سلام این داستان بر میگرده به ۵سال پیش من علی هستم داداش من دختر عموم را گرفت زنداداشم یه خواهر بزرگتر داره به اسم زهرا که شوهر نکرد اما فوق العاده خوش گذرونه من زیاد خونه رفت واومد میکردم خونه عموم نزدیک خونه داداشمه و تو رفت واومد خونه داداشم زیاد زهرا را که ۴سال ازم بزرگتره را میدیدم خلاصه من خونه داداشم خیلی راحتم وهمه کاری با داداش میکردیم تریاک مشروب همه چیز هم حال میکردیم یه شب خونه داداشم داشتیم مشروب میخوردیم که زهرا خانم اومد من یه تعارفش کردم اونم اومد دو سه تا پیک زد وبعدش گفت مشروبش خوب نبود من بهم برخورد گفتم اگه پایه باشی یه مشروب خوب برات بیارم اونم قبول کرد چند روز بعد اومدم ومشروب را اوردم وسه تایی خوردیم داداشم که دلش میخواست من اینو بکنم پاشد وبا خانمش رفت تو حیاط من موندم واون خلاصه تو مستی حرفمون گل انداخته بود که دقیقا یادم نمیاد چی گفتم اما قرار شد یه روز دوتایی با هم شیره بکشیم منم عزم وجزم کردم که باید اینو از کون بکنم خلاصه چند وقت بعد من یه مکانی را جور کردم وبه زهرا آمارشو دادم وقرار شد بیاد نزدیک غروب بود که با یه ظاهری خفن اومد یه مانتو تنگ ونازک تا زیر کون ویه شلوار جین که از بس تنگ بود نمیدونم چطور پوشیده بود وبا یه آرایش خیلی خفن وتیره اومد تو دست دادیم ویواش یواش شروع کردیم به شیره کشیدن که هی گرمش شد بود ومن بهش گفتم لباساتو یه کم کم کن یه نگاهی شیطنت آمیزی کرد وبلند شد تو دلم گفتم خودشم کونش میخاره رفت بعد از چند دقیقه با یه تاپ زرد تنگ ویه دامن تا بالا زانو وموهاشم باز کرده اومد تا خواست بشینه به خنده گفت پسر خوبی باشیا گفتم مگه از من تا حالا بدی دیدی یه دوساعتی شیره میکشیدیم که دیگه جفتمون نشه شده بودیم زهرا هی خودشو میخاروند کع هی میخواست کمرشو بخارونه اما دستش نمیرسید بهش گفتم میخوای کمرتو بخارونم که با اون صدای دورگه گفت فقط کمرمو بخارون و خندید گفتم چشم دختر عمو همینطور که نشسته بود رفتم پشتش ویواش یواش کمرشو میخاروندم که داشت حال میکرد منم سریع دستمو بردم زیر تاپش وخاروندم که هیچی نگفت بعضی وقتها هم دست میکشیدم رو کمرش وپهلوهاش دیگه کیرم بد فرم بزرگ شده بود تو همین حین یه دفعه دستش را برد سمت کونش که بخارونه گفتم میخای بخارونمش که گفت سردیت میشه دست خودم میرسه اومدم روبروش منم کیرو خایم خیلی میخارید که گفت کندیش یواشتر گفتم بزار کنده بشه این که صاحب نداره دیدم داره میخنده گفت با ملایمت بخارونش منم گفتم من این طوری بلدم تو بهتر بلدی گفت اگه بی جنبه نشی آره اومد وشروع کرد به خاروندن اما بیشتر میمالید بهش گفتم من اینو دادم به تو بخارونی اما تو نذاشتی من کونتو بخارونم گفت حالا ناراحت شدی گفتم بععععله گفت باشه اما دیگه گفتم دیگه چی گفت خودت میدونی گفتم فقط یه کم بخورم کونتو گفت تعارف نکن بیا یه دفعه بکن توش گفتم اگه بزاری که خیلی دمت گرمه گفت لازم نکرده یه ذره بخارون یه ذره هم بخور گفتم پس برو تمیزش کن رفت دستشویی واومد وسینه هاشو گذاشت کف مبل وزانوهاش رو زمین حالت سگی اول یه کم دستمالی کردم وبعد اون شورت نازک مشکی را در آوردم گفت قرار نشدا گفتم شورتتو که نمیخوام بخورم قرار شد کونتو بخورم گفت باشه همینطور که دستم رو کونش بود اون یه دستم لای کسش بود ومیمالیدم مه دیدم هی داره تکون میخوره وهودشو میده هی عقب فهمیدم حالا وقتشه بهش گفتم زهرا گفت جوووون گفتم یه ذره این دودول منو میخوری گفت به این تنه درخت میگی دودول گفتم باشه کیرمو میخوری با اکراه قبول کرد البته این طور وانمود میکرد از خداش بود همینطور که ساک میزد دستم رو کونش بود ویواش یواش انگشتمو کردم تو کونش که هم کشید وگفت چکار میکنی گفتم دارم آمادش میکنم گفت نه بابا مگه خبریه گفتم میخوام کونتو پاره کنم به یه حال شهوتی گفت واااااااای نععععععه گفتم آرررررره خلاصه دیدم حال اونم بدتر از من نبود که گفت من جلوم باز نیستا گفتم من کوووون میخوام گفت درد نداره گفتم یعنی تا حالا ندادی خندید وگفت خیلی پرووویی به تو چه گفتم من پسر عموتم به غریبه ها دادی گفت حالا بعد از این به تو میدم دوباره شروع کردم به خوردن کونش دیدم در سوراخش از شهوتی که داره باز بازه تو همون حالت سگی یه تف زدم وسر کیرمو گذاشتم دم سوووووراخ کووووووووونش که گفت فقط ییییییییییواش گفتم چشم آروم آروم کباهشو کردم توش دیدم انگار دردش نیومد منم تو ۲دقیقه همشو زدم توش گفتم معلومع خیلی کوووووون دادی که اینقدر راحت خوردیش گفت به نفع تو که حالا پاااآرشششششش کنی شو شروع کردم بهش گفتم چون شیره کشیدم دیر ارضا میشما گفت چه بهتر بعد از سگی رو شکم خوابوندمش و یه دو دقیقه میکردم که خودش هی کونشو میداد سمت کیرم که همش بره توش منم همینطورکه کیرم تا ته توکونش بود بهش گفتم فداااات بشم که اینقدر خوب کوووون میدی قربون سووووووراخ کونت بشم که گفت وااااای جووووونم بکنم ارضام کن بهش گفتم بیا بایست ویه کم کونتو بده عقب لامصب نه نمیگفت ایستاد و یه کم قنبل کرد وبا دستش لاشو باز کرد گفت زود بکنم منم زود زدم توش یه دوسه بار که زدم توش لرزید وارضا شد گفت بزار بشینم یه کم نشست بعد از چند دقیقه که سرحال شد گفت اون موقع تا حالا تو پشت فرمون بودی حالا خودم میخوام بشینم پشت فرمون گفتم چکار کنم گفت طاق باز بخواب خچابیدم اول یه کم برام مالید وبعد روش رو به صورتم بود نشست روکیرم ویواش یواش خورد تا همه را خورد گفت آخخخخخخیش دلم حاااال اومد منم گفتم حالا خودت پشت فرمونی هر طور میخوای رانندگی کن که گفت دلم میخواد تخته گاز برم داشتم یواش یواش ارضا میشدم وکیرم سفت شده بود که گفت وای کیرت خیلی کلفت شده داره کونمو جر میده گفتم تند تند بخور که همین کارا هم میکرد داشت آبم میومد که اینقدر قربون صدقه کیرم رفت که آبم میخواست بیاد گفتم چکار کنم گفت بزار کونمو بشوره خلاصه همه آبم ریخت تو کونش که هی جیغ میزد وااااس سوختم آتییییش گرفتم خلاصه خیلی حال کردم تا آخر شب با هم بودیم وبعد رسوندمش نزدیک خونشون لباشو بوسیدم گفت اگه شیره گرفتی خبرم کن البته یه روز قبل که برم حموم الان چند ساله باهمیم وتقریبا ۱۰روز یه بار باهم نشه میکنیم ومنم خواهر کونشو میگام نوشته
0 views
Date: March 24, 2020