سلام من مجید هستم و۲۷ خانمم مونا ۲۱ سالشه چند ماهی میشه که ازدواج کردیمو هرشب سکس داریم البته من چون کون دادن دوست داشتم روزایی که خانمم دانشگاه بود با دوتا از دوستام برنامه داشتیم و خوب از کون منو میکردن و عادت داشت که ابشون رو تو کونم خالی کنن قبلا من و شهرام مشکل جا داشتیم و هر زمانی نمیتونستیم سکس کنیم ولی الان تا مونا میره خونع مامانش یا دانشگاه شهرام اینجاست و حسابی من رو میکنه یه روز که داشتیم رو تخت حال میکردیم کیر شهرام تو کونم بودو بردیا هم کرده بود تو دهنم که شهرام که از اسپری من زده بود کمرشم سفت بود داشت حسابی منو میکرد که بردیا بلند شد رفت شرت زنم رو از کشو اورد گفت بپوش منم که اولش ناراحت شده بودم مخالفت کردم ولی اون راضیم کرد که مگه با زنت کار داریم خلاصه پوشیدم چون کون سفیدو گوشتی دارم شبیه دخترا شده بودم که حسابی حشری شدنو بردیا کیرشو کرد تو کونم شهرامم رفت سراغ سوتینای خانمم داشت میمالید به کیرش که یهو در خونه باز شدو خانمم اومد تو و ما دیگه حتی زمان اینکه حتی بردیا کیرشو از کونم در بیاره هم نداشتیم خانمم که صحنه رو دید من دمر خوابیده بودم و اب یردیا داشت از کونم میزد بیرون مونام باحالت گریه و جیغ رفت تو اون اتاق و درو بست سریع اومدم برم تو اتاق که حالمو گرفتو بیرونم کرد خلاصه گزاشتیم یه چند دقیقه ای گذشت تا شهرام با یه شرت رفت تو شروع کرد باهاش صحبت کردن من اومدم برم تو که بردیا نزاشتو گفت بزا کارشو انجام بده بردیا هم دوباره کیرشو داد دهن من داشتم میخوردم که یهو دیدم صدای خنده از تو اتاق میاد رفتیم تو اتاق که دیدم شهرامو زنم دارن لب میگیرنو میخندن بعد که زنم بلند شد بهم گفت از الان به بعد باهم میدیم و رفت رو تخت دست منم گرفتو با خودش برد اینم بگم که اصلا از کون نمیده شهرامم هر کاری کرد نزاشت حتی سرشو بکنه تو سوراخ میگه من عاشق کس دادنم شهرامو بردیا هم اومدن رو تختو بردیا بهم گفت تا امروز خودتو کردم از الان به بعد زنتم میکنم منم که حشری شده بودم صدام در نمیاومد فقط اول داد براش کیرشو خوردمو کرد تو کس زنم شروع کرد یواش و ریلکس تلنبه زدن شهرامم کرده بود تو دهن زنمو عقب جلو میکرد منم انگشتم تو کونم بودو نگاه میکردم تا اینکه شهرام گفت بسته نوبته منه و بردیا اومد روی منو شروع کرد جلوی زنم من رو کردن زنمم داشت از دیدن دادن من حشری میشد و ارگاسم شد اوناهم خوب که مارو کردن ابشون رو هم تو کس زنم و کون من خالی کردن و مونا هم رفت قرص خوردو اومد ناهارو که خوردیم شهرام رفت اما دیدم بردیا قصد شرت پوشیدنم نداره دوباره دست زنم رو گرفتو اورد رو تخت شروع کرد دوباره خوب مونا رو کردن و اونم که حشری شده بود طوری ناله میزد که من دوباره رفتم بالای سرش و یه جق خوب زدم و ریختم تو صورتش اونم ریخت تو کسشو رفتیم حمام بردیا هم رفت فرداش که سر کار بودم زنمم خونه بود دیدم شهرام اینا زنگ زدن که کجایی ما میخوایم بریم خونت منم که دیگه فهمیدم بودم کار از کار گزشته و نمیشه جلوی اینارو بگیری زنمم که دیشب کلی حال کرده بود استقبال کردو من که رفتم خونه دیدم کارشون تموم شده شهرام که رفته بود بردیا هم تو اشپز خونه بود زنمم کف پزیرایی خوابیده بود تا منو دید بلند شد گفت دستت درد نکنه با این دوستات بردیا هم اونور داشت حال میکرد گفت خوب جرش دادیم برات و دوتا کاندوم پر ابکیر داد به من گفت بنداز دور منم حد اقل خیالم راحت شد که کاندوم دارن تقریبا چند ماه از این ماجرا گزشته بود که من فقط چند دفه زنم رو کرده بودم دیگه همش بردیا و شهرام خونه ما بودن معمولا بعضی شبا هم میخوابیدن حتی وقتایی که زنم پریود بود من که فکر کون دادن خودم بوم و حسابی میدادم زنمم که دیگه به اونا میداد منم همش جق میزدم اونا هم همش اباشون رو یا تو کون من خالی میکردن یا تو کس زنم چون قرص میخورد و منم چیزی نمیگفتم یا هواسم نبود تا اینکه یه روز که مرخصی بودمو خانمم باید کلاس میرفت پیچوندو صبح برنامه داشتیم که یکدفه دیدیم در باز شدو پسر خاله کوچیکه خانمم که دوم دبیرستانه اومد تو کلید رو مادر خانمم بهش داده بود تا مثلا چیزی ببره براش اونم که مارو دید کف کرده بود یه نفر رو مبل منم داشتم تیوی میدیدم زنمم نشسته بود رو پای شهرام و داشتن لب بازی میکردن اونم تا این صحنه ها رو دید سریع درو بست و رفت منو بردیا هم سریع اوردیمشو همه چیزو براش تعریف کردیمو اونم اومد که بکنه تو کس زنم دفه اولشم بود خیلی ولع داشتو بعد یکی دو دقیقه ابش اومدو ریخت اون تو بعدشم بردیا و حید کردنو اوناهم ابشون رو ریختن تو کس زنم منم که ابم در حین کردن اونا اومده بود ما که اصلا یاد قرصو کاندوم نبودیم بعد این جریانم چند وقت از اونا خبری نبود که یهو زنم حالش بد شدو بعد ازمایش فهمیدم که زنم حامله شده و من بدبخت شدم حالا دیگه بردیا و حید که پیشمون نمیان فقط بعضی وقتا میثم میادو سریع حالشو میکنه میره دختر منم که الان دو ماهشه منم دوسش دارم حالا قرار شده میثمم یکی از دوستاش که خیلی دهنش قرصه بکنم هست بیاره نوشته
0 views
Date: August 23, 2018