کیر کوچک و کس گشاد ۲ و پایانی

0 views
0%

قسمت قبل این داستان هم اتفاق افتاده و هم نیفتاده نقل کردن یک داستان با تغییرات نسبی رو بهتر از یک سری جملات کلیشه ای با سبک های مشابه دیدم امیدوارم که لذت بخش بوده باشه خوندن داستان برای دوستان شهوانی شما رو به خوانش ادامه داستان دعوت میکنم حس و حال عجیبی داشتم تا حالا با اینکه ترتیب خیلی از بچه خوشگل های مدرسمون رو داده بودم ولی هیچ وقت مثل الان نفس هام بریده بریده همراه با لرزش صدا نشده بود یعنی این میتونه از لمس کردن بدن یک زن اتفاق افتاده باشه پس چرا تا قبل دست زدن به باسن هلنا این حالت برای من اتفاق نیفتاده بود این منم که دارم اون رو تحریک میکنم ولی چرا به خودم یه نهیب زدم که ابله الان وقت این فکرا نیست باید هربار که دستت میره به سمت قوس باسنش تا جایی که میتونی انگشت هات رو بیشتر ببری داخل شلوارش و با قدرت بیشتری اونها رو به این پوست سفت و زیبا فشار بدی و سرعت دستت رو کمتر کنی تا اون هم حس کنه که کونش در دستان تو قرار داره و داری باهاش حال میکنی آفرین پسر شجاعت بیشتری به خرج بده تو میتونی دستهام رو مجددا چرب کردم و دوباره شروع به ماساژ گودی کمر به سمت پایین بدن کردم اینبار رفتم روی ساق پای هلنا نشستم طوری کیرم رو جابجا کردم که بهش زیاد نخوره و وقتی روش خم میشم که بیام به سمت سینه هاش کیرم روی باسنش قرار بگیره و خیلی غیر عمدی نشون بده چند باری همین حرکت رو تکرار کردم هر بار به خودم جرات بیشتری میدادم که با کیرم فشار بیشتری بیارم و زمان بیشتری رو روی کونش بیفتم و بمالمش وقتی به صورت هلنا و چشم های بسته و نفس های عمیقش نگاه میکردم و میدیم چیزی نمیگه دلم میخواست یک مرتبه روش بخوابم و خودم رو بهش بچسبونم و اون سینه ها که یک سوتین باز بین دستای من و اون فاصله ایجاد کرده بود رو توی دستام بگیرم و شروع به مالیدنش بکنم به خودم گفتم یا تهش کتک میخوری یا بالاخره یه حالی حتی شده از روی شلوار میکنی دیگه یا مرگه یا زندگی یالا پسر شروع کن یه حرکتی بزن دل به دریا زدم تیشرتم رو درآوردم و بدن سفید و لختم رو که تازه داشت رده هایی از کرک و پشم روش نمایان می شد رو بیرون انداختم شنا کردن به آدم سرشونه و سینه قوی و بزرگی رو میده تی شرت رو که در آوردم هلنا چشمهاش رو باز کرد و قبل از اونکه بخواد حرفی بزنه سریع با صدایی که تن اون پر از شهوت بود برگشتم گفتم گرمم شده دارم عرق میکنم نخواستم بو بگیرم هیچی نگفت فقط داشت نگام میکرد من روی باسنش عین یک راننده تانک نشسته بودم و اون سرش به سمت عقب بود هم داشت به کیر راست کرده من که بارها و بارها به باسنش خورده بود نگاه میکرد و هم به بدنم آروم گفت واقعا ورزشکاری واسه خودت اصلا به این سن نمیخوره بدنی به این خوشگلی داشته باشی گفت بیا کنارم دراز بکش خسته شدی رفتم کنارش با کمی فاصله دراز کشیدم به سمت من چرخید و بدون توجه به اینکه بند سوتینش بازه یا هر لحظه ممکن سر بخوره داشت من رو نگاه میکرد چشمهاش کاملا خمار شده بود و نگاهش گیرایی خاصی پیدا کرده بود دستش رو آورد گذاشت روی بازوم و انگشت هاش رو دور بازوم حلقه بست بدنم رو اولین باری بود که دست میزد ازم پرسید از کی شنا کردن رو شروع کردی و غیر از شنا ورزش دیگه ای هم میرفتی قبلش با شروع کردن جواب دادن های من حرکات انگشت ها و دست هلنا روی بدنم بیشر و گسترده تر شد و از بازو به سمت سرشونه و بعد سینه و بعد هم سر خوردن به سمت خط سینه و لمس پشم هایی که تازه به زور شاید به 1 سانت قد رسیده بودن من که تحریک شده بودم با لمس شدن بدنم دیگه صدام به لرزه افتاده بود و کم کم داشت کل بدنم هم میلرزید و با این لحن جوابش رو دادم ممممن الااان چهاررر ساله کهه شنا میکنم اهههه هفته ای 2 رررووز میرم استتخر و تمرین مییکنم آب دهنم رو قورت دادم و چشمام رو بدون اینکه خیلی تابلو بشه از سمت صورتش برگردوندم و یک نگاه خریدارانه به کل بدنش کردم به شلواری که پایین تر از حد معمول اومده بود و حالا از جلو قشنگ بخشی از شرمگاهی کسش زیر شورت معلوم بود و خطوط شرت شکلی که هرچی به سمت پایین تر میرفت بندهاش باریک و باریکتر میشدن با دیدن این صحنه کیرم به وجد اومد و دوباره شق شد اصلا حواسم به خودم نبود که کیرم تابلو شده و خزیده تو پاچه شلورکم و کنار رونم حسابی داره خود نمایی میکنه وقتی متوجه شدم که دیدم خیره شده به شلوارکم و داره من رو برنداز میکنه تو همین حین نگاههامون که بهم افتاد و خنده نسبتا بلندی کرد که از شدت خنده سوتین کاملا سر خورد و سینه هاش افتادن بیرون و این بار نوبت من بود که بخندم اومد سینه هاش رو بپوشونه دستم رو بردم سریع سوتین رو برداشتم انداختم روی تیشرتم و چشمکی زدم و گفتم این جاش اونجا بهتره دستش رو طوری گذاشت روی سینه هاش که دید من کور بشه و دست دیگه رو آورد گذاشت رو بینیم و انگشتش رو کشید آروم به سمت پایین اول لبهام رو لمس کرد لبهایی که رنگ گوجه ای کمرنگ و تا حدودی نیمه برجسته با عرض کوتاه بودند و گفت میدونی پسرک این لبها زیاد مردونه نیستن ولی دخترها عاشق این فرم لبهان این رو وقتی بزرگتر شدی خودت تو بوسیدن میفهمی چرا حرکت انگشتهاش روی لبهام من رو تحریک میکرد و بعد موج بازی انگشت هاش روی بدنم وایییی که دیگه مرده بودم دستش رو گرفتم گذاشتم روی لبهام دوباره و اینبار انگشتش رو بین دندونهام گرفتم و خوردم تو دلم گفتم الانه که بزنه تو گوشم واسه همین چشمام رو بستم و بعد جند ثانیه دیدم اون یکی دستش داره موهای منو که نسبتا بلند بودن از هم باز و پریشون میکنه دستم رو بردم سمت سینه هاش و تو اولین برخورد انگشتم به نوک سینه ش خورد سینه ش قهوه ای رنگ بود و بر خلاف تصورم که باید صورتی رنگ یا شکلاتی خیلی روشن باشه و فقط ناحیه نوکش رنگ داشته باشه این تقریبا سینه ای شبیه سینه یک زن جا افتاده داشت خودش رو عقب کشید ولی من سماجت کردم و دوباره موفق شدم سینش رو تو مشتم بگیرم چند لحظه سکوت بین ما برقرار شد و بعد شروع کرد بهم گفت که تو توی این سن مگه از سکس چیزی میدونی برام جای تعجبه که هنوز بلوغت کامل نشده و این رو میشه از اون سیخونکی که تو شلوارکت برای من راستش کردی فهمید خیلی خجالت کشیدم ولی این ذات هیز من همیشه نمیگذاشت این خجالت طولانی بشه برگشتم بهش گفتم فیلم پورن زیاد دیدم کتاب خوندم من ذاتا شهوتی هستم این فقط به بحران بلوغی که توش هستم ربط نداره من از بچگی ذاتم فلفل نمکی بوده سرم رو با دستش تکون داد و ای شیطون که اینطور پس ماساژ رو بهونه کردی که با من لاس بزنی آره من که هول کرده بودم گفتم نهههه اصلا مگه بد ماساژ دادم و حالت بهتر نشده گفت شوخی کردم گفت تا حالا جز شوهر نامردم که من رو به چشم گرین کارت میدید و دوست پسرم که تو شرایط بد روحی بهم کمک کرده بود به هیچ پسر دیگه ای اجازه ندادم بدنم رو لمس کنه و مال خودش بکنه اما تو دوباره سکوت برقرار شد و دستم رو از روی سینه هاش جدا کرد و برگشت روی کمر خوابید کنارش دراز کشیدم برای من تا همینجاش هم که پیش رفته بودم یعنی پیروزی بزرگ آخه من رو چه به سکس ولی ته دلم دوست داشتم تجربه کنم سکوت شکست خب برام از فیلم های پورنی که دیدی یکیش رو تعریف کن ببینم من خشکم زده بود به منو من کردن افتاده بودم تو دلم گفت ای عوضی خوب داری با من بازی میکنی ولی رو نمیدی من بیشتر از این حال کنم حالا هم ازم میخوای برات داستان پورن تعریف کنم گفتم رابطه دوران کالج رو نشون میداد تو آمریکا و هر دو تین بودن و زیر 16 سالشون بود دختره هنوز بکارت داشت و بیشتر پسره دختره رو از راه اورالی ارضا میکرد و خودش هم ترتیب دختره رو از پشت میداد ازش پرسیدم چرا خواستی برات تعریف کنم روش رو کرد به من گفت میخواستم ببینم چقدر تو حالیت میشه آخه میدونی این کارها حرف و فکرش هم واست هنوز زوده چه برسه به الان و این وضعیتی که داریم توی جام نشستم خواستم دستم رو ببرم سمت تیشرتم که دیدم دستش اومد دور کمرم و گفت قیافش رو ببین چه درهمه بهش برخورده انگار بیا قهر نکن حالا دوباره به زور دستش درازکش شدم کنارش و بعد شروع کرد به حرف زدن ببین من یه حماقتی کردم و به تو اجازه دادم از خط قرمزهای زیادی رد بشی باید امروز کلا نمیپذیرفتمت و ردت میکردم میرفتی ولی حالا که اشتباه اول رو مرتکب شدم اشتباهات بعدی هم پشت بندش تکرار شدن دیگه فرقی برام نمیکنه خوابیدن با تو برام قابل باور نیست تو 10 سالی ازم کوچیکتری اگه این کارو با تو بکنم اولا تو روت باز میشه و ما هنوز باهم 4 ماه دیگه کلاس داریم و نمیخوام این اتفاقات به شکل های دیگه تکرار بشن اگر این کارو باتو بکنم نمیتونم با وجدان خودم کنار بیام زدم زیر گریه خودم رو لوس کردم و شروع کردم به گفتن حرفهایی که فکر میکردم که گفتنش خوبه ولی نباید میگفتم و کارم رو خراب تر میکرد من از روزی که شما رو تو آموزشگاه دیدم عاشق چهره زیبا و اندام سکسی شما شدم برای همین که بتونم تغییر معلم بدم و به زور بخوام شما معلمم باشین چه کارها که نکردم حرفهام که تموم شد صورتم رو تو دستاش گرفت و یه بوس کوچولو از لبام گرفت و اشکام رو پاک کرد و من رو بغل کرد و چسبوند به خودش و گفت پس کار از بیخ اشکال داره آخه به تو چی بگم آخه تو و چه به عشق و عاشقی و این حرفها کلی بیشتر از سن و سالت میدونی و این اصلا خوب نیست زود بزرگ شدن خوب نیست از لذت بردن و نوجوونی کردن میفتی آخه به چه قیمتی حین حرفهاش دستم دور کمرش حلقه شد و سینه ها بهم چسبیده بودن و کیرم که دوباره راست کرده بود بین پاهاش قرار گرفته بود ذهنم درگیر زمان بود نگاه به ساعتم کردم دیدم حدود 1 ساعت دیگه مونده به اتمام کلاس و رفتن من پیش خودم گفتم الانه که این یک ساعتم بگذره و من ناکام کردن برم بیرون میدونستم نکرده رفتن مساویه با دفعات بعدی از این خبرا نشدن و ناکامی همیشگی و این مالیدن های بی ثمر بیشتر اعصابم رو خورد میکنه خودم رو یکم کشیدم بالا درست روبروی صورتش قرار گرفتم و با نگاه خاصی تو چشماش زل زدم و بهش گفتم میدونی هلنا جون زود بزرگ شدن رو دوست دارم چون بهت اجازه میده چیزایی رو بفهمی که بعدا که به قول خودت موقعش هست که باید بفهمی و فهمیدی مثل موقعیت های الان و دوست داشتن و نیمه برهنه بودن برات به این شکل تکرار نمیشه که هیچ باید حسرت بخوری من بزرگ بودن رو دوست دارم نفهمیدم چطوری پام خزیده بود دور باسن هلنا و کیرم درست چسبیده بود به فضای بین ناف و کسش و داشتم خودم رو بهش تحمیل میکردم بوسیدمش بهش گفتم بهت قول میدم همین یک بار باشه قول میدم حتی دیگه این فکر دوستت داشتن رو هم از سرم بیرون کنم تو معلم منی و اگه من سر قولم نموندم عذر من رو بخواه و همه چی تموم بشه طفلک نمیدونست چی بگه چه تصمیمی بگیره از طرفی به قول خودش خوابیدن با یه بچه قابل هضم نیست براش و از طرف دیگه تا اینجاش رو هم بد وا داده بود و خودش هم تحریک شده بود و انگار بدش نمیومد که حال کنه کماکان ساکت بود بوسیدمش و یک نگاه ملتمسانه کردم بهش و دست بردم سمت سینه هاش و شروع به بازی کردن با نوک سینش شدم دیدم هیچ عکس العملی نشون نمیده و توی بهتی فرو رفته یکم تکونش دادم با دستم تا به خودش بیاد و بعد بهش گفتم قول من قبوله بازم ساکت بود ازش دوباره پرسیدم گفت نمیدونم چی بگم بازم سرد و ساکت بود دستام رو کنترل نمیکرد یکم سر خوردم پایین تر که کیرم روبروی کسش قرار بگیره و خودم رو بهش چسبوندم و گفتم میشه ازت سوال شخصی بپرسم گفت تو که خودت رو بهم چسبوندی سوالت رو هم بپرس گفتم چند مدته که سکس نداشتی لپم رو گرفت کشید و گفت ای پررروو به تو چه بعد گفت نزدیک 1 ساله که برگشتم ایران و تنهام و با کسی نبودم گفتم الان که باهمیم میشه بیخیال سن و سال من بشی درسته خیلی بزرگ نیست ولی خیلی هم دیگه کوچیک که نیست تازه قول میدم مثل اون فیلم پورن برات اورالی لذت ایجاد کنم بازم لپم رو گرفت و گفت امان از دست تو دست کرد توی شلوارکم گفت بزار ببینم اینجا چی قایم کردی دستش صاف رفت روی کیرم و قشنگ دورش حلقه زد و شروع کرد به حالت جق زدن باهاش بازی کردن شلوارکم رو کشید پایین و کیر نازک ولی نسبتا خوش فرم 13 سانتی من با تخم های باد کرده رو انداخت بیرون من شروع کردم به خوردن سینه هاش و اون هم من رو دست مالی میکرد و باعث تحریکم می شد مخصوصا بازی کردن انگشتهاش روی خطوط سرشونه و خط سینه م و حرکت دستش تو موهام این تحریک شدن رو شدت میداد سینه هاشو حسابی خوردم و دست بردم سمت شلوارش و آزادش کردم و خودش کمک کرد تا پایین زانوهاش اورد پایین حالا روبروی من یه کس تپل که نصفش از بین خطوط هفتی شورت بیرون زده بود حاضر بود که یک بند باریک قرمز درست از روی چوچوله و سوراخ باز کسش رد شده بود که به عنوان مانع برای فتح کسش جلوی من بود من رو چسبوند به خودم و شروع کرد به بوسیدن لبهام فکر میکرد من بوسیدن سکسی بلد نیستم ولی وقتی که دید دارم لبهاش رو بین لبهام نگه میدارم و میخورمشون کلی حال کرد و اونجا بود که اون بهم فرنچ کیس رو هم یاد داد و من هم سعی میکردم به خوبی همراهیش کنم بهم گفت لاله گوش و گردنش رو هم مثل سینه هاش بخورم و من هم شروع کردم با ولع زیادی این کارو کردن اول از گوش راستش شروع کردم بعد اومدم روی گردنش بعد زیر چونه و بعد سمت چپ و با دستم هم خودش یادم داد نوک یکی از سینه هاش رو بگیرم آروم فشار بدم و زیر انگشتام نرم حرکتش بدم و سینه دیگه ش رو تو دستم مشت کنم و به سمت بالا بمالم و کمکی هم فشارش بدم تا اون هم حسابی تحریک بشه اومدم زیر بغلش رو شروع کردم به بوسیدن میدونستم خیلی حساسه و خوب تحریک آمیزه شیطنت میکردم آروم هم گاهی گاز ریز میگرفتم ازش و همونطوری اومدم پایین به سمت پهلوها و اونجا رو هم که قبلا خوب ماساژ داده بودم شروع کردم به لیسیدن و گرفتنش بین لبهام و بازی کردن باهاش خوب خمار شده بود و داشت لذت میبرد و هی دستش مرتب تو موهام بازی میکرد و جاهایی که خیلی حال بهش میداد رو با فشار دادن سرم و گفتن کلمه دوبارهههه با صدای کاملا حشری تکرار میکرد ناف رو که رد کردم به سمت سفید رونش رفتم ولی قبلش دیدم شورتش حسابی خیس شده و بهش اشاره کردم که اینو درش بیار تا بتونم برات بخورمش شورتش رو درآورد من پاهاش رو یکم ازهم باز کردم و درست شبیه اکثر فیلم های پورنی که دیده بودم سعی کردم با دست چوچولش رو پیدا کنم و مجبور به خوردنش نشم و بیشتر لیسیدن رو بزارم برای اون رونهای سفت و برجسته و خوش فرم که آدم رو به حوس مینداخت حسابی رونهاش رو خوردم و با دستم به چوچولش حال دادم و برای اینکه کم نیاورده باشم هم چند باری با زبونم کشیدم روی کسش و آه و ناله ش رو تونستم بلند کنم انگشتم رو کردم توی کسش سوراخ پرده ش حلقوی و تنگ نبود و کشیده و باریک بود یه کیر گرد و قلمی مثل کیر من پرش نمیکرد و اون کس رو باید یه کیر پهن و پخت میکرد توش تا حسابی پرش کنه یکم با انگشت که بازی کردم گفت وقتشه بهم نشون بدی این کیر کوچولو هم کارش رو خوب بلده یا نه بهم گفت خودم کمکت میکنم رفتم روش خوابیدم پاهاشو حلقه کرد دورم آروم سر کیرم رو گرفت و گذاشت رو سوراخ کسش و با پاش کمرم رو فشار داد و کیرم صاف رفت توش من که اولین تجربم بود حسابی حال کرده بودم و سعی میکردم با تلمبه زدن این حال رو هم به اون منتقل کنم جداره کسش وقتی تا جایی که میتونستم بکنم توش و به گردنه لوله فالوپش میرسیدم با سر کیرم لمس میشد کس کردن برام خیلی با کون کردن فرق داشت خوب نمیتونستم خودم رو کنترل کنم و هی کیرم در میومد هر دو نمیتونستیم یک دقیقه پشت هم حال کنیم بهم گفت چهار زانو میشینه تا راحت باشیم و اینطوری هم کسش تنگ تر میشد و هم اینکه کنترل بهتری داشتم وکیرم زیاد نمیامد بیرون یکم توضیح داد چیکار کنم و بعد به حالت سگی نشست و من هم رفتم پشتش وای چه منظره زیبایی بود چی میدیدم سوراخ کس و کون به فاصله یه بند انگشت کمتر از هم قرار داشتن و بر خلاف کس کشیده سوراخ کون گرد و تنگی داشت یکمی انگولک کردم سوراخ کونش رو زد رو دستم گفت دست نزن بچه گفتم بهش هلنا جون من تخصصم این سوراخه آخه نمیدونی چقدر از بچه های مدرسمون رو ترتیبشون رو دادم گفت فوضولی موقوف همونی هم که الان گیرت اومده خیلی خوش شانسی نکنیش از دستت رفته ها هر دو خندیدیم بعد کیرم رو مالیدم روی خط کسش یکم فشار دادم و بعد با دست صاف گذاشتم رو سوراخ نازنین کسش و کردمش تا ته تو و این بار مراقب بودم که نزنه بیرون و شروع کردم به تلمبه زدن که بهم یاد داد دستم رو بزارم روی پهلوهاش و از بالای کمرش بگیرم که نگذارم فاصله ایجاد بشه که بیاد بیرون و دقیقا همون کارها رو کردم باهاش ازم پرسید آبت میاد بهش گفتم آره تازه چند هفته ای هست که متوجه شدم که آبم میاد گفت خوبه پس میدونی وقتی نزدیک بود آبت بیاد در بیار که نریزی داخل من قرص نمیخورم و کار دستمون ندی بهش گفتم حواسم هست یه 3 دقیقه ای شد که تلمبه زدم و بجای سرعت سعی میکردم سفت بزنم و آروم بکشم به سمت عقب که اون هم بتونه حال کنه دوست داشتم لذت بردن اون رو هم ببینم بعد 3 دقیقه نزدیک که شد آبم بیاد کشیدم بیرون و سر کیرم رو محکم فشار دادم تا خون برگرده عقب که زود آبم نیاد این رو از روی حرکت یک فیلم آموزشی یاد گرفته بودم دوباره کردم تو کسش و این بار باز هم نزدیک بود که آبم بیاد آوردم بیرون کاندوم نداشتیم که بتونم با خیال راحت حال کنم و دوست هم نداشتم این حس کردن زود تموم بشه از طرفی هم دیدم اون داره نزدیک میشه به ارگاسم و من هم که تا سرحد اومدن آبم پیش رفته بودم میدونستم همین که بخوام بکنم تو کسش آبم میاد و کار خرابی میشه بهش گفتم و براش با دست کسش رو حسابی مالیدم و با زبون چوچولش رو لیس زدم و دیدم که اون داره ارگاسم میشه گفتم الان بهترین موقع ست که کیرم رو بکنم تو کونش و آبم رو هم توش خالی کنم سریع سر کیرم رو تف زدم و رفتم نزدیکش و از اونجایی که حسابی خیس و لیز شده بود با یک حرکت راحت نصف بیشتر کیرم رو کردم تو سوراخ تنگ و گردش و محکم بهش چسبیدم که در نره و کیرم نیاد بیرون یکم احساس سوزش داشت از اینکه یکدفعه سانت کیرم رفته بود تو کونش و از طرفی هم سفتی و فشاری که کونش داشت به کیرم وارد میکرد من رو هم شدیدا تحت تاثیر قرار داده بود طوری شد که سریع آبم اومد و چند قطره ای رو که بود با یک فشار شدید خالی کردم توش و بعد چند ثانیه تا قبل خوابیدن کیرم آروم تلمبه زدم تو کونش و بعد اروم ولش کردم و ولو شدم روی تخت و اون هم اومد کنارم دراز کشید و دستش رو گذاشت رو تخمام و باهاش بازی کرد و گفت تو واقعا بار اولت بود واقعا راست میگفتی خیلی خوب بودی بعد یکم تخمام رو آروم فشار داد گفت ای بدجنس آخر کار خودتو کردی و با این کیر خوشگلت به کون من رحم نکردی واقعا انگار تخصص داری تو کون کردن که یکدفعه اینقدر سریع نصف بیشترش رو تونستی بکنی تو ده دقیقه ای گذشت دستم لای کسش بود براش بازی میکردم و تونستم با تاخیر به ارگاسم برسونمش اون هم حسابی حال کرد چون دقیقا مثل یه بچه که تا سیر نشه سینه مادرش رو ول نمیکنه من هم نوک سینه هاش تو دهنم بود و دو جانبه بهش حال دادم به ساعت نگاه کردم هنوز نیم ساعتی مونده بود به رفتنم از طرفی بازی با کس هلنا باعث شد دوباره من راست کنم و به هلنا نشون بدم که دوباره راست کردم و بهش گفتم دوست دارم حالا که من برات خوردم اگه دوست داری یکم برام بخوری که گفت زیاد دوست نداره این کارو بکنه ولی بخاطر من برام کمی میخوره حدود 2 دقیقه ای بیشتر نتونست تحمل کنه داشت حالش بهم میخورد دیگه ول کرد اما اینکه چطوری شروع کرد به خوردن هم جالب بود سر کیرم رو چند باری لیسید و بعد طوری بدنه کیرم رو گرفت بین انگشتهاش که فقط سر کیرم بیرون بمونه و فقط همون رو کرد تو دهنش و شروع کرد به مکیدنش و با زبونش از زیر گردنش به سمت سوراخ کیر بازی دادن و بعد که ول کرد دیدم حسابی این حرکتش باعث شده خون سر کیرم جمع بشه و یکم از حد معمول کلفت تر به نظر بیاد بهش گفتم میخوام بازم از پشت بزارم ولی این بار رو آروم میکنم که یکدفعه نره توش و دردت نیاد این بار بهش گفتم میخوام رو شکم بخوابی که اگه دردت اومد راحت بتونم کنترلش کنم به پشت خوابید رفتم روش آروم خوابیدم و سر کیرم رو گذاشتم روی سوراخ کونش و یکم فشار دادم این بار با انعطاف بیشتر و درد خیلی کمتری کیرم فرو رفت توش این بار زودتر از قبل آبم اومد ولی تو همون زمان 3 دقیقه هر 2 تامون لذت بردیم سکسمون که تموم شد ازم قول گرفت که دفعه بعدی در کار نباشه و از اونجایی که من تو این چندماه بهش وابسته شده بودم و دوست نداشتم بهانه دستش بدم که باعث بشه کلاس هام رو با یکی دیگه بگذرونم سر قولم بهش موندم و باعث اذیتش نشدم این اولین تحقق فانتزی من سر معلم کردن بود و شروعی بود بر ادامه این ماجرا مرسی از وقتی که گذاشتین و ببخشید اگر طولانی تر از معمول بود پ ن راجب دوستم در پایان قسمت اول اشاره کردم ولی در داستان ترجیح دادم اسم خودم رو استفاده کنم اگر این مسئله ابهام ایجاد کرده عذر میخوام در این حد بهتون بگم که هیزی معضل بسیار مزخرفیه و برای زنهای ایرانی قابل تحمل نیست این حرص اگه در شما وجود داره قطعا تا قابل کنترل هست با مشاوره و روانکاوی محدود و کنترلش کنید نه مثل دوست خوب من تحت کنترل این حس مزخرف قرار بگیرید و زندگیتون ازهم بپاچه و عاقبت بعد از 2 بار طلاق در عین نخبه بودن آواره غربت بشه نوشته هاوش

Date: September 30, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *