کونِ کیرخواهِ من

0 views
0%

سلام به همه دوستان شهوانی اولش بگم که این داستان گی واقعی هستش هرکی دوس نداره یا فکر میکنه واقعی نیست نخونه ویکتور هوگو هم نیستم بعدش فحش ندین که داستان خوب نبود و من احسان هستم با قد ۱۸۰ وزن ۷۵ قیافه نسبتا خوب بدن خوش فرم و سفید و کم مو داستان از جایی شروع میشه که من رفتم دانشگاه اونجا دو تا هم کلاسی داشتم به اسم مهدی و امیر به شدت خوشگل و سکسی که من تقریبا هر روز به یادشون جلق میزدم بعد یه سال و نیم دو سال دیدم کم کم دارم عاشق کون دادن به امیر میشم اینجا بود که دیگه موقع جلق زدن خودمو انگشت میکردم و با وسایل دیگه مثل شیشه دلستر و کون خودمو حسابی حال میدادم و فرض میکردم که کیر امیر داره بهم حال میده نا گفته نمونه امیر پسری خوشگل چشم زاغ و بلند قد با صدایی تقریبا دخترونه و همه جوره خواستنی که لباس توی خوابگاهش یه تی شرت آستین حلقه ای آبی بود که بازوهای سفید و سکسیش همیشه جلو چشم بود و هربار میدیدمش حشرم بالا میزد امیر خیلی خاطرخواه داشت و من به خودم جرأت نمیدادم که حتی بهش نزدیک شم چه برسه به خلاصه دانشگاه ما داشت تموم میشد و من به یاد کیر امیر روز به روز اُبنه ای تر تا اینکه یه پسره کیر کلفت و باب کون دادن توجهم رو جلب کرد پیش خودم گفتم چرا تا حالا بهش فکر نکردم و همش به امیر دست نیافتنی فکر میکردم مهدی که آدم خونگرمی بود و برخلاف امیر با همه گرم میگرفت چند سالی بود که باهم سلام و آشنایی معمولی داشتیم کم کم رفتم تو کارش و برا کیرش یه نقشه توپ کشیدم اول رفتم از این دست فروشا یه سیم کارت ایرانسل فعال گرفتم که شمارم لو نره بعد شروع کردم به اس ام اس دادن به مهدی خودمو یه ناشناس جا زدم و همش از کونی بودن احسان خودم براش داستان سرایی کردم از کون سرخ و سفید و بدن سکسی و خلاصه یه ماهی باهاش کار کردم تا کیرشو برا احسان راست کردم حالا دیگه میخواست کون احسان رو فتح کنه به هر نحوی منم از خدا خواسته براشون قرار گذاشتم و کون احسان رو دودستی تقدیم مهدی کردم مهدی با سه تا از دوستاش یه خونه اجاره ای داشتن و خوابگاه نمیموندن جمعه دوم اسفند ۹۲ روز موعود قرار شد برم خونه شون که اون روز خالی بود و فقط مهدی خونه بود منم با استرسی که از صبح سر تا پامو فرا گرفته بود رفتم حموم و اون یه کم موی پاهامو زدم و حالا با یه بدن دخترونه آماده کون دادن بودم آماده بودم به آرزوی چند سالم برسم حالا دیگه کونم میخواست با یه کیر واقعی گاییده بشه دستشویی رفتم و داخل کونمو شستم و یه کمم باهاش ور رفتم که گشاد شه و آماده باشه لباسامو پوشیدم و با یه تی شرت مشکی که سینه و بازوهای سفیدم تابلو بیرون بزنه رفتم همون جایی که آدرس داده بود مهدی اومده جلوی در شاید باورش نمیشد واقعا یه کون مفت التماسشو کنه بیاد تو آغوشش مهدی با استرس سلام کرد و باهم روبوسی کردیم و رفتیم تو این روبوسی یه پیغام نهفته بود که نشون می داد دوتامون آماده سکسیم توی خونه ولی هیشکی نمیدونست از کجا شروع کنه و استرس مانع عشقبازی مون شده بود که یه دفعه دیدم مهدی گفت من برم یه دوش بگیرم بیام راستش اعصابم خورد شد ولی وقتی مهدی رفت توی حموم تازه فهمیدم شروع عشقبازی همین جاست رفتم پشت در حموم و گفتم مهدی کمک نمیخوای مهدی گفت بدم نمیاد منم با احساسی مملو از شوق و حشر و استرس رفتم تو دیدم مهدی هنوز شرتش پاشه ولی کیرش نیمه راست شده و کلفتیش خودنمایی میکنه این اولین کیری بود که بجز کیر خودم میدیدم بخاطر همین کلفتیش تو چشمم بود لباسامو درآوردم و حیا رو کنار گذاشتم و گفتم مهدی شرتتو دربیار حالا دیگه به آرزوم رسیده بودم من و مهدی مثل دوتا عاشق با بدن های برهنه همو بغل کردیم باورم نمیشد رویاهام داشت تعبیر میشد کیرمو گذاشتم رو کیرش و محکم بغلش کردم مهدی شروع کرد گردن و لبامو خوردن توی آسمون بودم که مهدی گفت برو بخورش برام منم که انگار کل دنیا رو بهم داده باشن با حرصو ولع شروع به کیر خوردن کردم هنوز لذت خوردن کیر مهدی رو فراموش نکردم داشتم از کیر کلفت مهدی لذت می بردم که مهدی سرمو جدا کرد گفت داره آبش میاد منم ادامه ندادم و دوباره بغلش کردم مهدی منو برگردوند و برای چند دقیقه کیرشو کشید به کونم من که متوجه شده بودم مهدی تازه کاره بهش گفتم بشینه و خودم نشستم رو کیرش چون کون گشاد و آماده ای داشتم همون اول بدون مشکل سر کیرش رفت داخل ولی داشتم آتیش میگرفتم چون کیر مهدی بزرگتر از اون چیزی بود که پیش بینی کرده بودم تو همین حال لذت بخش بودم که مهدی با دستش خواست منو پس بزنه فهمیدم داره آبش میاد خودمو شل کردم و نشستم رو کیرش و کیرش تا دسته رفت تو کونم حالا دیگه لذت کون دادن برام کامل شده بود ولی حیف که داغی آب مهدی توی کونم نشون می داد که خیلی زود این لذت تموم میشه مهدی کیرش شل شد و چون دفعه اولش بود به شدت پشیمون بود من که هنوز حشر از سر و صورتم می بارید دلداریش دادم و دوتایی حموم کردیم و باهم رفتیم بیرون و منم برگشتم خوابگاه از اون روز به بعد من دوبار دیگه به مهدی کون دادم و تازه مهدی داشت یه بکن حرفه ای میشد که دانشگاه تموم شد هرکی یه شهر رفت و من هنوز منتظر نوشته احسان

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *