سلام اين داستان واقعي هست طوري كه بعد از چند سال وقتي بهش فكر ميكنم حشري ميشم من پويا هستم 25 سالمه قضيه برميگرده به زماني كه 13 ساله بودم من كون قلنبه و سكسي دارم طوري از زماني كه مدرسه رهنمايي رفتم همه به نحوي منو ميمالوندن توو صف يا وقتي كه رو نيمكت نشسته بودم يه ناظم هم داشتيم كه به هر بهونه اي منو ميخواست دفتر و منو ميمالوند منم بدم نيومد يه پسر دايي دارم به نام منصور كه 10سال از من بزرگتره هر وقت منو ميديد بيشتر خونه مادر بزرگم منو ميكشوند تو جاي خلوت از سكس حرف ميزدو كونمو ميمالوندمنم چون قبلا تجربه شو داشتم بدم نميومد تا يك روز تو خونه مادر بزرگم شب خوابيدم اونم سريع گفت منم ميمونمو جاشو كناره من پهن كرد نيمه هاي شب از خواب پريدم كونم سمته اون بود داشت ميماليد انگشتشو ميزاشت دمه سوراخمو هز رو چاكه كونم ميكشيد بالا منم خودمو به خواب زده بودمو كيف ميكردم تا اينكه شلوارمو كشيد پايين سوراخمو خيس كردو كيرشو ميماليد به سوراخم منم كه حشري شده بودم كونمو ميمالدم به كيرش جوري كه نفهمه بيدارم ابش اومدو اون شب گذشت ولي فهميد كه بيدارم از اون به بعد شروع شد هر وقت منو ميديد هر جا ميكشوند جاي خلوتو لاپايي منو ميكرد تا اينكه عروسيه يكي از اشنا ها شد همه رفتيم عروسي قبل اتمام عروسي گفت من ميرم خونه مادر بزر گ منم از خدا خواسته گفتم منم ميام تا رسيديم خونه دستشو انداخت رو كونم گفت امشب كارت تمومه ميخوام جرت بدم اين كونو بايد گاييد منم از كيرش ترسيده بودم رفتيم تو اتاق لباسامو در اوردو عين وحشيا هی كونمو ميخوردو ميزد روش محكم گفت من ميرم دستشوييو برگردم منم دوست داشتم بهش كون بدم ولي ترسيده بودم فرار كردم اون اومد دنبالم از در بيرون نرفته گرفت منو يه سيلي محكم زد تو گوشم گفت بچه كوني در ميري حالا كه اين جور شد بد جور ميكنمت رفتيم تو اتاقو لختم كرد پاهامو جفت كردو با كمربندش رونامو بست قنبل كردم گفت سرتو بزار پايين بچسبون به ديوار تا سوراخت باز باز بشه يه تف انداخت رو كونمو كيرشو گذاشت رو سوراخمو بهم گفت هر چي داد بزني ايجا كسي نيست بياد كمكت و كير گندشو كرد تو كونم هر چي جيغ زدم اعتنا نكرو كيرشو تا تخماش تو كونم جا كردو گفت ديگه كارت تمومه كونيه من شدي يه كم دردش كمتر شد ك ه كس كش شروع كرد تلنبه زدن انقدر محكم ميزد كه كپلاي كونم شالاپ شالاپ صدا ميداد و سرم ميخورد تو ديوار احساس ميكردم وقتي تلنبه ميزنه سوراخ كونم ميره تو مياد بيرون ديگه گشاد شده بودو منم از كون دادن لذت ميبردم كه ابشو تو كونم خالي كردو تا صبح 3 دفه كونم گذاشت تا 2 سال پيشم بهش كون ميدادم ممنون كه خوندين نوشته
0 views
Date: August 22, 2018