سلام من رامتینم و ۱۶ سالمه بدنم سفیده و سینه و کونمم بزرگه خیلی وقتیه به بدن خودم احساسی دارم و تحریکم میکنه یه روز که رفتم دسشویی عمومی دیدم نوشته زیر ۱۸ کون میخوام منم که داشتم وسوسه میشدم شمارمو نوشتم فردای اون روز گوشیم زنگ خورد باهاش حرف زدمو قرار گذاشتم با ترس رفتم سره قرار ساعت ۳ بود دیدم با ماشین اومده اسمش علی بود منو سوار کرد و بعد از احوال پرسی گفت باره چندمته گفتم اول گفت کاری میکنم از این به بعد زیر خوابم شی دستش رو پام میکشید منو برد محله های پرت رسیدیم دره خونش درو باز کرد دیدم دو نفر لخت توی خونن خواستم برگردم منو هل داد تو علی گفت بچه ها اینوو بسازید تا بیام اون دو نفر که حسن و رضا بودن دستمو گرفتن و گفتن لخت شو منم شلوارمو در اوردم و لخت شدم ترسیده بودم حسن گفت برگرد برنگشتم بزور منو خابوند داشتم دستو پا میزدم چاقشو اورد گفت ساکت میشی یا پاهامو بست دو طرف تخت و دستامم بستس گوشیشو داد رضا گفتم فیلم نگیر گفت خفه یکم کرم زد دوره سوراخم یهو کیرشو کرد توی کونم اشکم در اومده بود اروم کیرشو جا داد تلمبه میزد جیگرم داشت بالا میومد نم نم کونم داشت جا باز میکرد اه و اوهم داشت بالا میگرفت که علی اومد گفت جووووووون چه کونی کیرشو در اورد و بزور کرد توی دهنم حسن یهو چسبید بهم کل ابشو ریخت توم بعدش رضا اومد روم پاهامو سفت بسته بودن رضا خیلی محکم تلمبه میزد بعد علی گفت اماده کن دو کیره بریم منم گفتم نه که محکم زد تو سرم دوتایی خوابیدن روم به بدترین شکل تلمبه میزدن شاپ شاااااپ شاپپپپ منم اه و اوه میکردم دوتاشون ابشونو پاچیدن توم حسن کیرشو کرد تو دهنم گفت بخور منم ساک میزدم اونم حال میکرد میگفت جوننننن بخور کون بخوررررر یهو کیرشو از دهنم کشید پرید روی کونم وحشیانه تلمبه میزد کارش که تموم شد گفتم برم دیگه علی گفت اگر میخوای فیلمت پخش نشه باید هوای مارو داشته باشی گفتم باشه بعد از اون داستان الان هر چند روز منو میکننن نوشته
0 views
Date: August 26, 2018