کون دادنم به پسر عمه عزیزم

با عرض سلام خدمت دوستان این اولین باری دارم داستان سکسی ام مینویسم و پیش کسی میگم بنده اسمم ارشام ساکن شهرستان دور افتاده از خودم تعاریف نمیکنم بدنم خیلی کم موه هستش قدم 179 وزنم 65 یه کون دارم قلبمه حاضرم قسم بخورم از کون یه دختر خوشگل تر هس بریم سر اصل مطلب سال 92 نزدیک های اربیعن پدرو مادرم رفتن کربلا منم موندم تنها رفتم خونه عمه ام پسر عمه ام دوسال از خودم بزرگ تر بود خونه شون بودم پدرو مادرش رفتن یه مراسم عروسی منم خجالتی بودم نرفتم پسر عمه ام موند پیش من خلاصه کلی باهام حرف زدیم پسر عمه ام رفت پلی ستیشن رو روشن کردم گفت بیا بازی دو سه ساعت بازی کردم اون خسته شده بود منم کلافه شده بودم اسم پسر عمه ام محمد بود دارز کشیدم داشتم با گوشی ور میرفتم که محمد ماهوره رو روشن کرد داشت یه فیلم سکسی نشون میداد من فوری راس کردم خودمو زدم به خواب به پهلو خوابیدم دیدم یهو یکی از پشت بغلم کرددیدم محمد بود گفتم چکار میکنی گفت حالم بده میخوام کمکم کنی حالم خوب شه منم گفتم چکار کنم گفت سکس داشته باشیم من قبول نکردم و با کلی اصرار قبول کردم من گفتم در چشامو میبندم میخوای هر کاری کنی کن گفت باشه شلوارمو درورد شروع کرد به بوس کردن کونم و لبم منم حشری شدم گفت کیرمو بزار تو دهنت گفتم نه خلاصه بزور گذاشت وای چه کیری داشت تو عمرم کیربه این کلفی و تمیزی ندیده بودم کلاهکش چقدر بزرگ بود من بلد نبودم ساک بزنم فقط لیس میزدم چه حالی بهم میداد کیرش خوب خیس کردم رفت سراغ کونم اولی بار بود کسی دس میزد به سوراخ کونم یکی از انگشت هاشو تف زد کرد تو کونم که باز شه چقدر حس خوبی داشت دوس دارم تجربه اش کنم یهو یه چیز داغ رفت تو کونم وای خدا میشه دوباره صدام درومد بی وجدان اروم کیرشو نکرد تو کونم شروع کردبه تند کردن کونم پاره شد خیلی درد داشت ولی حسی که بهم داد از دردش بیشتر بودپامو انداخت رو شونه هاش کیرشو کرد تو کونم وقتی خایه هاش میچسبید به باستنم داشتم سکته میکردم نیم ساعت فیکس کردم یهو گفت دهنت رو جلو بیا منم دهنمو باز کردم و کیرشو کرد تو دهنم ابشو ریخت تو دهنم منم قورتش دادم واقعا خیلی خوشمزه بود رفیتم باهم دوش گرفتیم اومدیم بیرون تقریبا ازین کون دادنم به بعد دوسال با پسر عمه ام محمد کون میدادم اون از من خسته شد من خسته نشدم حتی یک لحظه الان دوسالی هس ندیدمش قربون اون کیرش بشم هر جا هس خدا پشت و پناهش بعد اون باکسی رابطه ای نداشتم الانم واقعا احتیاج رابطه هستم یه نفر رو میخوام که نامردی بهم نکنه الان دو سه سالی هس کسی کونم نزاشته هرکی واقعا پایه هس بهم بگه دوستون دارم این داستان عین واقیعت هس دوسدارید فحش بدید مشکلی نداره به خدا میسپارمتون خداحافظ نوشته امیرحسین