سلام من سامانم 21 ساله قد 170 وزنم 63 کیلو دانشجوام ولی املام ریده به بزرگی خودتون ببخشید اکثرن بگی می پوشم این داستان اولین و اخرین گی منه با یه نتیجه گیری در اخر اگه خوشتون نمیاد نخونید 15 اسفند نودوچهار ساعت ده شب بعد از یه بحث کوچولو طبق معمول برای این که کار به جاهای باریک نکشه از خونه زدم بیرون یه سیگار بکشم یه دور کوچولو بزنم و ابا که از اسیاب افتاد برگردم خونه چیزی نمونده بود برسم خونه که یه سمند چند متر جلوتر نگرداشت شهرما کوچیکه ولی ادرس زیاد میپسن گفتم ادرس می خواد لابد یه جوون بیست و هفت هشت ساله بو با خوش رویی سلام کرد دستشو اورد جولو منم حین جواب سلام دادن باهاش دست دادم و گفت داداش خونه اقای ایکس تو این کوچست منم گفتم نمیشناسم تازه اومدیم اینجا گفت خونتون اینجاست یا تو ام مثل من داری میری پیش دوست دخترت گفتم دوست دختر کجابود دوساله تنهام گفت چرا حیف تو نیست توکه خوش تیپ و خوش برخوردی از من میشنوی گیرت اومد بزن توش منم که فهمیدم می خواد بحث و بکجا بکشونه خواستم کارو براش راحت کنم گفتم تو پیدا کن باشه من میزنم توش گفت حالا دوست داری تو کودوم سوراخ باشه کیرت گفتم حالا تا ببینیم چی پیش میاد گفت یعنی الان یکی بگه بیا برات ساک بزنم چی می گی گفتم تا کی باشه گفت مثلا محسن گفتم محسن کیه گفت سوال نداره منم دیگه خندیدم گفتم گرفتی مارو گفت حق میدم باور نکنی ولی من گی ام و دنبال فاعل میگردم گفتم یعنی می خوای بدی گفت اره دیگه چقد خنگی گفتم دو تار کار باید بکنی تا بهت اعتماد کنم یکی یه کارت شناسایی بهم نشون بده بعدم ماشینتو یه بازرسی کوچیک میکنم بعد کیرم ماله تو گفت جون بعد بازرسی سوار ماشین شدم مست مست بود شیشه ویسکی رو داد دستم گفت بخور راحت باش گفت گل میزنم با مشروب حال نمیکنم تو همین حرفا بودیم دستشو گزاشت رو کیرم میگفت چرا خوابه اگه این خوابشه پس بیدارش چی میشه به کون هرکی برسه پارش میکه جون ماله خودمه هنوز کامل راست نکرده بودم رسیدیم یه جای خلوت و نگرداشت گفت واکن ببینمش شام امشبمو منم شلوارمو کشیدم پایین دادم دست شرو کرد بالا پایین کردن با دستش تا کامل راست کردم گفتم تعارف نکن مشغول شو شروع کرد ساک زدن الحق که خوب ساک میزد حرفه ای بود دهنش خیلی داغ بود گفتم بکش پایین ببینم کونتو سفید وگرد بود انگشتمو کردم دهنش گزاشتم در کونش اونم به ساک زدنش ادامه داد جواب نبود ارضا نمیشدم همین جوری که انگشتمو میکردم تو کونش گفتم برو یه جا بتونیم پیاده شیم بی هیچ حرفی رفت یه جا مناسب نگرداشت پیاده شدیم تا گزاشتم در کونش کیرمو مکید تو مث اب خوردن ولی دردش گرفت داغ داغ بود مثه تنور بعد دوسه بار اروم عقب جلو کردن سرعتمو بردم بالا همش میگفت داری چیکار میکنی میگفتم دارم کون مفت میکنم میگفت جووون بکن حال میده دارم کون تپل میکن جوووون بکن مردم کیرمو در اودم باتف خیسش کنم بو گهش بلند شد کردم تو شدید تر تلمبه میزدم و بادست داشتم براش جق میزدم ابش اومد برگشت زانوهاشو گزاشت رو پنجه پام شرو کرد ساک زدن تا ابم اومد همشو خورد سوار ماشین شدیم و رفتیم تاحالا انقد دیر ارضا نشده بودم خیلی بی معنی بود اصلا حسی نداشتم داشتم سیکارمو روشن میکردم که رفتم تو فکر که متوجه شدم اصلا با پسر حال نمیکنم یه حس بدی داشتم اصلا لذت نیردم به این فکر میکردم که یه دختر میتونه سه سوته از رو شلوارم ابمو بیاره ولی با این همه تلمبه ابم نیومد خیلی پشیمون بودم فقط وقت و انرژیمو تلف کرده بودم خیلی کله شقم ریسک بزرگی کردم می تونست یه تیزی بکشه بیرون و بلایی سرم بیاره بازم شانس اوردم که فقط می خواست بده خودش میگفت تو شونزده ساگی یه بار دادم اوایل برام سخت بود ولی باهاش کنار اومدم همه چیو امتحان کردم ولی حسی تو دادن هست که با هیچی عوضش نمیکنم نمی دونم یه جورایی دلم براش می سوزه از نظر من اینم یه جور بیماریه و خوش حالم که من همچین حالو هوایی ندارم یه چیزی فهمیدم که من هیچ کششی به سمت پسر ندارم و همون بهتر که تو کف کس باشم شبتون کیری کونتون خونی نوشته سامان
0 views
Date: June 25, 2020