من محمد هستم 35 سالمه خارج از ايران زندگي ميکنم آدمي هستم فوق العاده حشري و همچين عصبي. اون شب بد از اينکه مشروب خوريمون با چندتا از بچه ها تموم شد اونها پاشدن که برن ، همينجوري که داشتم خداحافظي ميکردم علي شماره موبايل مو ازم خواست (علي رو من تا اون شب نميشناختم، دوستِ يکي از بچه ها بود که با اون اومده بود) من هم شمارم رو بهش دادم و خداحافظي کرديم و همه شون رفتن من هم يه نخ سيگار روشن کردم و يه سي دي گلچين از داريوش و هایده هم گزاشتم و شروع کردم به مرتب کردن خونه.
خونه رو که مرتب کردم نشستم که يه فيلم ببينم که موبايلم زنگ خورد شماره غريبه بود جواب دادم، يه پسر بود سلام کرد منم جواب سلامش رو دادم گفت: شناختي محمد جان گفتم: نه گفت علي هستم پرسيدم کدوم علي گفت: بابا همين 10 دقيقه پيش داشتيم مشروب ميخورديم گفتم: آها خوبي علي شرمنده نشناخم آخه شمارتو سیو نکرده بودم. گفت دشمنت عزيزم ، محمد بي کاري؟ گفتم: براي چي؟ گفت: بي کاري يا نه؟ گفتم: خوب اره گفت:امشب بهم حال دادي ميخوام بهت حال بدم، پدر مادرم قرار بود امشب از ايران برگردن ولي زنگ زدن گفتن تا 3 روز ديگه بر نميگردن من هم الان يه جنده ناز بلند کردم مياي؟گفتم: اخهههه حرفم رو قطع کرد و گفت: آخه نداره مگه نگفتي بي کاري؟من هم طلبه شدم تو هم باهام باشي من هم گفتم: ok باهاثِ ميام گفت: تا 10 دقيقه ديگه حاضر باش ميام دنبالت منم گفتم: ok ببين مشروب داري؟ گفت:نه گفتم: ok پس من ميارم با تعجب گفت مگه بازم داري؟ خنديدم و گفتم: ايييي بابا مگه ميشه ممد بي مشر,ب بمونه اونم گفت: ok پس حاضر باش ميام دنبالت خداحافظي کرديم و قطع کرديم. من هم زود يه زنگ زدم به دوست دخترم و بهش گفتم من دارم ميرم بيرون هر وقت برگشتم بهت زنگ ميزنم آخه اون قرار بود شب بياد پيشم بعدش هم رفتم يه شيشه ودکا برداشتم و گذاشتم تو يه کيسه و چندتا سي دي هم برداشتم ولباسم رو پوشيدم و رفتم پايين ساختمون تا رسيدم اونم اومد.
سوار ماشين شد و سلام کردم و دست دادم و برگشتم نگاه عقب کردم ديدم يه دختر چيني خوشگلِ حدود 22_20 سال با سينه هاي درشت نشسته به اونم سلام کردم و دست دادم هنوز باهاش احوال پرسي نکرده بودم که علي گفت: چطوره؟ گفتم خوب چيزيِ تا حالا چيني به اين خشگلي نديده بودم اونم با خنده گفت: خوب ما اينيم ديگه. حدود 10 دقيقه هم تو راه بوديم تا رسيديم خونهِ علي خونه شون طبقه 11 يه برج حدود 15 طبقه بود تو خونه که رفتيم علي ضبط رو روشن کرد من هم شيشه مشروب رو در اوردم گذشتم رو ميز و علي هم رفت چندتا ليوان و بقيه چيزها رو آورد نشستيم دوره ميز و به دختر تعارف کردم. اونم ناز ميکرد ميگفت نه خلاصه با کلي اصرار راضيش کرديم اونم بياد بخوره يه چندتا پيک که خورديم ديدم حال علي دارهِ بد ميشه گفتم: علي تو ديگه نخور پاشو اين دختررو ببر تو اتاق بکنش تا يه کم حالت بهتر بشه اونم گفت: باشهِ پاشد و با دختر رفتن تو يکي از اتاقها که بعدش فهميدم اتاقِ مامانش اينا بود از بس مست بود اشتباهي رفته بود تو اتاقِ مامانش اينا حالا ديگه من موندمو پيکم. پاشدم رفتم سي دي گلچين خودم رو گذاشتم و شروع کردم به پيک ريختن و فکر کردن به نقشه هاي پليدم. حدود يه يک ساعت گذشت و هيچ خبري از اونا نشد رفتم درِ اتاق رو باز کردم ديدم علي لخت خوابيده رو تخت و دختره هم داره با لوازم ارايش مامانِ علي خوب به خودش ميرسه از دختره پرسيدم اين چش شده گفت: خوابيده. من هم به هزار مکافات علي رو از خواب بيدار کردم گفتم: چي کار کردي پسر؟ علي با صداي خواب الود گفت: من اصلا حال ندارم پاشم من اينو کردم تو ببرش تو اتاقِ اونوري بکنش بعدشم افتاد و ديگه صدايي ازش در نيومد.
من هم دختره رو بردم بيرون چراغ رو خاموش کردم و در رو هم بستم به دختر گفتم بيا بريم اتاقِ اونوری. دختر گفتش: من ديگه بايد برم ديرم شده برو به اون بگو پولم رو بده ميخوام برم. من هم که مست بودم واعصاب درست و حسابي هم ندارم با عصبانيت سرش داد زدم گفتم: من اين همه راه رو الکي اومدم اينجا گفت: به من ربطي نداره خود تون لفتش دادين خواستم يکي بزنم زيرِ گوشش گفتم حالا نه بعدا پدرش رو در ميارم به آرومي بهش گفتم:تا صبح پيشم بمون 1000 درهم بهت ميدم البته تو دلم گفتم تو اگه 7 روز هم پيشم بموني 99 درهم هم گيرت نمياد يه ذره فکر کرد گفت: نه ولي حاضرم يه دور بهت ميدم که با حساب اون ميشه 1000 درهم. من هم الکي يه ذره فکر کردم گفتم قبول البته تو دلم گفتم مادر جنده تو اگه 5 دور کس بدي کلا قيمتش ميشه 250 درهم حالا فکر کردي من مستم ميخواي بتيغيم، ميخواهي سر بچه شهر کلاه بزاري؟ بعدش هم با هم رفتيم تو اتاق بهش گفتم حاضر شو الان من ميام. رفتم بيرون از تو کيسه که آورده بودم يه سي دي Marlyn Manson و با شيشه مشروب که يه کم توش مونده بود آوردم ،تو اتاق که رفتم اون داشت کفشش رو در مياورد و من هم در يه چشم به هم زدن لخت شدم.
دختر از اين سرعت من خندش گرفته بود بهش گفتم حالا بخند تا چند دقيقه ديگه گريه ميکني اون گفت چي؟ بهش گفتم هيچي بعدشم سي دي رو گذشتم تو ضبط و شيشه مشروب رو داشتم سر ميکشيدم که ديدم دختر کفشاش رو گرفت دستش دويد طرف در من هم پريدم موهاش رو گرفتم پرتش کردم عقب اونم افتاد زمين تا خواستم برم طرفش کيفش رو پرت کرد طرف منو فرار کرد تو حمام در رو هم قفل کرد رفتم پشت در و بهش گفتم تو چت شد يه دفعه گفت: من به تو نمي دم پرسيدم چرا? گفت: از تو خوشم نمياد گفتم: مگه به اوني که دادي از من خوشگلتر و خوش هيکلتر بود؟ گفت: نه ولي تو ديونهِ هستي گفتم مگه چي کارت کردم؟ گفت: من اصلا نميخوام به تو بدم فهميدي؟ منم بهش گفتم همه در ها رو قفل ميکنم کليدش رو هم قايم ميکنم ميگيرم ميخوابم تا تو در بياي اون موقع من ميدونم با تو چه کار کنم بعد ش هم يه 10 دقيقه صبر کردم رفتم يه کارد از تو اشپز خونه اوردم درِ اتاق رو بستم و صداي ضبط رو هم زياد کردم بعد به آرومي قفل حمام رو با کارد باز کردم و رفتم تو حمام((( دوست عزيز اگر براتون مقدوره از اينجاي دستان به بعد رو با آهنگهاي Marlyn Manson بخونين ))) دختر نشسته بود رو وان با ديدن من از جاش پاشد و به من حمله کرد من هم هنوز بهم نرسيده بود که يکي خوابوندم تو صورتش اون هم افتاد زمين دوباره پاشد که بهم حمله کُنه اين دفعه دستش رو گرفتم پيچوندم و بردم پشتش چندتا از پشت زدم تو صورتش بعد زدم زيرِ پاش و افتاد زمين. خودم هم نشستم روش تمام دکمه هاي پيراهنش رو کندم و دکمه و زيپ شلوار ش رو باز کردم اون همين جور جيغ ميزد. با اخم وحشتناکي داد زدم خفه شو ديگه.
جيغ زدنش تبديل شده بود به گريه در همون لحظه يه فکري به سرم زد کشوندمش از حمام بردمش بيرون رفتم از تو جيبم موبايلم رو برداشتم و برگردوندمش تو حمام ديگه هيچ مقاومتي نمي کرد فقط گريه ميکرد نشوندمش رو زمين دوربين فيلم برداري موبايلم رو روشن کردم گذاشتمش جلو آينه به طرف دختره بعد رفتم طرف دختره و پيراهنش و کرستش رو در آوردم و بعد خوابوندمش و شلوارش رو در آوردم بعدش هم رفتم بالا شرتش دستامو انداختم تو شرتش شرتش رو هم پاره کردم و در آوردم بعد هم بهش گفتم پاشو وايسا اونم پاشد محکم از بغل يکي زدم به اون پستون درشتش که همون لحظه قرمز شد و جاي دستم رو پستونش موند البته با کافه دست زدم بعد هم رفتم تو وان لبيه وان نشستم و تکيه دادم به ديوار و اونو نشوندمش وسط پام و بهش گفتم سينهام رو بخور اونام شروع کرد خوردن چون داشت گريه ميکرد نميتونست درست بخوره هر موقع که بد ميخورد يکي محکم ميزدم به پهلوش يا کمرش البته همون جوري که گفتم فقط با کفه دست ميزدمش آخه نميخواستم جاييش خرد بشه يا بشکنه فقط ميخواستم بسوزِ و قرمز شه يه 5 دقيقه هم داشت سينهامو ميخورد من ديگه داشتم ميمردم از حشر با پاهام هلش دادم عقب و گفتم حالا برو کيرم رو ساک بزن.
کيرم خيسِ خيس شده بود، کيرم و گرفت دستش و سر کيرمو کرد تو دهنش و شروع کرد به ساک زدن کيرم، ولي فقط تا يه ذره پائين تر از سر کيرم رو ميکرد تو دهنش بهش گفتم همشو ساک بزن اونام بيشتر کرد تو دهنش ولي بازم کافي نبود من همه کيرم رو ميخواستم ساک بزنه به همين دليل بلند شدم وايسادم همونجوري که نشسته بود سرش رو گرفتم گذشتم رو ديوار و کيرم رو کردم تو دهنش و تا ته کردم تو دهنش تا 5 ثانيه کيرم رو همينجوري تو دهنش نگه داشتم داشت دست و پا ميزد کشيدم بيرون. گريش قطع شده بود ولي دوباره شروع کرد به گريه کردن بهش گفتم بايد اينجوري ساک بزني فهميدي؟ دوباره کيرمو گذشت دهنش شروع کرد ولي بازم سعيش بي فايده بود سرش رو گرفتم و خودم شروع کردم به تلمبه زدن اول آروم آروم ولي وقتي که گذشت شروع کردم تندتر تلمبه زدن همراه با تلمبه زدن هم سرش رو هماهنگ جلو عقب ميکردم که قسمت اوج آهنگ رسيد من هم ديوانه وار داشتم دهن اون جنده رو ميگاييدم که آبم اومد و کيرم رو براي چند ثانيه تا ته نگاه داشتم تو دهنش وقتي کيرم رو از تو دهنش در آوردم افتاد کفه وان، ديگه حتي گريه هم نميتونست بکنه من هم رفتم کمر بندم رو آوردم و دستش رو چسبوندم به بدنش و کمر بندم رو از زيرش رد کردم و دوره بازوهاش بستم طوري که کمر بندم زير سينش بود ديگه دستاش رو هم نميتونست تکون بده. موبايلم رو برداشتم و گذشتم لب وان چون از اونجا توي وان معلوم نبود بعد هم دوش رو برداشتم و اب سرد رو باز کردم و شروع کردم به پاچيدن روش ميخواستم سر حالش ميارم چون هنوز باهاش کار داشتم حدود 5 دقيقه هم زير دوشِ اب سرد بود تا دوباره صداش در اومد و شروع کرد به گريه کردن و التماس کردن من هم اب رو بستم که کيرم دوباره شق شده بود.
رفتم خوابيدم روش و شروع کردم به ليسيدن و مکيدن سينش چون عاشق اين کارم يه کم که گذشت گريه اش تبديل شده بود به اه و ناله من که ديدم حالش قشنگ جا اومد خواستم به اوج برسونمش و بعد بترکونمش ديگه داشت به pleas pleas گفتن مي افتد که با يکي از دستم شروع به چلوندن اون يکي پستونش کردم و بعد از يه مدت چلوندن تبديل شد به ضرب هاي آروم بعدش هم ضرب هاي محکم که دوباره شروع کرد به pleas pleas گفتن ولي اين دفعه از رو حال نبود از رو درد بود چون تمام سينش شده بود قرمز قرمز حالا ديگه حال ميداد گازشون بگيري 2_3 تا گازهم ازش گرفتم و بلندش کردم و دستهاش رو باز کردم و از وان آوردمش بيرون و مبايلم رو چرخوندم و و يه ذره مشروبي که ته شيشه بود و (حدود يک اسکان سر پر و نيم) دادم بهش گفتم بايد همه رو بخوري وگر نه کتک ميخوري اونام مثل دخترهاي حرف گوش کن همشو خرد و يه حولِه پهن کردم کفه حمام و به طرف بغل خوابوندمش روش و يه پاشو باز کردم و کيرم رو گذاشتم در سوراخ کوسش يه دفعه با تمام قدرت کردم تو کوسش يه جيغ خيلي بلند کشيد و با يه نگاه مظلومانه بهم گفت (pleas don’t start again) لطفا دوباره شروع نکن منم بهش گفتم: (it’s the best پرت) اين بهترين قسمتشه و کيرم رو کشيدم بيرون و دوباره با تمام قدرت چپوندمش تو کوسش اين دفعه هم يه جيغي زد ولي نه به بلندي اولي من همينجوري ميکردمش و اونم حال ميکرد. ديگه شروع کردم با هر تلمبه يه ضربه هم به اون کون سفيدش ميزدم يه لحظه چشمام به پستوناي قرمزش افتاد که چطور با هر تلمبه من بالا و پائين ميشن.
خوابوندمش رو کمرش و پاهاشو باز کردم کيرم رو همونجوري خرکي چپوندم تو کوس اش تند تند شروع کردم به تلمبه زدن هر از گاهي هم ضربه هاي جانانه اي به پستوناش ميزدم اون داشت ناله ميکرد هم از حال هم از درد. کوس خيلي ناز و تنگي هم داشت و برعکس همه چيني ها يه نخ مو رو کوسش نمي شد پيدا کرد [همون جوري که حدس زده بودن تازه کار بود] بعدِ 5 دقيقه تو اين حالت کردمش بلندش کردم بردمش بغلِ وان گفتم: زانو بزن اونم زانو زد من هم دولاش کردم رو وان و خودم رفتم پشتش پاهام رو باز کردم و يه کم خم کردم که قشنگ جلوي کوسش قرار گرفت و با يه ضربه شديد کيرم رو کردم تو کوسش اين دفعه يه اه از رو حال کشيد من هم شروع کردم تند تند تلمبه زدن و با دستم ضرباتِ محکمي به کونش ميزدم من عاشق سگي کردن و زدن درِ کون هستم حتي با کس هاي ديگه هم که سکس ميکنم از اين حرکت دريغ نمي کنم. اون موقع خيلي دوست داشتم يه کير به کلفتيه لولهِ 6 اينچي داشتم تا کسش رو جر ميدادم. همين جور که داشتم کسش رو ميگاييدم انگشتِ شستم رو گذاشتم رو سوراخ کونش يه کم بازي کردم و يه تف زدم و تا ته کردمش تو کونش اونم يه جيغِ بلند کشيد و گفت: تو رو به خدا درش بيار من هم بهش گفتم اين تازه اولشه…
همينجوري که تلمبه ميزدم انگشتمم تو کونش بازي ميدادم که ديدم بازم داره گريه ميکنه انگشتم رو محکمتر جلو عقب کردم که صداي گريه کردنش بلند تر شد من هم چون ميخواستم بيشتر درد بکشه سريعا کيرم رو از تو کوسش در آوردم خشک خشک کيرم رو تا نصف کردم تو کونش که کير خودم هم خيلي درد گرفت البته کيرم يه ذره خيس بود چون تو کوس اش بود ولي کافي نبود اون لحظه يه جيغِ خيلي بلند کشيد و خواست که خودش رو از زيرم بيرون بکشه و بعدشم شروع کرد با صداي بلند گريه کردن و ناله و التماس کردن من هم بدونِ هيچ اهميتي کيرم رو در آوردم و يه ذره تف زدم و بازم مثل دفعه قبل کردمش تو ولي اين دفعه تا ته کردمش تو و شروع کردم به تلمبه زدن واقعا کونه خيلي نازي داشت من داشتم ديونهِ ميشدم ديگه، کيرم داشت تو کونش منفجر ميشد مطمئنا اگر مست نبودم با 10 -20 تلمبه آبم اومد بود. از يک طرف تنگيه کونِ اون و گريه ها و التماساش تا حد جنون حشريم کرده بود از يه طرف هم آهنگِ ديوان کننده sweet dreams ِ marlyn manson روانيم کرده بود که باعث ميشد وحشيانه اون کونِ ناز رو بگايم. واقعا در تمام طول اون مدتي که داشتم کون اون رو ميگاييدم اصلا نميفهميدم دارم چيکار ميکنم فقط و فقط ميدونستم که بايد بگام و لذت ببرم همينجوري که داشتم ميکردمش احساس کردم که داره آبم مياد ضرباتم رو ديوانه وار تند کردم وقتي که آبم اومد هردومون بلند داد زديم و من تمام آبم رو خالي کردم تو کونش که يه مقداريش هم زد بيرون. باور نمي کنيد اون شب فقط 30 ثانيه اب من همينجوري داشت ميومد. آبم که اومد بي حال افتادم روش اونم همين جور داشت گريه ميکرد بعد از حدود 30 ثانيه بلند شدم و کيرم رو از تو کونش در اوردم و اون رو هم بلند کردن که به زور رو پاهاش وايساد ولي بازم نشست رو لبه وان. من يه دوش گرفتم ولي اون همينجوري نشسته بود گريه ميکرد بعد از اينکه من از حمام رفتم بيرون و لباسمو پوشيدم ديدم که صداش قطع شده و داره دوش ميگيره من هم فوري زنگ زدم به يکي از دوستم که بار من (مسئول بار) يه disco بود و بهش گفتم 10 تا ابجو به اين آدرس بيار از اونجا که disco نزديکِ خونهِ علي بود قبل از اينکه ناديا از حموم در بياد که حدود 10 دقيقه طول کشيد اون ابجوها رو آورد من هم رفتم 2 تا ليوان آوردم و يه سي دي ديدو هم گذاشتم که بيشتر وقتها وقت سکس با دوست دخترم اونو ميزاشتم و منتظرِ اون شدم.
وقتي از حموم اومد بيرون آروم آروم و گشاد گشاد طوري که هرکس ميديدش مي فهميد چه بلايي سرش اومده اومد و نشست رو مبل و گفت زنگ بزن يه تاکسي بياد من ميخوام برم. منم بهش گفتم: خفه شو گوش بده چي بهت ميگم من عموم رئيس قسمت ادبِ تحريات(همونجايي که جندها رو جمع ميکنن) هست اگه اين جرياناتي که امشب اتفاق افتاد رو بري جايي بگي کونت ميذارم اونم با اخم گفت همينجوري که الان گذاشتي؟ من خندم گرفته بود ولي خيلي برام عجيب بود اون حالا بايد از من متنفر باشه ولي تو نگاهش هيچ اثري از تنفر نبود ولي همش با اخم باهم صحبت ميکرد ازش پرسيدم حال کردي؟ يه اخم بهم کرد ولي جوابم رو نداد يه ابجو براش باز کردم و دادم بهش بازم يه اخم کرد و هيچي بهم نگفت و ابجو رو ازم گرفت بعد هم براي خودم يکي باز کردم و شروع به خوردن کردم بهم گفت: اين ليوان ها رو براي چي آوردي؟ من زدم زير خنده ولي خودش همچنان اخم کرده بود و نميخنديد. اون شب هر کاري کردم نخنديد.
حدوداً ساعت 3 بود که ياد دوست دخترم افتادم بهش گفتم پاشو من من ميرسونمت پاشد رفتم سويچ ماشين علي رو برداشتم و ناديا رو رسوندم خونه شون و خودم رفتم خونهِ خودم و زنگ زدم به دوست دخترم شانسِ گندِ من هم اون خوابيده بود و يه کوس خونگي ناز و از دست دادم با نا اميدي برگشتم خونهِ علي و تا صبح نشستم فيلم نگاه کردم. صبح که علي از خواب بيدار شد اومد سلام کرد و کلي معذرت خواهي که ديشب خوابم برد و از اين حرفها گفت ناديا کو گفتم بردم رسوندمش يه ابجو براش پرت کردم گفت: داش ممد شرمنده کرديا منم گفتم اين حرفها چيه ببينم اين دخترها رو از کجا پيدا کردي؟ گفت اينو حدود 2_3 ماهي هست ميشناسمش فقط با پولدارا ميپره هر از گاهي هم که بهش زنگ ميزنم بيکار باشه مياد يه حالي هم به من ميده اتفاقا ديشب هم از تو خيلي خوشش اومد بود گفت ميخواد يه ذره اذييتت کُنه شمارتم بهش دادم.
ريدم به خودم گفتم چي؟ شمارمو بهش دادي گفت: اره گفتم شوخي نکن بعد همه ماجرا رو براش تعريف کردم و فيلمو نشونش دادم. گفت: بابا تو چرا اينجوري اينو کردي؟ منم گفتم: من فکر کردم اينو از تو خيابون پيدا کردي بعد از کلي صحبت کردن اون منو رسوند خونه و من هم تا 3 روز تو فکر اين بودم حالا چي ميشه؟ يه هفته بعد از اون ماجرا يه شماره غريبِ يه message برام فرستاده بود که متنش بود: اگه قول بدي کتکم نزني يه شب ميخوام پيشت بخوابم.