کون دادن سامان به پسرخالش ۱

0 views
0%

سلام خدمت همگی من اسمم سامان هست و میخام داستان کون دادنم به پسرخالمو بگم من 30 سالم هست و پسرخالم رضا 37 سالشه من تهران زندگی میکنم و اون تو یه شهر دیگه از بچگیم منو دستمالی میکرد ولی همیشه بهش لاپایی میدادم و با کیرش ور میرفتم این جریانا تا پانزده سالگیم ادامه اشت البته تو مدرسه به چن نفری داده بودم که اوناهم تو همون سنها دیگه تموم شد این داستان که مال همین دیروز هست از اینجا شروع شد که دخترش مریض شد آوردنش تهران بیمارستان بستریش کردن اون و خانمش نوبتی بیمارستان میموندن که من تو بیمارستان به رضا گفتم من تنهام خونه واسه استراحت بیا خونه ما اونم قبول کرد و مطمعنم به خاطر کردن من نبود فقط به خاطر این بود که راحت باشه اونروز خودم آوردمش خونه و سر راه ناهار گرفتیم آوردیم خونه من خیلی حشر کیر بودم و از طرفی به ارباب جنسیم که فقط تو تلگرام با هم رابطه داشتیم قول داده بودم کون بدم و فیلمش رو تو سکرت چت تلگرام بفرستم واسش و هر روز بهم میگفت فیلم چیشد واسه همین میخاستم هر جور هست کون به رضا بدم اومدیم خونه اول ناهار رو خوردیم و اون رو مبل نشست فیلم ببینه منم رفتم تو اتاق یه تیشرت کوتاه تنم کردم و شلوارمو درآوردم واسه اینکه حشریش کنم رفتم تو اتاق گفتم رضا من میرم حموم اونم منو نگاه کرد و گفت باشه برو باورم نمیشد بهم بی محلی کرد سریع رفتم حموم همه موهامو زدم و امدم بیرون اینبار فقط شورت پوشیدم و کیرمم که از حشر شق بود قشنگ تابلو بود کجش کردم و رفتم تو اتاق دیدم دراز کشیده رو مبل داره تلویزیون میبینه تا منو دید جاخورد و گفت چرا شقه گفتم میخام بت بدم و رفتم بغلش نشستم گفت منو تو جفتمون زن داریم زشته اینکار ولی از رو شلوارش دیدم که شق کرده گفتم ر ضا واسه تو که بد نیست تو میکنی منم اگه به کسی نگی هیچ اتفاقی واسم نمیوفته بعدشم من میخام کامل بت بدم کاری که تا حالا نکردی گفت چی مثلا گفتم تا حالا نه ساک زدم واست نه تو کونم گذاشتی همین جوری که میگفتم دستمو گذاشتم رو کیرش از روی شلوار و گرفتمش اونم گفت باشه حاملت میکنم جیگر بعد از حرفش خندیدم و جلوش دو زانو رو زمین نشستم کبرش رو از تو شلوارش دراوردم تا دیرم کیرشو قند تو دلم آب شد خیلی وقت بود باهاش ور نرفته بودم گفت ساک بزن کونی کردم کیرشو تو دهنم خوشمزه بودواسش ساک زدم و تخماشو خوردم کیرش 15 سانت ولی کلفت بود دوباره خوردم واسش خیلی حشری بود بهم گفت زن جنده بریم رو تخت گفتم چشم گفت ناراحتم نمیشی بت فحش میدم گفتم راحت باش تا زیرتم خلاصه رفتیم رو تخت کیرش یه خابید ساک زدم تا خیس شد گوشیمو گذاشتم فیلم بگیره گفت مادر جنده چکار میکنی گفنم میخام یادگاری داشته باشم قبول نکرد منم اصرار نکردم با اینکه میدونستم اربابم میخاد فیل مو ولی میخاستم زودتر کون بدم خلاصه منو برگردوند رو تخت دراز کشید لباساشو در آورد نشست رو رونام گفت با تف بکنم یا کرم گفتم فرق نداره یه تف انداخت رو کونم منم با دست لپای کونمو باز کردم که کیرش بره تو خابید روم خیلی سنگین بود حدود صد کیلو تا خابید قرنج کمرم شکست سرشو گذاشت مت کونمو ول کردم با یه فشار تا ته کرد تو من از درد مردم نفسم در نمیومد گفتم در بیار در آورد به پهلو نشستم داشتم از درد میمردم گفتم ساک بزن زن جنده ساک زدم قشنگ خیسش کردم دوباره خابیدم گفت در نمیارما گفتم پس کرم بزن از کرمای زنم برداشت زد به کیرش دوباره واسش با دستام باز کردم و تا ته کرد تو خیلی در داشت هیچی نمیگفتم فقط میخاستم تموم شه پنج دقیقه تلمبه زد آخراش تلمبه هاش محکم شد داشتم جر میخوردم که آبشو ریخت تو کونم ولی کیرش شق بود همون طور نگه داشت تا خابید کیرش و درآورد من حال بلند شدن نداشتم اصلا بهم حال نداد چون جر خوردم وقتی تموم شد همونجا خابید یه دوساعتی خابیدیم بیدار شدیم گفت خیلی تنگ بودی گفتم اره گفت گشادت میکنم گفتم رضا دیگه نمیخام خیلی درد داشت گفت گوه خوردی مادر کونی ساک بزن گفتم بیخیال نمیتونم گفت بخورش گفتم پس با ساک آبتو میارم گفت باشه خابید رو تخت کیرش خواب بود راحت جا شد تو دهنم دو دقیقه ای ساک زدم تا قشنگ شق شد گفت بخاب قبول نکردم گفت چاقال بخاب گفتم نمیتونم درد داره گفت میزارم فیلم بگیریا یاد اربابم افتادم فوری شق شد کیرم گفتم چشم گوشی رو گذاشتم فیلم بگیره گفتم دوباره بخورمش گفت اره اینبار با ولع خوردم دو سه دقیقه ای خوردم گفت برگرد گفتم چه پوزیشنی میخای گفت داگی استایل داگی گرفتم کرم زد گذاشت تو خیلی درد داشت ولی همش به یاد اربابم بود چن دقیقه تلمبه زد گفتم در بیار تا کًیفه کیرت ساک بزنم اربابم میگه کارای کثیف کنم تا تحقیر شم ساک زدم کیر گوهیشو دوباره کرد تو کونم گفتم رضا آبتو میخورم گفت باشه منو خابوند تند زد داشت مبومد کرد تو دهنم آبش ریخت منم واسه اینکه اربابم ببینه آبشو تو دستم تف کردم جلو دوربین دوباره خوردم دفعه دوم خیلی خوب بود اونم خوشش اومد و گفت بازم میکنمت نوشته

Date: August 26, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *