شرکته منم قضیه رو امروز صبح فهمیدم تا قضیه رو فهمیدم استعفا دادم ینی چی اون سیستم عامل تنها شانس من واسه گیر آوردن پول لازم برای درمان زنم بود بدون پول زنم میمیره منم میخوام پول خونه جدیدمو بدم بدون پول میندازنم تو خیابون بیاین بریم پیش اسفندیاری هر سه به سمت دفتر اسفندیاری راه میافتیم دوباره بدون در زدن وار اتاقش میشیم کنار پنجره پسر کثافتش ایستاده بود خودشم پشت میز بود تا ما وارد شدیم پسرش از اون نگاه های کرممو ریختم به ما انداخت کثافت آشغال اون سیستم عامل مال ما دوتا بود بفرمایید بشینید چیچیو بشینم ما حقمونو میخوایم بشینید یا زنگ میزنم حراست روی مبل های جلوی میزش میشینیم روکششون ابریشمه اسفندیاری از اون آدم هاییه که با بدبخت کردن مردم به یه جایی رسیدن یه آدم درشت هیکل با چشمانی آبی و نگاه سرد خوب چی میگفتید اون سیستم عاملی که دیشب معرفی کردید طراحی ما بود شما جایی این طراحی رو ثبت کردید نه خوب پس از کجا بدونم کار شما بوده نه پسر من من نمونه کرنلش رو خونه دارم خوب برید بیاریدش ببینم نزدیک های خونه هستیم خیلی دلم شور میزنه از اون نگاهش معلوم بود یه گهی خورده هرچی به خونمون زنگ میزنم کسی بر نمیداره وارد کوچه میشیم دم در خونه پارک میکنم و هرسه میدویم به سمت بالا در آپارتمان بازه با ترس وارد میشم خانمم رو پیدا میکنم روی زمین که زخم چاقو روی پهلوش معلومه معصومه عزیزم زنگ بزنید اورژانس نبضشو میگیرم خیلی وقته که تموم کرده بدنش سرد شده بود نه معصومم نه معصومه عزیزم سیاوش خدا بیامرزتش آقا خدا بیامرزتش مراسم خاکسپاری تموم شده بود و دوستام تسلیت هاشون رو میگفتن و میرفتن کیانوش پیشم نبود سر این فلاکت مریض شده بود و بستری بود میرم کلانتری آقای موسوی ما هیچ سرنخی داخل خانه شما پیدا نکردیم فقط هارد کامپیوترتون گم شده بود به نظر میاد سارقین وارد خانه شما شدن خانم شما مقاومت کرده و اونها هم با چاقو ایشون رو مورد اصابت قرار دادند مدرکی هم مبتنی بر دست داشتن آقای اسفندیاری در این قتل پیدا نکردیم همین وقتی مدرکی پیدا نکنن بیخیال میشن گور بابای بدبختی من داغون شده بودم در اصل داغونم کرده بودن این چیزی نبود که فکرش رو میکردم رفتم عیادت کیانوش بیمارستان وارد بیمارستان میشم یه صدای یه خانم تمام راهرو رو پرکرده بود شدیدا گریه میکرد و پرستار ها سعی در آروم کردنش داشتن به نظر نمی اوند کسی رو داشته باشه پرستار ها به بیرون از بیمارستان راهنماییش کردن منم رفتم دنبالشون و مادر داغداری رو دیدم که با مرگ پسرش نمیتونست کنار بیاد مادرجان آروم باش سخته سخته درک میکنم چی چی رو درک میکنی پسر تو که داغ بچه ندیدی نه مادر ولی داغ همسر دیدم زیاد نگذشته این رو که شنید نرم شد ولی هنوز گریه میکرد دستش رو گرفتم و روی نیمکت کنار حیاط نشوندمش کشتنش نامردا کشتنش کی رو کشتن مادر کیا کشتن پسرم شیرمردم رو دکترا کشتن پول نداشتیم بدیم اون ها هم عملش نکردن هرچی میگفتم پسرم داره میمیره عملش کنین ما پولش رو بعدا میدیم میگفتن نه قانون این رو میگه بله تو مملکت قانون فقط واسه اونایی که ناتوانن کاربرد داره کافیه پول بیمارستان ندی تا ولت کنن به امون خدا ولی پول داشته باش قانون که سهله غیرت و عزت مردم هم راحت به دست میاد مردم خیلی گرگ صفت شدن مادر رو آروم میکنم کمی درددل میکنه و از بدبختیاش میگه چجوری پسرش رو با فقر و فلاکت بزرگ کرده بود حالا هم به خاطر نداشتن پول بنده خدامرده بود اصلا علاوه بر چهار نیاز اصلی انسان که خوراک پوشاک مسکن و ازدواجه یک نیاز دیگه به نام پول هم باید در ایران به این چهارتا اضافه کرد پول داشته باشی تو هوا میقاپنت پول نداشته باش آروم یه گوشه ولت میکنن بمیری از مادر خداحافظی میکنم و میرم پیش کیانوش خیلی داغون بود خانمش کنارش بود سلام آقا سیاوش سلام خانم شهریاری حالش چطوره اوضاعش خرابه دکترا نمیدونن چه مریضیه که گرفته به شما هم تسلیت میگم بعد میزنه زیر گریه بعد دست کیانوش رو میگیره و اروم شروع به اشک ریختن میکنه به خونه بر میگردم وارد اتاق خواب میشم که چشمم به بطری شراب میافته شانس آورده بودم که پلیس ها موقعی که اینجا بودن ندیدنش یهو گریم میگیره تموم غصه ای که این چند روز توی دلم جمع شده بود شروع به بیرون اومدن میکنه بعد عصبانیت میاد سراغم حس میکنم درونم آتشی عظیم درست شده شروع به مشت زدن به دیوار میکنم آروم که میشم ویبینم دستم خیلی داغون شده یخ میزارم روش شراب رو باز میکنم و سر میکشم تا آخرین قطره بوی مزخرف الکل بینیم رو پر میکنه این عصبانیت فقط با انتقام درست میشه فکری به ذهنم میرسه بلند میشم و لباس هام رو جمع میکنم همینطور وسایل شخصیم وارد اتاق کارم میشم و هر سه لپتاپم و مودم م رو ور میدارم از این مودم تو دوران هکم استفاده میکردم یه چیز باحالی بود باهاش کلی وایفای هک کرده بودم سیدی ها و حافظه هایی که بعدا به دردم میخوره رو جمع میکنم قراره ناپدید بشم میرم به تقریبا نزدیکای پایین شهر من و کیانوش دوران دانشجویی اینجا زندگی میکردیم یه اتاق 25 متری داشتیم پشت چراغ قرمز نگه میدارم یه خانم شیشه پنجره میزنه شیشه رو میکشم پایین بفرمایید خوشتیپی مثل تو تنها اینوقت شب اینجا چیکار میکنه یه فاحشه بود این دور و بر زیاد بودن دانشجویی که برای اینکه خرج تحصیلش رو بده یا مادری که خرج بچه اش رو بده ولی این یکی رو میشناختم خیلی سکس دوست بود اون موقع که توی اون محل بودیم اطراف ما رفت و آمدش زیاد بود حتی به اگه مشتری گیرش نمی اومد مجانی کار میکرد بهش میگفتن لیلا کونی من هم نیاز شدید به تخلیه استرس داشتم از همه چیم گذشته بودم و واسه ی کارم نیاز به اعصاب آروم و تمرکز داشتم بپربالا سه برابر قیمت یه شبت خوبه از پیشنهادم تعجب مبکنه سوار ماشین میشه و میریم به سمت خونه جنوب شهرم خونه در اصل به نام کیانوش بود و همین تبدیلش میکرد به یک مخفی گاه عالی چون یه مدت نیاز شدید به پول داشت من هم دونگ خودم رو به نامش زدم پول که گیرش اومد دیگه نفروخت و من هم هی برای زدن دونگ به نامم امروز و فردا میکردم وارد خون میشیم و من بلافاصله بعد از گزاشتن وسایل روی زمین شروع به لب گرفتن میکنم محکم میخوابونمش روی زمین که داد آرومی میکشه آروم وحشی دوران دانشجویی دفاع شخصی میرفتم و حتی آموزش تونفا هم دیده بودم برای همین زورم یک مقدار زیاد بود سوییشرت شلوار تیشرت و زیر پیراهنی و زیر شلوارم رو در میارم مانتوش رو باز میکنم و ساپورتش رو پایین میکشم آلتم رو وارد واژنش میکنم و شروع به تلمبه زدن میکنم زیاد به فکر فرعیات نیستم و ماساژ و بوسیدن انجام نمیدم واژنش داغ داغ بود انقدر تلنبه میرسم که به ارگاسم میرسم بیحال به پشت میافتم دستم رو میبرم سمت شلوارم و کیف پولم رو در میارم 200 هزار تومن میزارم دستش و راهیش میکنم خوشتیپ خیلی حال داد اینم شمارم بعدا هم حال خواستی هستم راهیش میکنم لپتاپ ام اس آی رو روشن میکنم پارتیشن ویندوز رو پاک میکنم و سیستم رو ریستارت میکنم کالی لینوکس رو روش میریزم و میزارم تا همه وایفای های اطراف رو هک کنه هر وای فای دو تا دوازده ساعت طول میکشه دو اکسس پوینت که با رمز گزاری شدن همون لحظه باز میشن رمزگزاری وافایشونم احمقانست سیم کارتم رو در میارم و وصلش میکنم به لپتاپ اطلاعات سیمکارت رو تغییر میدم حالا میتونم بدون پرداخت هزینه وشناسایی شدن از گوشیم استفاده کنم مک بوکم رو در میارم و در ترمینالش چند فرمان وارد میکنم با این فرامین شروع به بدست آوردن آیپی سرور های شرکت میکنم آیپی ها رو یادداشت میکنم دراز میکشم و بلا هایی رو که قراره سرشوت بیارم رو توی ذهنم مرور میکنم ادامه دارد نوشته

Date: May 1, 2022

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *