سلام این داستانی رو که می خوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به سه ساله پیش که سال سوم راهنمایی بودم الان 17 سالمه من توی یک خانواده کوچیک بزرگ شدم که تک فرزند خانواده بودم و شهری که توش زندگی می کردیم خیلی کوچیک بود و نمی شد هیچ حرکتی نمی شد بکنی چون همه می فهمیدن خوب بگذریم بریم سر اصل مطلب من یک دوست دارم اسمش علیه و منو علی از کلاس اول دبستان با هم همکلاسی بودیم و باهم زیاد رفت و آمد داشتیم ولی من هیچ وقت فکر گی با بهترین دوستمو نمی کردم تا اینکه خالم و شوهر خالم و پسر خالم که خیلی خیلی دوستش دارم به اندازه برادر نداشتم یه شب اومدن خونه ما منو مجید طبق معمول همیشه رفتیم پای کامپیوتر و من بازی فوتبالو باز کردمو نشستیم با هم بازی کردن و وسط بازی با هم حرف می زدیم اینو بگم که منو مجید مثل برادریم و تمام راز های همدیگرو می دونیم که یک دفعه مجید گفت دیروز دوستم اومد خونه ما هیچ کی خونه نبود و با هم سکس داشتیم همه داشتانو برام تعریف کرد ولی من خلاصه کردم که من رفتم تویه فکر که من چرا علیو نکینم و از اون روز به بعد فقط به فکر کردن علی بودم توی مدرسه باهاش حرف های سکسی می زدم و یکم دست مالیش می کردم خلاصه چند روز گذشت و این کارای من همینجور ادامه داشت تا اینکه یک روز علی اومد خونمون تا باهم برای امتحان ریاضی فردا کار کنیم با هم نشستیم اینقدر کار کردیم که دیگه هردمون خیلی خسته شدیم و بهش گفتم من می رم دو لیوان شربت بیارم بخوریم تو ام تا موقعیی که بیام کامپیوترو روشن کن من رفتم توی آشپزخونه و دولیوان شربت ریختم و آوردم توی اتاق فکر کنم علی نفهمید دیدم علی رفته تو درایو فیلم ها و پوشه ی 3 رو باز کرده و داره اسمه فیلم هارو می خونه منم که منتظر همچین روزی بودم به علی گفتم رو باز کن فیلمه گی دوتا پسر کم سن علی یه لحظه شوک شد ولی بعدش باز کرد بعد نشستیم رو تخت و مشغول نگاه کردن فیلم دیدم علی داره با تعجب به فیلم نگاه می کنه و دست راستش تویه جیبشه و داره کیرشو می ماله منم از فرصت بهره کافیو بردم و به علی گفتم دلت می خواد منو تو ام مثل اینا باهم سکس کنیم بعد علی سرشو به علامت قبولی تکون داد و منم پریدمو جلوش و ازش لب می گرفتم خیلی ناشیانه این کارو می کردم چون این اولین تجربم بود و همینو هم از تو فیلما یاد گرفته بودم بعد از خوردن لباش تی شرتشو در آوردم و شروع کردم به لیس زدن بدنش علی چشماشو بسته بود و داشت لذت می برد کم کم زبونم رو اوردم دور نافش و لیسیدنش بعد از لیسیدن شلوار و شرتشو باهم کشیدم پایین و چشمم به کیره نازش افتاد و گرفتمش و کردم تو دهنم و شروع کردم به ساک زدن براش اینقدر این کارو ادامه دادم که آبش ریخت تو دهنم و بی حال افتاد روی تخت منم شلوار و شرتمو در اوردم اومدم روی تخت و کمرشو دادم بالا و علیو به حالت سگی نشوندم سر کیرمو تف زدم و گذاشتم روی سوراخش و کم کم و با حوصله کیرمو می بردم توش فکر کنم یکی دو دقیقه طول کشید چون علی خیلی احساس درد می کرد و دیدم که کیرم تا آخر تو کونشه آروم آروم شروع کردم به حرکت دادنه کیرم تو کونش و کم کم سرعت تلمبه زدنمو بیشتر کردم که علی از شدت درد داشت گریه می کرد ولی کم کم تبدیل به لدت شد بعد از حدود 2 دقیقه آبم با فشار ریخت تو کونش و هردو مون بی حال افتاده بودیم روی تخت بعد از اینکه هردومون حالمون بهتر شد لباسامونو پوشیدیم و علی آماده رفتن شد و موقعی که می خواست بره به من گفتم دوست دارم همیشه با هم سکس داشته باشیم و من بعد از این سکس فکر کنم 8باره دیگه هم علیو کردم ولی هیچ وقت نذاشتم اون منو بکونه امیدوارم خوشتون بیاد چون عین واقعیته و از کفیت نوشتنم معذرت می خوام چون این دفعه اوله که داستان می نویسم نوشته
0 views
Date: August 5, 2018