کون دخترک شررر

0 views
0%

اول اینکه درمورد داستان قبلیم خسارت جبران بخشش بگم که کلیات حقیقی بود اما شرایط و جزئیات رو تغییر داده بودم بگذریم یه پلی بک میزنم به سال 93 که تو عمق دنیای مجازی بودم و سرگرم با افراد مختلف پست های خوبی میدادم و آدمای زیادی اطرافم بودن یه روز وسط این پست ها و لایک ها یه عکس پروفایل شاهین نجفی دیدم خب شخصیت هنری مورد علاقم هست وارد اکانت طرفم شدم شیما666 بود اسم کاربریش و پست هاش اغلب شاهینی پست داده بود تو به اندازه ی بودن منی کامنت گذاشتم تو حس ناب شعر خواندنی و ادامه دادیم تو پست های دیگش چند وقتی گذشت و توی یاهو چت میکردیم محمد جانم هیچی بگو عزیزم راحت باش حس خوب بهم میدی رفتم زیر همون پستش و نظر دادم کجاست ای یار آغوش تو گفت بغللل حس عالی ای داشت اون بغل کنار هم حس خوبی داشتیم حتی با وجود فاصله ی چندصد کیلومتری مکان و زمان معنایی نداشت وقتی باهاش صحبت میکردم یه عشق شور نوجوانانه بین 2تا بچه ی 18و16ساله فصل امتحانات خرداد بود و شیما چند روزی آفلاین شد شب اول عکسشو تو بغل گرفتم و بوسیدم با فکرش یواش خوابیدم با حس بغلش دو هفته گذشت و هیچ خبری ازش نبود انگار حسمم ته کشیده بود فقط نگرانش بودم دیگه گوشیشم خاموش بود و نتش قطع تو اون تایم چند باری با رفیقام بیرون رفتیم و یکی از دوستاشون از من خوشش اومده بود خب ساکت بودم و از لحاظ علمی پُر تو بحثای خاله زنکی شرکت نمیکردم اما اگر صحبتی از نجوم و پزشکی و زیست شناسی و ادبیات و نقد ادیان میشد کسی نمیتونست جمعم کنه با رضا و دوست دخترش مهسا رضا یه پسر یکم تپل با قد متوسط مهسا هم یه دختر معمولی و قشنگ احمد و ساغر بسکتبالیست بود و 2متر ساغرم ایروبیک کار میکرد و خوش هیکل مو مشکی و دوستِ ساغر نسیم یه دختر17ساله ی معمولی با بدن عالی رفته بودیم پارک لاله خرداد بود و نسیم خنکی میزد میون داغی آفتاب دور هم نشسته بودیم میگفتیم میخندیدیم که رضا اومد نمک بریزه یه جوک درمورد رانندگی خانم ها تعریف کرد و همشون خندیدن بجز من گفت بخند دیگه یابو کیرمون نکن گفتم بنظرم توهین بود به توهین جنسیتی باید خندید من نمیدونم این دوستامون برای چی میخندن واقعا نسیم گفت راست میگه دیگه ساکت شدن رضا اومد صحبتو عوض کنه و درمورد پریود بحث رو وسط کشید که توضیحات کافی رو دادم و گفتم آقایون هم میشن و چه رنگی و چه تایمی و اینا مناسبه و هر اختلالی نشانه ی چیه تشکر کردن و کم کم قدم زدیم تا متروی انقلاب دوستان جدا شدن و فقط من و نسیم خط1بودیم و با هم رفتیم گفت محمد جان راجع به حرفای امروزت میتونم بازم سوال بپرسم گفتم حتما گفت روم نمیشه ممکنه شمارتو بدی شب واتس اپ پیام بدم با یه لبخند گفتم باشه و بهش دادم شمارمو شب پیام داد و بعد از حال و احوالپرسی اینا گفت نمیدونم چطور بگم امم چطور میشه فهمید پرده دارم یا نه گفتم که نظر قطعی رو فقط دکتر میتونه بده و محرمه و به کسی نمیگه و نترس و اینا چند روز بعد با ناراحتی گفت یه مدت پیش انگشت کرده بودم و پاره شده گفتم بهش اصلا چیز مهمی نیست و توضیح دادم ارزش انسان به یه غشای مزخرف نیست و آرومش کردم رابطمون روزه خیلی گرم شد و سکس چت میکردیم بحث لذت جنسی شد گفتم چقدر لذتبخشه و اینا گفت آره حتی با انگشت هم کلی حال میده وای به حال حرفشو خورد به شوخی گفتم جای حرفت اینو بخور گفت کجا هول شدم یهو آدرنالین وجودمو گرفت گفتم آخر هفته چطوره گفت باشه خوبه خانواده داشتن میرفتن ویلای شمال و فرصت خوبی بود اینم که اپن بود و به کثیف کاریای عقب نیازی نبود چهارشنبش که شد شیما پیام داد ببخشید عزیزدلم گوشی و نتمو گرفته بودن به خدا هرروز به فکرت بودم موندم چی جواب بدم از طرفی اگر برمیگشتم باهاش نسیم رو از دست میدادم چون نمیتونستم با 2نفر باشم واقعا هرچند یکیش صرفا برای سکس از طرفی هم با خودم میگفتم خب با نسیم فوقش 4بار باشم تکلیف اون حسی که من توی شیما پیدا کردم و آرومم میکنه چیه پس دوراهی عجیب سختی بود با شیما دوباره گرم شدم پنجشنبه کلی حرف زدیم از هر دری و گفت فردا میاد تهران اوه شت صبح زود حاضر شدم و رفتم طرفای آزادی دنبالش دیدم یه دختر فوق العاده و باکلاس با یه مانتوی آبی فیروزه ای داره میگرده اینرو اونور رو و فهمیدم خودشه تا چهره ی دل نشینش رو دیدم رفتم طرفش و سوارش کردم انقدر خوب و صمیمی بود که بوسیدمش موقع سلام احوالپرسی خیلی شاد بود نگاش کردم گفتم کجا بریم گفت هرجا عشقم بخواد با خنده گازشو گرفتن از قصد رفتم طرف یکی از بستنی فروشیای معروف نزدیک خونمون و تو اون هوای گرم واقعا چسبید گوشیمو درآووردم دیدم چند تا میس کال از نسیم دارم اس دادم خانوادم اومدن بعدا صحبت میکنیم و دست به سرش کردم شیمای من خیلی عالی تر از این حرفا بود که بخاطر نیم ساعت حال ولش میکردم بستنیو که خوردیم گفت واااای چقدر گررررررمه گفتم میخوای بریم خونه یه مکثی کرد و گفت دیرم میشه گفتم نه عزیزم نزدیکه قبول کرد و رسیدیم تندی رفتیم بالا و دررو باز کردم و دعوتش کردم به خونه کولر رو هم روشن کردم دعوتش کردم رو کاناپه بشینه نشست و شالو درآورد و خودشو باد زد گفتم راحت باش من که چشمم پاکه با خنده مانتوشو درآورد زیرش یه تاپ سفید داشت که با شلوار جینش فوق العادش کرده بود براش یه لیوان آب خنک آوردم و نشستم کنارش فلشمو وصل کردم تلویزیون و آغوش رو گذاشتم کجاست ای یار آغوش تو همزمان چشم تو چشم به هم یه لبخندی زدیم و بغلم کرد دستمو بردم لای موهای تا شونش و نازشون میکردم پیشونیشو بوسیدم سینمو بوسید سرشو گرفت بالا و گفت دوستت دارم منم نگاش کردم و یواش کفتم منم دوستت دارم لباش به لبام نزدیک شد و روی هم قرار گرفت لبش رو آروم خوردم و باهام همکاری کرد زبون کشیدم دور لباش و حشری با زبونش به دنبال زبونم بود گردنشو یواش خوردم و آروم سینه هاشو مالیدم آه کوچیکی کشید و سست شد خوابوندمش رو کاناپه و تاپشو دادم بالا و از زیر سوتین درآوردمشون سفید و عالی کوچیک و سفت عطر فوق العاده ای داشت و با ولع خوردمشون اومد بی رمق تی شرتمو دربیاره که کمکش کردم و تاپ و سوتین خودشم انداختیم کنار شلوار همدیگه رو درآوردیم رفتم رو تخت دراز کشیدم و اومد برعکس روم دراز کشید کش شورتشو زدم کنارو کس سفید و فوق العادشو بوسیدم واقعا عالی بوووود اونم شرتمو درآورد و شروع کرد به زبون کشیدن رو سر کیرم با یه انگشت شرتش کنار بود و با یه انگشتم تکوونش میدادم زبونمو کشیدم روش که دیدم از لذت میلرزه با این حرکتم و تند تند شروع کرد به خوردن کیرم بعد یکی دودقیقه برای همدیگه خوردن گفتم بسه بسه میادا گفت خب باید بیاد دیگه گفتم اینجوری نه ولی منظورمو گرفت و گفت محمد پرده دارما گفتم حله یکم دیگه خوابوندمشو کسشو خوردم بی مهابا برش گردوندم از رو دراور کرم مرطوب کننده رو برداشتم و دستکش لاتکس رو یواش قمبلش کردم و انگشت مالیدم رو سوراخ کونش یکم کرم مالیدم و با انگشت اشارم باهاش بازی میکردم یه سوراخ عالی و خوشگل انگشت کردم توش و دستکش یکم کثیف شد با انگشتای دیگمم بازش کردم آه دردناک میکشید اما راضی بود از شرایط توی همون حالت رفتم پشتش دوزانو و کیرمو یواش رو کسش کشیدم آه های شدید سکسی کشید کیرمو مالیدم رو سوراخ کونش و بدنشو نوازش میکردم آرومممم فشارر دادم کیرمو تو کون تنگش حس کردم کیرم داره از فشار مقصدش میترکه با چند تا تلنبه تا تهش بردم توش و شروع کردم همراه تلنبه ها مالیدن کسش با دست آخ که چه کس قشنگ و داغی داشت کیرمو تا آخر کرده بودم تو کونش و سفیدی لپای کوش با سبزگی پوست من کنتراست زیبایی رو ایجاد کرده بود تند تر و تند تر میکردم تو کونت تنگش و اونم اندکی بلندتر آه میکشید از حشریت زیاد موقع شدت تلنبه ها چند تا چک زدم به لپای کون شیما که سرخ شد دیوونه کننده بود و نفهمیدم چی شد که ارضا شدم بهش چسبیدم از پشت و ریختم توش بیحال تو بغل شیما افتاده بودم دیدم داره با کسش بازی میکنده زود رفتم خوابیدم روش و چوچول و کسشو کلاً مکیدم تند تندددددددد تا یه آه کشید و کسش خیس تر شد تو بغل هم کلی لب خوردیم لباساشو پوشوندم و بردمش طرفای آزادی که خانوادش بیان دنبالش یکم لنگ میزد که گفتم بگه تصادف کرده با موتوریه و فررار کرده رابطه ی عاطفی ما یک ماه بعد تموم شد اما هنوزم وقتی تهران میاد باهم سکس میکنیم سکس فرندمه و انصافا بهترین کونیه که کردم با نسیم هم چند بازی بعد از تموم کردن با شیما خوابیدم اما هیچی کون دخترک شرر نمیشه نوشته

Date: March 24, 2020

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *