سلام به دوستانی که به گی علاقه دارند این داستان برای 5سال پیشه که من سرباز بودم اول از خودم بگم من یه پسر تقربا لاغر تقریبا سبزه و بدون مو هستم اسمم ارمین بعد آموزشی رفتیم یگان و بعد سه ماه تو اسایشگاه ما یه نفر بود به اسم مجید که خیلی بچه با ادبی بود و خیلی هم خوش رو ولی همش تنها بود خلاصه باهاش هم صحبت شدیم دیدم از همه ما 4یا5سال بزرگتره با هم جور شدیم خیلی وقتا باهم مرخصی شهری میرفتیم میچرخیدیم اما دیگه رومون باز شد و حرفایه ناجور به هم میزدیم اخه من بخاطره ادبش باهاش دوست شده بودم ولی او خیلی بی ادب تر از من بود خلاصه یه روز جلو بچه ها باهم به شوخی کل کل کردیم اون میگفت میکنمت منم میگفتم نمیتونی بعد اون گفت حیف که اینجا جاش نیست منم گفتم اگه راست میگی بیا بریم دستشویی رفتیم به سمت دستشویی من فک میکردم شوخیه رفتیم دوتایی تو که دیدم یهو کیرشو در اورد یهو چشام شد چهار تا یه کیر 15سانتی ولی کلفت که از بس که شق شده بود سر بزرگش قرمز قرمز بود من یه لحظه از خود بیخود شدم گفتم مثل اینکه واقعا میخوای بکنی گفت اره دیدم افتاده به خواهش تمنا گفت برو عمو کونی خودتی بهم بر خورد ولی عاشق کیرش شدم باهاش قهر کردم ولی همش تو فکرش بودم همیشه سر پست تو خیالم با هاش سکس میکردم ولی نمیخواستم تود پادگان ابروم بره تا اینکه سه ماه اخر خدمت دیدم بازم همش تنهاست ولی واسم مهم نبود تا اینکه یه روز رفتم حموم حموم پادگان چهار تا کابین داشت و یه سالن 50متری و یه رخکن30متری مسئول حموم همیشه اخر وقت یعنی ساعت ۷غروب میرفت هرکسم که تو حموم بود بهش میگفت که وقتی داری میری درو قفل من اون روز من تو کابین بودم خیلی خلوت بود منم حموم کردنم طول میکشه که شنیدم که مسئول حموم گفت من دارم میرم فقط درو قفل کنین یکی هم گفت باشه برو من کارم تموم شد یه حوله دورم پیچیدم اومدم بیرون یهو دیدم مجید تو سالن تنها وایساده یه لحظه چشم تو چشم شدیم من چشمو انداختم پایین و رفتم سمت رخکن دیدم هیشکی نیست تمام لحظه هایی که تو خیالم باهاش سکس میکردم و تو ذهنم رد میشد یهو اونم اومد تو رخکن بهم نگاه میکرد منم یه جوری شدم اخه از نظر هیکل دو برابر من بود من پشت کردم از زیر حوله شرتمو پوشیدم ولی اخراش بالا نمیرفت باید حوله رو باز میکردم شرتمو پوشیدم تا برگشتم دیدم مجید لخت روبرم وایساده کیرشم شق شق تعجب کردم یعویی انگار بردش شدم بهش گفتم دهنت قرص گفت متمعن باش رفتم جلوش زانو زدم لبامو گذاشتم رو خایه هاش با لبم کیرو خایه هاشو میمالیدم سر کیرشو کردم تو دهنم و اروم همشو کردم تو دهنم و اروم عقب جلو میکردم اونم سرمو نوازش میکرد دستمو میبردم پشتش و به طرف دهنم هولش میدادم که دیدم خودش سرمو گرفتو تو دهنم اروم تلمبه زد 5دقیقه ای براش ساک زدم وهمین طوری لیسش زدمو تا رسیدم به زیر گردنش برگشتم کونمو مالیدم به کیرش عین جنده ها تو فیلما اخه تو خیالم اینقد باهاش سکس کرده بودم انگار 100بار بهش داده بودم انگشتشو با تف خیس کردو اروم کرد تو کونم منم هی پیچ میخوردم رفتم جلو دستمو گذاشتم رو دیوار اومد سوراخمو کلی لیس زد با انگشتاش باسورااخم بازی میکرد و قشنگ کونمو با انگشتاش اماده کرد اومد سر کیرشو چسبوند به سوراخ کونم اخخخ چه لذتی اروم فشار داد یهو احساس کردم کونم جر خورد گفتم ایییییییی اونم در اوردگفت جونم درد داره با انگشتام سوراخمو دست زدم دیدم خون نیست دوباره کیرشو گرفتم گذاشتمش رو سوراخم اونم اروم فشار داد تا نصف رفت که دید من زیاد اییییی ایییی میکنم شروع کرد به تلمبه زدن خیلی درد داشت ولی حال میداد کم کم احساس کردم شکمش میخوره به کمرم و کیرش تا ته تو کونمه دیگه خودمم کونمو رو کیرش تلمبه میزدم بعد یه ربع دوتا بقل کونمو گرفته بود محکم میزد تو کونم کاملا احساس میکردم کیرش تا اخر میومد بیرون دوباره میرفت تو تند تند نفس میزدو اه اه ریز میگفت یهو دیدم بین اه گفتناش میگه داره میاد منم گفتم بریز تو بریز تو اخه من ابم نیومده بود یهو منو محکم فشار داد و ابشو ریخت تو کونم خیلی داغ بود محکم فشارم داد گفت دمت گرم هیچ زن رو با تو عوض نمیکنم دست به سوراخمم میزدم انگشتام واسه خودش میرفت تو یکم جق زدم خودمو خالی کردم و اومدیم بیرون اون سه ماه اخر دیگه من شده بودم زنش یعنی به اندازه ای گشاد شده بودم که هر وقت میخواست بکنه دیگه به سوراخم تف نمیزد کیر به اون کلفتی راحت میرفت تو چون من بچه شهرستان بودم اون بعضی شبا میرفت خونه چند روز باهاش رفتم تا به دوستاشم بدم تا روز اخر خدمتم شبش کنار تخت اون تا نصفه شب بیدار موندیم همه خابیدن اومد رو تخت نشست منم روی زمین نشستم تا بیست دقیقه براش ساک زدم ابشم تو دهنم خالی کردم و فردای اون روز خدمتم تموم شد اومدم ببخشید اگه بد بود نوشته
0 views
Date: August 23, 2018