کوروش و عمه جون

0 views
0%

قبل از خواندن تاكيد دارم به اينكه هرگونه عواقب و تاثيرات داستان بر عهده خواننده مي باشد و نويسنده هيچ چيزي را گردن نمي گيرد سلام من كوروش ٢٣ ساله ام كه تو خونه ي متوسط تهران زندگي ميكنم و دانشجو پزشكي هستم پدر و مادرم تو شهرستان ساكنند و هر از چند گاهي به ديدنم ميان من ٢ تا عمو و ٣ تا عمه دارم كه يكيشون تهرانه عمه اي كه تهران ساكنه ٥٤ سالشه و شوهرش سرطان ريه گرفته بود و فوت شده من هم هر هفته يه روز كامل ميرم خونه اونا عمه ام يه دختر ١٩ ساله داره كه اسمش نيوشاست و امسال دانشگاه ميره من هنوز ازدواج نكردم و خيلي احساس شهوت دارم اخه نه اينكه تو خيابون دخترا خيلي با حجابن من بد بختم كه دو روز تعطيل دارم به دليل پست بابام به من افتخاري تعطيلي دادن كار بابام رو نبايد بگم و بقيه اش تو راه رفتن به دانشگاه وحشتناك حالي به حولي ميشم اين اواخر احساس كردم كه عمه ام حس عجيب شهوتناكي داره و منتظر يه حال عجيبه روز دوشنبه شد و موقع رفتن به خونه عمه ام اون روز نيوشا رو تا سه روز با كلاس برده بودن شهرستان واسه موضوعي كه نميتونم بگم نيوشا دانشجوي مهميه منم از اين موضوع خوشحال و تو فكر يه نقشه باحال واسه عمه جون همين كه زنگ درو زدم در باشد و عمه گفت بيا تو كوروش رفتم بالا و سلام و احوال پررسي و در همين حين نقشه ام رو پياده مي كردم گفتم عمه تو تنها عمه اي كه من اينقدر بهش نزديكم و دوسش دارم عمه گفت قربون عمه برم و سرمو گرفت تو بغلش واي كه چقدر بدنش گرم و نرم بود منم دستمو محكم دور كمر عمه ام گزاشتم و بغلش كردم و يه خورده كمرشو مالوندم وقتي رفتيم تو عمه گفت عمه جان امروز بايد واسم فرش اتاقارو جارو كني من كمرم درد ميكنه گفتم چرا اخه گفت ديگه پيريه و هزار درد گفتم نه اين حرفا چيه شما هنوز واسه من همون عمه ي جوونيايي گفت چيكار كنم وقتي دست و پامم درد ميكنه ديگه چه فرقي داره پير يا جوون همون لحظه سريع گفتم عمه من يه روغن گوسفند اصل دارم مال ياسوج مي خاي برات بيارم ببين بهتر ميشي گفت دستت درد نكنه عمه جان زحمت ميكشي گفتم اين حرفا نداره كه الان ميارمش گفت نه الان نميخاد ولي من تو ماشين رسيده بودم و تخته گاز برو كه بريم بعد ٢٥ دقيقه كه رفتم و پنج شش تا شيشه روغن بادوم از داروخونه خريدم و يكيشو دادمش به عمه عمه گفت عمه اين كه بادومه گفتم چهار شنبه واستون ميارم عمه گفت بازم دستت درد نكنه حالا بيا يه چايي بخور منم از فرصت بدست اومده استفاده كردم و گفتم نه عمه امروز همه چي تعطيل تا من با اون روغن كمر و دست و پاي شمارو چرب نكنم دس وردار نيستم گفت نه به نيوشا مي گم چرب كنه گفتم نه نميشه من امروز بايد كمر عمه رو جا بندازم عمه خنديد و گفت باشه برو تو اتاق طبقه بالا تا منم بيام رفتم تو اطاق بالا و از نقشه خودم رو هوا پر پر مي زدم وقتي عمه اومد ديدم رفت روي تخت خواب و گفت عمه فقط مواظب باش لباست روغني نشه گفتم عمه ميتونم لباس و شلوارمو در بيارم تا يه وقت كثيف نشه و تو دانشگاه بچه ها منو مسخره نكنن گفت باشه عيب نداره گفتم اصلاً عمه مي خاي من لباساي شمارو هم در بيارم تا شما هم كثيف نشي فقط شورت و كورستت رو در نميارم چند لحظه مكث كرد و گفت باشه منم ديگه رو زمين كه چه عرض كنم تو اسمون هشتم نهم بودم و شروع كردم به دراوردن لباس عمه وقتي لباساي عمه رو در اوردم با شدت تعجب داشتم شاخ در ميوردم عمه عجب بدني داره حتي با اينكه شورت پاش بود چه كوني داشت تپل مايل به قهوه اي اوووف جون ميداد فقط كونشو بليسي و كيرتو بزاري لاش و در و تو كني و هي بكنيش و هي بكنيش روغنو برداشتم و شروع به ماليدن كمرش كردم اروم اروم از شونه ها به پايين روغني ميكردم خوب شونه ها شو ماليدم و كمرش هم خوب مي مالندم دو سه بارم تا نصفه كمتر كونش روغني كردم عجب كون نرمي و تپلي اوووووووف فقط مي خواستم بزارم لاش و تا جون دارم بكنمش بكنمش و بكنمش تا جونش دربياد وقتي كمرشو كامل روغني كردم رفتم سراغ كف پاش اروم روغن رو مي ماليدم به كف پاش و لاي انگشتاي پاش پاشو كه خوب ماليدم رفتم سراغ ماهيچه پشت پاش و رون پاش اووووف لامصب پاش هم كردن داشت منم هي روغن و ميريختم رو پاش و هي رونش رو مي ماليدم هي مي مالوندمش و حال مي كردم عمه هم كه تا اون روز اينجوري نماليده بودنش داشت حال ميكرد و هيچي نمي گفت من دو باره از شونه هاش شروع كردم به ماليدن اما ايندفعه بدون روغن زدن اخه مي خاستم اون طرف هم بمالم ديگه نزديكاي كونش هم كه رسيدم خوب تا نصف كونش رو مي مالوندم و مي مالوندم كيرم سفت سفت انگار كه ميلگرده بادست راست نزديكاي كونش رو مي مالوندم و بادست چپم كيرم رو از تو شورتم بيرون اورده بودم و داشتم مي مالوندمش كه ابم داش ميومد سريع روم رو ٩٠درجه چرخوندم و ريختم پايين تخت عجب حالي مي داد اخر كار كمي از بازوشو هم مالوندم و گفتم عمه بچرخ تا شكم و روي دست و پاتو هم روغن بزنم عمه گفت برو تو كشو دوم از سمت راست اشپز خونه پلاستيك هاي بزرگ نون رو بيار تا پهن كنم زيرم تا تخت خواب روغني نشه كيرم من كه دوباره كون عمه رو ميديدسيخ سيخ شده بود سريع رفتم و وقتي اومدم ديدم عمه بلند شده و منتظره تا من كيسه رو بيارم وقتي كير سيخ شده منو از رو شورت ديد گفت اي ناقلا فكر بد نكنيا گفتم نه عمه نا خوداگاهه چيزي نيس گفت پس اين چيه پايين تخت ريخته گفتم عمه اونم ناخوداگاهي بود عمه دراز كشيد رو كيسه و من شروع كردم به روغن مالي وقتي كه چشمم به پستوناي عمه افتاد يكهو فشار عجيبي رو تو كيرم احساس كردم عجب پستونايي اوووف چه گرد و بزرگ اووووف فقط ميخاستم سرمو بزارم رو پستونشو شروع به خوردن و ماليدن كنم و هي بمالم و هي بمالمش خوب صورت عمه رو با روغن چرب كردم و رفتم سراغ گردنش اروم اروم گردنشو با روغن مي ماليدم و حال ميكردم حالا نوبت دستاش بود دستاشو از انگشت به بالا خوب مي ماليدم و نزديك كتفش رسيده بودم ديگه طاقتم تموم بود مي خاستم پستوناشو بمكم و بمالم و كيرمو يك راست بكنم تو كونش و حال كنم اما صبر كردم تا نقشه كامل بشه شروع كردم دور تا دور پستوناشو روغن مالي كردن هر از چند گاهي تا وسط چاك پستونشم مي ماليدم اونقدر دور پستوناشو مالوندم كه يه نمه اه عمه بلند شد خوب كه تنه اش رو ماليدم رفتم سراغ جلوي پا هاش و از پايين روغن ماليدم كم كم كه به رونش نزديك مي شدم داغي خيلي زيادي رو حس ميكردم انگار كه داره اتيش ميگيره عجيب بود كه تونسته تحمل كنه و هيچ چي نگه منم از فرصت استفاده كردمو خيلي وحشتناك پا ها شو مي ماليدم چند دفعه هم لاي پاش نزديك كسش هم خيلي هوسناك ماليدم جوري مي مالوندم كه اه عمه دوباره در اومد وقتي دور دوم ماليدنم رو شروع كردم خوب همه جارو مي مالوندم حتي چند دفعه دست كردم زير پاش و لوپ كونشم مي مالوندم عمه هم كه بي حال اونجا افتاده بود هيچي نمي گفت خلاصه خوب كه مالوندمش به عمه گفتم عمه جوابي نيومد بلند تر گفتم عمه يكهو گفت جون عمه گفتم حالاكه خوب كمر و دست وپاتو چرب كردم مي خاي باسن و سينه هاتو هم بمالم تا روغن كاريمون كامل بشه گفت عمه هر جور كه بهتره گفتم باشه خوب پس بزار كورستت رو باز كنم بلند شد و وقتي باز كردم ديدم به به عجب پستونايي قهوه اي گرد گنده جوووون فقط ميخام بمالمش اونقدر بمالمش كه از حال برم دستام رو روغن مالي كردم و اروم گزاشتم رو دو تا پستوناش اووووف چه حالي مي ده و هي مي ماليدم و هي مي ماليدم ايييييي چه كيفي داره خوب مالوندم و مالوندم تا اه اه عمه در اومد بدون حرف زدن اروم عمه رو چرخوندم و شورتش رو در اوردم عجب صحنه اي يه كون تپل و قهوه اي كه فقط مي خاستي بزاري لاش و هي بكني توش و هي بكني توش شروع به مالوندنش كردم اوووووف اونقدر مالوندم كه دستم درد گرفته بود هي دستم رو دور كونش مي مالوندم و حال مي كردم كم كم رفتم سراغ لاي كونش بازم اووووف اوووووف كه ميخام بزارم لا كونش و هي بكنمش اروم لا كونش رو مي مالوندم كه احساس كردم عمه داره اه اه مي كنه رفتم سراغ سوراخ كونش كه وقتي انگشت ميزدم دم سوراخ اه هاي عمه معلوم بود اروم اروم سوراخشو مي مالوندم و حال ميكردم گه گاهي هم به اندازه نصف بند انگشت مي كردم تو كونش انقدر كونشو رون پاشو مالوندم كه باعث شد دوباره ابم بياد مي خواستم كيرمو بزارم لاي كون عمه و بكنم تو كونش ولي ريختمش همون جاي قبلي بالاخره دوباره عمه رو چرخوندم و صحنه باور نكردني اي رو ديدم كس عمه واييييي دو لوپ كس عمه مثل لب باد كرده و سوراخ خوشگلش پيدا بود وحشتناك مي خواستم ليس بزنمو ليس بزنم تا تموم شه اروم روغنو مالوندم دور تا دور كس عمه و لا پاش هم حسابي مالوندم حسابي داغ بود و منم هي دور تادور كسش رو مالوندم عمه كه ديگه حسابي حال كرده بود و صبرش لبريز گفت عمه جون ميشه التم رو با روغن نمالي گفتم عمه كستون رو ميگيد گفت اره اگه ميشه با اب دهن بمالش گفتم باشه عمه جان ديگه دوباره سيخ سيخ بودم و تو اسمون سيزده چهارده بودم كه اروم سرم رو بردم نزديك كسش و اروم اروم شروع كردم به ليسيدن اووف عجب حالي داره هي ليس ميزدم و هي ليس ميزدم كه اه اه عمه شروع شده بود من زبونمو حسابي لاي كسش ميچرخوندم و ليسش ميزدم از بالا به پايين هي ميليسيدم كه ديدم رونش يه لرزه ي ارومي زد عمه كه داشت ارضا مي شد بلند شد و شورتمو كشيد پايين و شروع به خوردن كيرم كرد منم فهميدم طاقت عمه سر اومده هيچي نگفتم هي مي خورد و هي مي خورد كه ديگه من طاقتم از دست رفت و عمه رو محكم محكم بغل كردمو شروع به خوردن پستوناش كردم هي مي خوردم و هي ميمالوندمش با دست چپم پستون چپشو مي مالوندم و پستون راستشو ميك ميزدم و بادست راستم كسشو مي مالوندم اينقدر اينكارو كردم كه عمه رو زمين ولو شد رو زمين حسابي بغلش كرده بودم و مي مالوندمش كم كم منم پا هاشو گزاشتم رو شونمو سر كيرمو اروم اروم روي كسش مي مالوندم بالاخره تصميم گرفتم اروم اروم بكنم تو كسش وقتي سر كيرم با يه فشار كم رفت تو كسش عمه هم اه و ناله هايي سر ميداد كه نگو و نپرس منم شروع كرده بودم به فشار دادن كيرم تو كسش دوباره در اوردم و يك ان تا ته كسش فرو كردم كه عمه جيغ زد حسابي حال ميكردم و حال ميكردم هي ميكردم تو كسش و هي در و تو مي كردم سرعتم زياد شده بود و محكم فشار ميدادم تو كسش هي ميكردم و هي ميكردم كه ابم داشت مي اومد سريع كيرمو گزاشتم لاي پستوناش و محكم پستوناشو دور كيرم جمع كردم و دو بار كه لاي پستوناش بالا پايين كردم ابم كه اومد كيرم و كردم تو دهن عمه كه عمه حسابي به خدمتش رسيد محكم ليس ميزد وقتي تا ته خورد گفتم عمه ميزاري كونتم بكنم خيلي حال داره گفت اول برو پايين تو يخچال شير موز بخور بعد بيا منم رفتم و شير موزو خوردم و پريدم تو بغل عمه يه خورده مي مالوندمش و پستوناشو ميك ميزدم و يه خورده هم كسش و هم سوراخ كونشو مي خورم و مي مالوندم كه كير تنومند ماهم سيخ شده بود لا مصب عجب كس و كوني داشت منم هي مي مالوندمش و هي كسشو ميليسيدم كه عمه گفت يالا ديگه كسو كونم داره اتيش ميگيره زود باش منم سريع كيرمو گزاشتم دم سوراخ عمه و اروم اروم فشار ميدادم تو كونش عمه عجب كوني داشت اروم اروم فشار فشار تااينكه كلاهك هسته اي ما تو كون عمه رفت عمه يه اووفي گفت كه اووف گفتنشم كردن داشت اووووف كيرمو در اوردمو دوباره كردم تو و فشار مي دادم و كون عمه رو باز مي كردم بعد كه تا نصف كمتر تو رفت بيرون اوردم و دو باره بايه فشار قوي تا اخر كيرمو تو كون عمه جانم فرو كردم عجب حالي داشت فشار كون عمه به كيرم خيلي حال داد ولي عمه يه ايييييي گفت كه ادم كيرش كه هيچ همه چيش سيخ ميشد منمم هي در و تو ميكردم و عمه رو بغل مي كردم و هي كونش رو ميكردم ديگه محكم و با قدرت هي ميكردم و هي ميكردم دوباره عمه رو چر خوندم و كيرمو محكم تو كسش فرو بردم اه اه عمه كه همه جاي اتاقو پر كرده بود شديد شده بود و من هم هي ميكردم و هي ميكردم يه لحظه ديدم لرزش شديدي توي بدن عمه اوفتاد و بعد عمه جيغ مي زد كه يكهو ديدم بافشار زيادي شاشيد منم كيرمو سريع بيرون كشيدم و با دست كس عمه رو مي مالوندم اونقد مالوندم كه دو بار شاشيد عمه رو چرخوندمش و باز كيرمو كردم تو كونش و محكم تر از قبل هي ميكردم تو و هي بيرون مي اوردم عمه رو از پشت بغل كرده بودم و با يه دست پستونشو ميمالوندم و با يه دست ديگه كسشو مي مالوندم و كيرم هم محكم تو كون عمه در و تو ميكردم هي ميكردم و هي ميكردم كه كم كم ابم اومد و سريع گزاشتم دهن عمه و عمه كه انكار سوسيس مي خورد هي ميكرد تو دهنشو هي ميك ميزد ابشم يكجا ريختم تو دهن عمه كه تا ته خورد و ليسيد و بعد منو محكم بغل كرد و گفت عمه جان حسابي حالمو جا اوردي جوري كه ديگه نه كمرم درد داره نه احساس پيري دارم ازت خيلي خيلي ممنونم من هم محكم و حسابي عمه رو بغل كردم و گفتم عمه هروقت احساس تنهايي كردي من پيشتم بعدش پستوناي عمه رو محكم مالوندمو ليسيدم و گفتم عمه همين جا بخواب تا روغن جذب شه عمه رو خوابوندمو خودم هم رفتم تو بغلشو شروع كردم به مالوندن سينه هاش و ليسيدن كسش و مالوندن كونش و چند باري هم كيرمو تو كونش در و تو كردم و روي عمه افتادم و همين جور كه خوابيده بودم كيرم رو تو كسش در و تو ميكردم و حسابي پستوناشو ليس ميزدم اونقدر مالوندم و تو كسش در و تو كردم كه هم عمه لرزيد و شاشيد هم من ابم رو ريختم رو كسش و تو بغلش خوابيدم و يكهو عمه گفت عمه روغن گوسفنده رو چهار شنبه حتمي بياري هااا هردو زديم زير خنده و محكم هم ديگه رو بغل كرديم و دوبار هم رو مي مالونديم مثل اينكه اين كارا تمومي نداشت عمه هم ٢٠ سال جوون تر شد و روحيه عجيبي گرفته بود و من معجزه سكس رو اون موقع فهميدم راستي حال دخترشو تو داستان بعدي جا ميارم بزار برگرده از شهرستان وقتي عمه اينه ديگه دخترش چيه وايييييي نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *