سلام این داستان واقعا برام اتفاق افتاده و حاصل فکر جقیم نیست و اول بگم که داستان کوتاه و کیری نیست ولی از داستان های طولانی سرسام آور هم نیست من حقیقت رو بدون توضیح اضافه مینویسم خب از خودم بگم آرین 17 مشهد البته داستان دو سال پیش و من 15 سال داشتم من خودم بچه ی خوشگلی با ممه های گنده و کیرم 14 سانت بود اون موقع الان 17 سانت خب طرف مقابلم اسمش طاها از من قد کوتاه ترخوشگل سفید بدون ممه ولی بدن بدون پشم و صاف خلاصه یه روز تو مدرسه بودیم و من اون روز نمیدونم چی شد که از صبح با طاها بودم و سر همه کلاس ها با اون بودم و خیلی صحبت کردیم و جک سکسی تعریف کردیم تا رسید زنگ آخر که هنر بود و من و طاها ردیف آخر نشسته بودیم و داشتیم صحبت میکردیم یهو گفتم من با هر چیزی شق نمیکنم و جنبه ام بالایه طاها گفت من یه چیزی میگم اگه شق نکردی مردی ولی اسکل نمیدونست من از صبح روش شقم خلاصه شروع کرد از یه دختر سکسی تعریف کرد وقتی تموم شد گفت شق نکردی گفتم خودت ببین دست زد به کیرم دید شقه گفتم اونجوری متوجه نمیشی میخوای از تو جیبم دست بزن گفت نه و بعد من بهش گفتم توخودت شق نکردی گفت نه گفتم بزار ببینم که من دست زدم و یکم مالیدم سریع دستم رو برداشتم گفتم شیطون شق کردی ها یه 30 ثانیه ای ساکت بودیم و من داشتم طرح لامبورگینی پیاده میکردم رو کاغذ که گفت فکر میکنم باید از تو جیبت ببینم شقه گفتم بفرما دستش رو کرد تو جیبم و شروع کرد مالیدن یه چند دقیقه ای مالید بعد من براش مالیدم خلاصه یه 2 هفته ای جریان همین بود بعد از 2 هفته یه روز زنگ ورزش بهش گفتم طاها تا کی فقط مالیدن بیا بریم نمازخونه گفت بچه ها شک میکنن گفتم نه بیایه فکر محشر دارم سریع رفتم صفحه شطرنج و مهره هاش رو از دبیر ورزش گرفتم و رفتیم نمازخونه نمازخونه مدرسه ما دوربین داشت ولی آخر نماز خونه یه میز بود که پشتش دید نداشت و رفتیم پشت میز صفحه شطرنج رو باز کردیم و مهره ها رو چیدیم و بازی رو تا یه جایی جلو بردیم بعد کشیدم پایین گفتم بخور گفت اول توگفتم باشه کشید پایین دیدم یه کیر سفید بدون پشم شب قبلش زده بود و کوچولو داره گفتم جوووووون و شروع کردم ساک زدن طاها موهام روگرفته بود عین فیلم سوپرها بالا پایین میکرد بعد بهش گفتم طاها پایه بیغیرتی هستی گفت اره گفتم مادرتو گاییدم بعد گفت جووون گفتم پایه لب گرفتن هستی گفت اره شروع کردم لب گرفتن ازش چه طعمی داشت لباش یه چند دقیقه ای لب تو لب بودیم بعد بهش گفتم طاها حالا ساک بزن بعد ساک زد زنگ خورد رفتیم تو حیاط هفته ی بعد لاپایی هم زد و یه بار هم کامل سکس کردیم اگر خوشتون اومد اونم مینویسم نوشته برده مادر جنده
0 views
Date: August 26, 2018