کون دادن من به پسره در مترو

0 views
0%

من هیچ علاقه ای به نوشتن داستان های سکسی ندارم چون واقعی نیستن من میخوام تجربیات سکسی واقعی خودم را با یه آقا پسر بی نام اما خوشتیپ جذاب و زرنگ در یکی از واگن های قطار شهری مترو بنویسم من آرتین هستم یه پسر دختر ترنسجندر گی 21ساله ساکن تهران شهرک اکباتان دانشجوی کاردانی نرم افزار کامپیوتر در دانشگاه آزاد هستم و همچنین در یه شرکت بخش لوازم آرایشی مشغول به بازاریابی هستم من از کودکی علاقه زیادی به پوشیدن لباس های دخترونه و لوازم آرایشی داشتم کلا من باید دختر به دنیا می اومدم چون فرم چهره و بدنم کاملا دخترونه است کوتاه قد و لاغر اندام هستم 165سانتی متر و 50کیلو با چشمانی درشت به رنگ روشن موهای لخت اما کوتاه و باسن بزرگ و برجسته گاهی اوقات که مثل دخترها آرایش میکنم و لباس میپوشم خیلی جذاب میشم هیچکس هم شک نمیکنه پنجشنه هفته گذشته واسه تنوع دخترونه رفتم پارک و سینما کلی هم سیگار کشیدم از همیشه خوشگل و دوست داشتنی شده بودم کلی با خودم حال کردم اینقدر که دوست داشتم خودم را بکنم در سینما اواخر تماشای فیلم فروشنده خیلی تحریک شده بودم خوشبختانه در ردیف های آخر بودم و دو طرف من خانم نوشسته بود کیرم داشت بزرگ میشد که دستم را گذاشتم بین پاهام و پاهام را انداختم روی هم هر کاری کردم تا آخر فیلم کیرم نخوابید در پایان فیلم اگر روی صندلی زودتر از همه بلند میشدم چون ساپورت پوشیده بودم و مانتومم جذب بود حتما همه متوجه کیرم میشدن واسه همین صبر کردم آخر از همه روی صندلی بلند شدم و از سالن نمایش خارج شدم از سینما که اومدم بیرون هوا تاریک اما خیلی خنک شده بود کمی که قدم زدم کیرم خوابید اما مدام تحریک میشدم واسه هم رفتم سمت مترو که برگردم خونه واگن مخصوص بانوان خلوت بود اما من همیشه در بین خانم ها اعتماد به نفسم را از دست میدم چون همه اش نگرانم ضایع بازی در بیارم یا اینکه مجبور بشم صحبت کنم چندتا قطار گذشت تا اینکه یه جای خالی در بین آقایان پیدا کردم تا رفتم داخل قطار بیشتر آقایان خودشان رو جمع و جور کردن تا من جام راحت تر باشه اما من انتظار داشتم یکی جاشو به من بده تا بتونم بشینم اصلا راحت نبودم میخواستم پیاده بشم که درها بسته شدن از چشم های تمام آقایان اطرافم که به من زل زده بودن یا زیرچشمی نکاه میکردن میترسیدم اما چاره ای نداشتم باید تحمل میکردم هربار که سعی میکردم یه جای بازتر و مناسب تر پیدا کنم ضربه آرام چندتا دست روی باسنم حس میکردم تا اینکه یه آقا پسر جوان خوش قیافه و خوش برخورد که یه گوشه ایستاده بود جاشو به من داد و خودش هم جلوی من ایستاد در آن لحظه واقعا مثل یه فرشته نجات بود واسه من خیلی آرام ازش تشکر کردم اما همه اش به چشم های من خیره شده بودم اما من سعی میکردم خودم را با موبایلم سرگرم کنم به ایستگاه بعدی نرسیده بودیم شروع کرد تعریف کردن و سوال کردن مثلا بهم میگفت چه چشمهای خوشگلی داری چندسالته کدام ایستگاه پیداه میشی و منم خیلی کوتاه جواب میدادم چون پسر بدی نبود از طرفی هم همیشه دوست داشتم نظر پسرها رو درباره ظاهر و تیپ دخترونه ام بودنم همه چی خیلی خوب پیش میرفت تا اینکه به ایستگاه دوم رسیدیم یکی دو نفر پیاده شدن اما چهار نفر درشت اندام سوار شدن درب واگن بسته نمیشد اینقدر به جمعیت فشار آوردن تا اینکه جا شدن واگن داشت منفجر میشد آقا پسری هم که جلوی من ایستاده بود به بهانه جمعیت زیاد کاملا چسبیده بود به من و میگفت نگران نباش من اذیتت نمیکنم اما من از ترس اینکه متوجه سینه های مصنوعی من بشه خریت کردم و بهش پشت کردم اونم بلافاصله خودش را محکم چسبوند بهم تا جایی که منم جسبیدم به درب سمت چپ قطار با هر تکان هم به صورت ضربه ای کیرش را به باسنم میزد من شکایتی نداشتم اما اگر کسی باسنم را لمس کنه خیلی زود تحریک میشم کم کم کیرم داشت شق میشد که بزرگی کیرش را وقتی به باسنم برخورد میکرد حس میکردم به ایستگاه سوم که رسیدم اینقدر تحریک شده بودم که خودم باسنم رو میزدم به کیرش و همزمان با دست راستم جق میزدم بیچاره پسره فکر میکرد دارم کسم رو میمالم تو یه فرصت مناسب دستش رو آورد جلوی کیرم و گذاشت روی دستم که داشتم جق میزدم تا بهش اجازه بدم کسم را بماله اما هرکار کرد بهش اجازه ندادم که بفهمه پسرم حسابی کلافه شده بود واسه همین سعی میکرد از پشت دستش رو به کسم برسونه من باهام رو کاملا به هم چسبونده بودم نمیتونست به تخمام دست بزنه فضای بین کیرم و مقعدم را میمالید چون ورم کرده یوده شبیه کس شده بود من هر وقت تحریک میشم اینجوری میشه اما خودمم وقتی ورم میکنه خیلی دوست دارم بمالمش خلاصه اینکه اینقدر لای پاهام و باسنم رو با شدت فشار میداد که ساپورتم داشت پاره میشد خیلی شهوت داشتیم که اصلا متوجه رسیدن به ایستگاهها و پر و خالی شدن واگن ها نبودیم کلا داغ شده بودیم اما حواسمون به سایر افراد بود مخصوصا اونایی که نزدیک ما نشسته بودن هر دو زرنگ و حرفه ای بودیم خوشبختانه قطار هم خلوت نمیشد اما هر وفت جای خالی واسه نشستن پیدا میشه سریع پر میشد دیگه هیچکس هم نمیگفت دختر خانم یا دخترم شما بیا بشین روی صندلی تازه اگر هم میگفتن من متوجه نمیشدم چون همه اش فکر میکردم کاش الان تو یه جای دنج و راحت مثل اتاق خوابم بودیم و من گرمای کیر این آقا پسر رو تو دهنم و مقعدم حس میکردم خیلی کنجکاو شده بودم کیرش را ببینم اما نمیشد واسه همین دستم رو یجوری بردم پشتم تا شاید بتونم از روی شلوار لمسش کنم پسره فکر کرد میخوام مانع دستمالی و انگشت کردن باسنم بشم واسه همین دستم رو گرفته بود من عصبانی شده بودم اما نمیتونستم بهش بگم بابا من کاری به کارت ندارم فقط میخوام کیرت رو لمس کنم به سختی موفق شدم با انگشتم به کیرش اشاره کنم تا متوجه شد خیلی سریع زیپ شلوارش رو باز کرد و دستم رو کشید تو شلوارش وااای با دستم مستقیم کیرش را گرفته بودم چون شورتش را هم تا نیمه پایین آورده بود همانطور که حدس زده بودم کیرش بزرگ و خیلی داغ بود و از همه مهم تر تمیز و اصلاح شده انگار از قبل پیش بینی همچین شرایطی را کرده بود دهنم باز شده بود چون تو خیالم داشتم با کیرش ساک میزدم تو همین خیالات بودم که متوجه شدم ساپورتم کمی پاره شده و پسره سعی میکنه شورتم را از زیر ساپورتم بکشه پایین خیلی داشتیم ضایع میشدیم که خودم خیلی آهسته کمی شورت دخترونه ام رو پایین آوردم انگشت سردش رو همراه با مایع لزج اطراف سوراخ مقعدم حس میکردم فکر میکردم انگشتش رو با آب دهنش خیس کرده اما وقتی دوباره دستم رو به سمت کیرش بردم هنوز زیپ شلوارش پایین بود اما کیرش تو شورتش بود و با دستم از روی شورتش کیرش رو لمس کردم که کمی خیس شده بود تازه متوجه شده بودم که انگشتش رو با آب کیرش خیس کرد یه یهویی انگشتش رو تا نیمه فرو برد داخل سوراخ مقعدم من آمادگی نداشتم یه فریاد خفیف زدم که تبدیلش کردم به عطسه پسره انگشتش رو در نمی آورد فقط از داخل خیلی آرام انگشتش رو تکون میداد من واسه اینکه کسی شک نکنه خودم را بهش نزدیک تر میکردم تا کسی متوجه دستش زیر مانتو من نشه اما اینجوری باعث شده بود که انگشتش را بیشتر و عمیق تر فرو کنه یکی دوبار هم درآورد و دوباره فرو کرد که ارضا شدم من باسنم خیلی سفید بزرگ و برجسته است حتی بیشتر از یه دختر معمولی واسه همین سکس مقعدی یا به قول خودمون آنال سکس رو خیلی دوست دارم نزدیک به آخرین ایستگاهی بودیم که همه مسافرین باید پیاده میشدن یعنی آخر خط که سر کیر پسره رو درست نزدیک به مقعدم حس کردم و آبی که با فشار به سوراخم پاچیده شد متوجه حجم آب منی روی ساپورتم بودم واسه همین دیگه شورتم رو بالا نکشیدم از جلو و عقب ساپورتم منی شده بود اما حجم منی پسره خیلی بیشتر بود تا جایی که از ساپورتم سرازیر میشد اصلا نمیدونستم چیکار باید کنم فقط دلم میخواست زودتر برم خونه به عقب که برگشتم همه پیاده شده بودن پسره هم بیرون روبه روی درب قطار با لبخند منتظر من بود از قطار که پیاده میشدیم حس خیلی خوبی نداشتم چون همه اش به دوربین های داخل قطار فکر میکردم اما پسره که الان اسمش را میدونم فقط میخندید چون ایستگاهی که باید پیاده میشدیم پیاده نشدیم از شهر ری دربست گرفیتم تا تهران در تاکسی سامان بهم شماره داد و کلی قول و قرار باهم گذاشتیم درب منزل اول من پیاده شدم و بعد سامان که من هنوز هم صداش میکنم پسره دیر به خونه رسیدم اما مشکلی نبود چون پدرو مادرم چند هفته است رفتن مسافرت بلافاصله رفتم دوش گرفتم و لباسهام رو هم انداختم تو لباس شویی به جز اون ساپورتی که پسره پاره کرده بود و پر از آب منی بود یه غذای حاضری خودم و رفتم که بخوابم البته قبل از خوابیدن از طریق تلگرام به سامان همه چی رو گفتم که پسرم و اما علاقه زیادی دارم که مثل دخترها رفتار میکنم سامان هم میگفت که خودش حدس زده بوده واسه همین میخندید و بازم اوکی هستش اما با شرطی که همیشه واسش آرایش کنم و کلا دخترونه بپوشم وقتی کنار هم هستیم و دوست داره دوست پسر من باشه منم قبول کردم و تا صبح بیدار یودیم و چت میکردیم تو همین روزا هم قرار بیاد خونه ما روی تحت اتاقم سکس داشته باشیم و منم میخوام واسش کلی ساک بزنم البته به شرطی که آبش رو کاملا بخورم یا بریزه تو سوراخم و روی تخت نریزه این خاطرات ادامه داره منتظر ما من و پسره باشید نوشته آرتین

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *