سلام اسم من آرش این خاطره ای که می خام براتون تعریف کنم مربوط به دو سال پیشه چند سال بعد ازدواج من و مهشید من یه خواهر زن دارم به اسم میترا که خیلی خشگل و تپله دقیقا بر عکس زنم که لاغره من از همون اول که دیدمش عاشق اندامش شدم با اینکه سن کمی داشت اون موقع هفده سالش بود خیلی هیکل تپل و نازی داشت ولی همیشه جلو من با روسری و لباسای بلند بود و من خیلی آرزو داشتم اندامشو دید بزنم و از هر فرصتی استفاده میکردم واسه دید زدن من و میترا یه رابطه معمولی داشتیم و خیلی کم شوخی میکردیم بیشترم بخاطر گیرای باباش بود چون خیلی حساس بود و میترا هم اصلا خوشش نمیومد و دوست داشت ازاد باشه ولی همیشه مجبور بود محجبه باشه اصل داستان از اینجا شروع میشه که میترا دو تا تجدید میاره و مجبور میشه تابستون درس بخونه و امتحان بده نزدیک امتحان میترا یکی از اقوام پدرش تو تهران فوت میکنه و اونا مجبور میشن برن تهران اینم بگم که ما اصفهان میشینیم و قرار شد میترا بیاد پیش ما چند روزی بمونه منم ازین قضیه خوشحال شدم که شاید بتونم بیشتر دید بزنم بعد ظهر بود که میترا زنگ زد برم دنبالش و منم بعد از اداره رفتم دنبالش وقتی اومد بیرون دیدم ی شاه کس اومد اصلا انگار ن انگار این همون میترای مذهبی دیروز بود یه مانتو جلو باز و ی تیشرت کوتاه و ی ساپرت مشکی پوشیده بود که کسش قلمبه شده بود و تا دیدمش راست کردم اومد تو ماشین نشست و منم گفتم عروسی تشریف میبرن خانم گفت جون ارش تو گیر نده دیگه چند روز بابا نیست می خام راحت باشم این تیپو همیشه موقع عروسی رفتن میزد منم گفتم چشششم میترا خانم کیرم داشت شلوارمو پاره میکرد وقتی رونای تپل پاشو کنارم میدیم رفتیم خونه تا وارد شدیم مهشیدم تعجب کرد ولی چیزی نگفت گفت بزار چند روز خوش باشه بچه میترا مانتوشو در اورد و گفت من تشنمه و رفت سمت یخچال منم فقط چشمم دنبال کس و کونش بود که تو ساپرت داشت ول میزد بعد رفت تو اتاق و لباساشو عوض کرد اومد بیرون با ی تاپ و شلوارک خشگل که کونش توش ول میزد تا حالا جلو من اینطوری نبود و منم حسابی راست کرده بودم و از جام بلند نمیشدم که تابلو نشه اومد نشست پیشمون یکم میوه خوردیم و رفت درس بخونه آخر شبم ی فلش از رفیقم گرفته بودم توش ی فیلم سینمایی ایرانی و ی فیلم نیمه سکسی خنده دار داشت اول ایرانیرو گذاشتم که تابلو نشه بعد تموم شدنش رفت رو فیلم نیمه اولش صحنه نداشت و کلی خندیدم بعد رسید به جای صحنه دارش که لب می گرفتن و ممه می خوردن که مهشید کفت خاموش کن میترا هم گفت حالا مگه چی میشه انگار هیچکدوم ممه ندیدیم و سه تایی خندیدیم و فیلمو تا اخرش دیدیم و چند تا صحنه سکسی دیگه هم داشت اون شب خیلی حشری شدم چون با اون وضع میدیدمش شب منو مهشید تو اتاق خوابیدیم و میترا تو هال خوابید چون خونمون ی اتاق داشت و اتاقشم طوری بود که وارد میشدی از در اول ی راهرو دو متری داشت منم درو یکم باز گذاشتم طوری که مهشید نفهمه تا موقع سکس با مهشید صدامونو بشنوه و حشری بشه اونشب یه سکس پر سر و صدا انجام دادم که میترا حشری بشه بعد یه سکس اساسی که همش تو فکر میترا مهشیدو میکردم ارضا شدم و مهشیدم از خستگی سکس و چند بار ارضا شدن خوابید منم گفتم میرم ی نخ سیگار بکشم تو بالکن و میام مهشید خوابش برد اروم از اتاق اومدم بیرون که دیدم میترا داره با خودش ور میره و دستش تو شرتشه بر گشتم گوشیمو برداشتم و یکم ازش فیلم گرفتم چون پشتش به من بود ولی خیلی واضحم نبود و این شد یه فرصت خوب که میترا نتونه نه بیاره و ابروم بره خیلی اروم رفتم بیرون تا منو دید خودشو جمع کرد هول کرده بود گفت نخوابیدی منم رفتم کنارش نشستمو گفتم چکار می کردی شیطون گفت هیچی خوابم نمیبرد فقط منم یکم از فیلمو نشون دادم و سریع قطعش کردم پتو رو زدم کنار و دیدم با شرته گفتم به به بابات بدونه چکار میکنه اول شروع کرد به خواهش کردن و اینکه منم ادمم خب هوس میکنم دیگه با این صداهای سکس شما منم گفتم هوس کردی تا اومد حرف بزنه دستمو بردم رو کسش و مالوندم دیگه چیزی نگفت و چشاش خمار شد گفتم لخت شو ممه ها تو بخورم خشگله که گفت مهشید بیدار میشه منم گفتم ی جوری کردمش تا صبح از جاش تکون نمیخوره و لباشو بوسیدم و شروع کردم به لب گرفتن و خوردن گردنشو حسابی حشری شده بود لباسشو در اوردم و رفتم سراغ ممه هاش و خوردنشون و با دستم کسشو میمالیدم حسابی خیس شده بود بعد کیرمو در اوردم و گفتم بخورش اونم اول که دید جا خورد از بزرگ بودنش ولی شروع کرد به خوردن ولی اصلا وارد نبود یکم که خورد شصت و نه شدیم و کسشو خوردم و لیس می زدم که خیلی مست شده بود و بدنش میلرزید و کیرمو با ی ولع خاصی میخورد تا اینکه ارضا شد و بیحال شد از روم بلند شد و گفت بهترین ارضای عمرم بود گفتم هنوز باهات کار دارم رفتم روش مدل شصت نه اینبار من کونشو می خوردم و مست شده بود عاشق کون سفید و تپلش بودم خیلی حال میداد گفتم تو هم کونمو بخور اول گفت نه منم گفتم بخور آبجیت خورده بد نیست خیلی ازین کار خوشم میومد البته فقط خوردن نه کار دیگه شروع کرد لیس زدن منم انگشتمو خیس میکردم و کردم تو کونش ولی خیلی تنگ بود چون تا حالا نداده بود می گفت نکن منم توجه نکردمو انگشتمو تا ته کردم تو کونش کرم اوردم با کرم چربش کردم تا کیرمو بکنم توش سرشو گذاشتم یکم فشار دادم یواش یواش کردم توش و میترا هم بالشتو گذاشته بود جلو دهنش و جیغ میزد می گفت خیلی درد دارم تا اینکه اروم شد بعد شروع کردم به تلمبه زدن خیلی حال میداد میترا هم داشت حال میکرد و با دستش کسشو میمالوند ده دقیقه همینجوری کردم تا اینکه دوباره ارضا شد دیگه حسابی مست شده بود و می گفت بکن منو منم بیشتر حشری می شدم و تند تر میکردم مدل سگی نشوندمش کیرمو کردم تو کونش موهای بلندشو گرفتم تو دستم و کشیدم و حسابی گاییدم کونشو اینبار با هم ارضا شدیم و آبمو ریختم تو کونشو افتادم روش ی چند دقیقه ای روش خوابیدم و بعدش بلند شدم یکم بدنشو لیس زدم و رفتم خوابیدم کنار مهشید اون چند شبی که پیش ما بود هر شب میکردمش و حسابی کونشو گشاد کردم که روز آخر گفت تو منو کونی کردی آرش بعد از اون هر موقعیتی پیش میومد میکردمش تا دو سال بعد که ازدواج کرد و کونش آماده بود واسه باجناقم ولی دیگه حرفی از اون وقتا که میکردمش نمیزدیم امیدوارم خوشتون اومده باشه پایان نوشته
0 views
Date: August 23, 2018
سلام دوستان! به نظر میرسه که این
داستان ها ساخته و پرداخته ی ذهن یک الی دو سه نفره !!؟؟ این موضوع کاملا از نحوه شروع داستانها و اتمام آن و رعایت آیین نگارش دراون وغلطهای املایی که کاملا عمدی است ، مشخصه!!!؟؟
بگذریم!! ولی این داستان ها باعث میشه که جوانان من و شما به ارضاجنسی روی بیارند و چه تجاوزهایی مرتکب بشن! واقعا مدیون هستیم.