یه روز رفتم خونه عموم تازه همگی رفته بودن بیرون بجز سمیرا و امید کسی خونه نبود زنگ زدم سمیرا امد درو باز کرد یه چادر سفید با گلهای آبی رنگ سرش بود گفتم مگه کسی خونه نیست گفت چرا امید هستش بقیه رفتن فروشگاه.رفتم داخل توی اتاق نشیمن سریال نگاه میکرد امید هم لباس پوشیده بود میخواست بره کلاس رفتم یه چای برای خودم ریختم و توی این فاصله امید خداحافظی کرد و رفت یه کولدیسک توی جیبم بود درش اوردم و دادم به سمیرا گفت چیه گفتم برو کامپیوتر رو روشن کن تا بیام یه کارتون خیلی قشنگ بود و یه فیلم سوپر جدید چایمو که خوردم رفتم توی اتاق.
سیستمو روشن کرده بود کول دیسکو ازش گرفتم و وصل کردم گفتم یه کادتون قشنگه بعد درایو که باز شد گفت یکی دیگش چیه گفتم بدردت نمی خوره گذاشتم تا فایل کارتون و توی کامپیوتر سیو کنه توی این فاصله رفتم توالت وقی که برگشتم سحر فایل فیلمو باز کرده بود و مقداری از اونو دیده بود تا منو دید با دستپاچگی ازش خارج شد تا نفهمم بهش گفتم ذخیره شد گفت اره فیلمم ذخیره کنم گفتم نه بدردت نمی خوره اگه میخوای یه خوردشو برات میزارم گفت باشه منم فایلشو باز کردم اوردم تقریبا وسطهای فیلم بلند شدم رفتم تا موبایلمو بیارم وقتی برگشتم پیشش توی فیلم قرق شده بود و نشسته بود روی صندلی بهش گفتم بسه یا میخوای هنوز ببینی چیزی نگقت ولی از خجالت صورتش سرخ شده بود از روی صندلی بلند شد بهش گفتم استپش کن تا برات بریزمش روی کامپیوتر همین که خم شد تا کاری رو که ازش خواستم انجام بده نگام افتاد روی کونش که زیر چادر خط و بزرگیش معلوم بود چادرش وسط خط کونش گیر کرده بود منم دستمو گذاشتم روی کونش تا ببینم عکس والعملش چیه گفتم کون قشنگی داری برگشت یه نگاهی بهم کرد و چیزی نگفت تا دیدم حرفی نزد منم دستمو باز گذاشتم روی کونش و لمبه هاشو فشار میدادم گفتم چقدر نرمن میزاری ببینمش نگاهی بهم کردو لبخندی زد مثل اینکه خودشم بدش نمییومد خودشو زده بود به بیخیالی منم کارمو میکردم بهش گفتم عمو اینها کی میان فرصت هست کاری بکنیم گفت تازه رفتن و فکر نکنم حالاحالاها پیداشون بشه منهم همینطور ور میرفتم چادرشو زدم کنار و گفتم فیلمه رو بیار تابا هم ببینیم اونم گوش کردو فیلمو گذاشت منم دستم زیر چادر روی کونش بود و یه دست دیگم توی شلوارم بودوکیر شق شودمو میمالیدم بهش گفتم کیرش بزرگه نه با خجالت گفت اره گفتم تا حالا کیری به این بزرگی دیدی وگرفتی تو دستت گفت نه چه خبره گفتم کیر منم تقریبا اندازه همینه میخوای ببینیش اینو گفتمو از توی شلوارم درش اوردم نگاهی بهش انداخت با خجالت روشو کرد سمت مانیتور گفتم میخوای بگیریش دستت دستشو گرفتم گذاشتم روی کیرم معلوم بود که خجالت میکشه گفتم بزرگه نه گفت اره گفتم چادرتو بزارم کنار گفت باشه منم چادرشو از سرش در اوردم و گذاشتم رو صندلی یه شلوار پارچه ای پاش بود و یه بلوز قرمز سوتیینش از زیر بلوزش پیدا بود و بخاطرنازکی بلوزش چادر سرش کرده بود بهش گفتم چه سینه های باحالی داری سینه هاتم خوشکلن همین طور فیلمشو نگاه میکر خیلی روش اثر گذاشته بود چونکه من هرچی بیشتر کونشو فشار میدادم و باهاش از سکس و اندامش حرف می زدم چیزی نمیگفت بلند شدم که یعنی برم دستشویی رفتم ولی زود برگشتم دیگه نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم نشسته بود روی صندلی و فیلمو نگاه میکرد تا اومدم بلند شد که من بشینم تا نگام به درشتی کونش افتاد بی اختیار از پوشت چسبیدم بهش دستمو گذاشتم روی کسش و با نک انگشتام فشارش میدادم چقدر نرم بود چیزی نمیگفت مثل اینکه منتظر بود از یه جایی شروع کنم بعد دستامو اوردم بالا گذاشتم روی سینه هاش فشار دادم بهش گفتم فیلمش حال میده نه بی حرکت ایستاده بود و چیزی نمیگفت و فقط صدای نفسهاشو می شنیدم دستمو بردم زیر بلوزش وسوتیینش رو دادم بالا نک سینه هاشو میمالیدم هیچی نمی گفت و حال میکرد خمش کردم روی میز کامپیوتر و کونش قمبل کرده بود از روی شلوار مثل کون نکرده ها کیر شق شدمو میمالیدم بهش دست انداختم شلوارشو دربیارم که یه باره با دو دست کمر شلوارشو گرفت که درش نیارم بهش گفتم کاریت ندارو شلوارشو کشیدم پایین یه شرت سفید نرم و نازک پاش بود از روی شرتش کیرمو مالوندم رو کونش اصلا انتظارنداشتم به این راحتی لختش کنم از روی شرتش کسشومالیدم صدای نفسهاش بلند شد ومن کارمو تکرار میکردم بعد بدون هیچ مقاومتی شرتشم یواش یواش دراوردم عجب کون باحالی داشت کیرم از شهوت نزدیک بود منفجر بشه زودی منم شلوارمو در اوردم و کیر شق شودمو گذاشتم لای پاش تف انداختم روی کیرم و گذاشتم در سوراخ کونش و یواش یواش فرستادمش تو از درد کونش دستشو گذاشت روی پام که بیشتر نکنم تو منم یه چند ثانیه ای کیرمو داخل نگه داشتم وقتی دستشو از روی رونم برداشت کم کم کردمش داخل تر ولی هنوز درد داشت برای اینکه با دستش همینطور به رونم فشار می اورد خوب که براش عادی شد شروع کردم جلو عقب کردن خیلی کردمش که یه باره فکری به نظرم رسید که یکم از کیرمو بزارم جلوش .کیرمو از کونش بیرون کشیدم و کسشو میمالیدم خیلی شهوتی شده بود دستمو گذاشتم پشت یکی از زانواش و اوردمش بالا روی میز بعد با انگشتم در کسشو میمالیدم صداش هر لحظه بلند ترو بلند تر میشد بعد کیرمو گذاشتم در سوراخ کسش و بازی میدادم کاملا خودشو سپرده بود دست من اصلا باورم نمی شد شاید برای همین یه لحظه بود یا شاید خواب میدیدم تصمیم گرفتم هم خودم حال جانانه ای بکنم هم به اون یه حال خوب بدم اومد م کنار و خم شدمو لیسی در کسش زدم پر از ترشح بود یکم کسشو لیسیدم و بعد بلند شدم باز کیرمو گذاشتم در سوراخ کسش لیز لیز شده بود یه فشارکوچیک دادم سرش رفت داخل یه تکونی خورد ترسیدم اوردمش بیرون نگاهی بهش کردم از پارگی خبری نبود باز دوباره کردم داخل این بار بیشترفرو رفت داخلش تنگ بود باز کشیدمش بیرون دیدم خبری از پاره شدن نیست و هیچی نمیگه به خودم گفتم یا پارن یا ارتجاعییه دلمو زدم به دریا این بار کیرمو کامل کردم تو کسش که یه باره یه اخی گفت احساس کردم یه چیزی سرکیرم صدا داد توجه نکردم بهش گفتم دردت امد سرشو اورد پایین گفت یه کم بهش گفتم تحمل کن بعد بهت حال میده اولش اینطوریه و شروع کردم به کردن خیلی اخو اوخ میکرد گفتم چطوره حال میده گفت اره از پشت خیلی بهتره اونقدر باحال بود که نفهمیدم کی ابم اومد کیرمو که کشیدم بیرون تا ابمو بریزم توی دستمال متوجه خونی که روی کیرم بود شدم توی این فاصله با خودم گفتم شاید بخاطر کلفتی کیرم داخل کسش پاره شده ولی با این حال ابمو ریختم توی دستمال ولی تا نگام به پشتش افتاد دیدم خون اومده تا پشت رونش بهش گفتم اپن بودی یانه گفت اپن نه برای چی از ترس ابم خشک شد گفتم هیچی پاشو پاک کردمو رفتم توالت هی با خودم می گفتم این چه کاری بود که کردم بعد که کارم تموم شد اومدم بیرون نگام نمی کرد و خجالت میکشید رفت توالت وقتی برگشت یه نگاهی بهم کردو هیچی نگفت نمی دونم از پاره شدن احتمالیش چیزی فهمیده یا نه بعد از چند دقیقه ای که گذشت بهم گفت خونی که ازم اومده بود چیه گفتم نمی دونم شاید پریود شدی گفت سه روز پیش تموم شده با ترس گفتم نمیدونم بهش گفتم من اول خیال کردم که اپنی بخاطر همین که چیزی نگفتی از جلو کردم گفت یعنی پاره شده گفتم نمیدونم میخوای ببینم بیا بخواب تا نگاه کنم اونم خوابید با خودم گفتم اب که گذشت چه یک وجب چه صد وجب شلوارشو از پاش دراوردم شرتشو بخاطر خونی که ریخته بود پاش نکرده بود و بخاطر شهوت زیادی که موقع کردنش داشتم اصلا کوسشو ندیده بودم و الان یه کس سفید بدون مو رو میدیدم بهش گفتم باید امتحانش کنم شلوارمو در اوردم کیرم خوابیده بود بهش گفتم با کیرم بازی کن تا بلند بشه بعد اونم کیرمو گرفت توی دستشو یه نگاهی بهش انداخت و کردش تو دهنش از تعجب فنر زدم گفتم شاید بدت بیاد نگفتم ساک بزنی قشنگ می خوردو محکم خوب که بلند شد گفت خوبه گفتم اخرشه پاهاشو از هم باز کردم کسش باز شد یه خروسک صورتی خوشکل لای کسش بود گفتم حالا نوبت منه با لبام گرفتمش و میمکیدم دستشو گذاشت روی سرم وانگشتاشو میکرد بین موهام وسرمو فشار میداد به کسش هی می گفت ببین پارن یا نه منم بلند شدم کیرمو گذاشتم در سوراخ کسش وبا فشار تا اخر کردمش تو این بار دیگه از اون صدا و در خبری نبود و فقط صدای لرزان شهوت بود که می گفت ببین پارن میومد گفتم فعلا بزار حالمونو بکنیم تا بعد حالتو بکون . خودشو فشار میداد بهم و می گفت کی پاره شد چطور پاره شد که نفهمیدم خیلی باحاله خلاصه ابم باز دوباره اومدو ریختمش روی شکمش همینطور نگاه ابم میکرد چجور از کیرم خارج میشد کارم که تموم شد لباسامو پوشیدم که برم بهم گفت ببین باهام چه کار کردی چی نشونم دادی حالا چه کار کنم منم با شرمندگی سرمو انداختم پایین و گفتم نمی دونم فقط به کسی چیزی نگو اخه دست خودم نبود اونم گفت باشه بین خودمون بمونه بهتره.