کون دادن رامتین لب ساحل

0 views
0%

سلام من رامتین 21 ساله توی یکی از شهرهای ساحلی استان گیلان زندگی می کنم یک روز داشتم نزدیک خونمون توی دریا آبتنی می کردم که یهو یه پسری با مایو اومد توی آب هی میومد طرف من من دور می شدم اون باز می اومد گیر داده بود بهش گفتم بره اونورتر اما گوش نداد شروع کرد به چرت و پرت گفتن و از این تعریف های الکی خلاصه خودشو چسبوند بهم من هم از ترس اینکه یه وقت جلوی مردم ضایع نشه نتونستم کاری بکنم اون اینقدر به کارش ادامه داد که بی شرف من رو هم حشری کرد حالا این از پشت چسبونده بهم و داره آلتشو که خیلی هم گنده بود لای کونم بالا و پائین میکنه از اونورم یه زن و شوهر جوون که انگار فهمیده بودن چه خبره داشتن از توی ساحل مارو تماشا می کردن بعدش که جفتمون دیدم اوضاع خیلی خرابه بهم گفت ما اونجا چادر زدیم بیا بریم توی چادر منم که فقط یه شورت اسلیپ پام بود لباسامو برداشتمو دنبالش راه افتادم راستش وقتی که داشتم باهاش می رفتم می دونستم که باید به بیشتر از یک نفر حال بدم واسه همین قلبم توی دهنم بود داشتم از استرس می مردم همین که رسیدیم به چادر اون که از من جلوتر بود سرشو برد تو و آروم گفت مهمون داریم بعد به من گفت برو تو وای بچه ها چشمتون روز بد نبینه همین که رفتم تو دیدم سه نفر دیگه اونجا نشستن دارن قلیون می کشن راستش خیلی جا خوردم دروغ چرا من به هوای 2 نفر رفته بودم اما حالا توی دام 4 نفر کـــــیرکلفت افتاده بودم اون ها هم تا منو دیدن گفتن به به خوش اومدی قلیون می کشی و از این حرفا بعد رو کردن به اون اولیه که منو واسشون جــور کرده بود و زیر لب بهش می گفتن ای ول دمت گرم اینو از کجا آوردی حرف نداره اونوقت در حالی که چشمشون مدام به پلوپاچه ی من بود هی ازم سوالای مسخره می پرسیدن و من در حالی از خجالت سرم پائین بود جوابشونو می دادم ولی جواب های الکی یکی می پرسید چند سالته یکی دیگه چند تا برادر خواهرین اون یکی تا حالا با چند نفر حال کردی از این حرفا دیگه ولی خودمونیم توی جمع اون ها که بودم و اون نگاه های هیز و پر از شهوتشون که به من بود اصلا به کلی یادم رفته بود که خودم هم یه پسر هستم حالا بیا ببین چه ناز و عشوه ای دارم براشون می کنم طوری که فکر کنم همونجوری داشت آبشون می اومد حتی یکیشون که جلوی شلوارش حسابی باد کرده بود ناخود آگاه به آلتش دست می زد و مرتب می مالیدش خلاصه بعد از اینکه یکمی لاس زدیم دیگه طاقت نیاوردن و درازم کردن روی زمین و افتادن به جونم یکیشون شرتمو کشید پائین و افتاد روم ولی هر کاری کرد نتونست کیرشو فرو کنه یکم که طولش داد بقیه صداشون در اومد که بابا کــونــو معطلش نکن ما هم میخوایم بکنیما خیلی ترسیده بودم بعد یکی دیگشون که کاملا لخت لخت شده بود یه چیزی به سر کیرش مالید و اومد جای اون کیرش خیلی بزرگ و عضلانی بود اما همینکه سر کیرشو گذاشت روی سوراخم با فشار نصفشــو کرد تو آآآآخ خیلی درد داشت ولی همین که شروع به عقب و جلو کردن کرد خیلی زود به کیرش عادت کردم و دردش کم شد بعدش همونجوری که داشت واسم تلمبه میزد در گوشم گفت معلومه قبلا تمرین زیاد داشتیا از این حرفش زیاد خوشم نیومده بود اما چیزی نگفتم و گذاشتم کارشو انجام بده آخه خیلی خوب داشت می کرد اون کم کم سرعتش رو بیشتر کرد و با گائیدنش مرتب کونمو پر و خالی می کرد تا اینکه یهو کــیر دراز و کلفتشو تا ته چپوند توی کونم و از حرکت ایستاد آآآآآخ که چه گوشتی بود کامل اشغالم کرده بود یهویی دیدیم یه چیزی داره مثل نبض توی کونم می زنه و بعد از چند لحظه انگار یک عالمه قیر داغ رو توی کونم خالی کردن اوووووف فهمیدم که آبش اومده و دیگه کارش باهام تموم شده اما همین که کیرش رو از توی کونم کشید بیرون احساس نیاز کردم انگار که یه تیکه از وجودمو کندن و دارن می برن اما طولی نکشید که دوستش اومد و جاشو پر کرد کیر اونم دسته کمی از نفر قبلی نداشت و خیلی عمیق تلمبه میزد نمی دونم نفری چند دور کردن چون من دراز کشیده بودم و دیگه زیاد نگاه نمی کردم زیر کی خوابیدم فقط کارشون که تموم میشد فورا یکی دیگه میومد و جای قبلی رو پر می کرد کارشون که باهام تموم شد و از چادرشون زدم بیرون دیگه خورشید غروب کرده بود موقع راه رفتن کاملا حالیم بود که سوراخم هنوز باز مونده قشنگ داشتم حس می کردم که چقدر گشاد شده وقتی هم که رسیدم خونه شورتم از اضافه ی آبشون که از بدنم خارج شده بود خیسه خیس بود نوشته کــون

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *