سلام من اسمم ماهان یه پسر تقریبا لاغر ولی خوش فیسم و خاطره ای ک میخام بگم برمیگرده به خدمت سربازیم چن ماهی خدمت کرده بودم که یه سرباز جدید اومد تو گروهانمون اسمش سینا بود خیلی خوشکل بود سبزه چشم رنگی و خلاصه از همون روز اول دلمو برد چون من سرباز قدیمی بودم و منشی گروهان هم بودم نمیذاشتم کسی اذیتش کنه خیلی هواشو داشتم اونم وابسته من شده بود شبا میومد رو تخت من میخابید کم کم شبا ک میومد میبوسیدمش و دستمو دور گردنش مینداختم و میخابیدیم بعد از چن وقت کم کم سر شوخی رو باهاش باز می کردم و انگشتش می کردم از اون موقع شبا ک میومد پیش من بخابه با دستم پشتشو میمالیدم ولی دستمو ب کونش ک میزدم خودشو کنار میکشید فک کنم خجالت میکشید روزا همینطور میگذشت و منم تو فکر کون سینابودم تا اینکه یکی از سربازای دفترمون ترخیص شد و ک منم سینارو اوردم تو دفتر پیش خودم بعداز ظهرا ک کادریامون میرفتن میومدیم دفتر و درو قفل می کردیم و اهنگ گوش میدادیم همینطور چن روزی گذشت تا اینکه یه روز جمعه بود و گروهان خلوت بود منم حشرم خیلی زده بود بالا و گفتم امروز هرطور شده باید سینارو بکنم ب سینا گفتم ک بریم اهنگ گوش بدیم اونم قبول کرد و رفتیم دفتر منم طبق معمول درو قفل کردم و روتخت درازکشیدم تا اهنگ گوش بدیم گوشیمو ک دراوردم رفتم تو تلگرام و تو یه کانال سکسی چن تافیلم دانلود کردم و پلی کردم و داشتیم دوتایی تماشا می کردیم حواسم ب سینا هم بود دیدم کیرش داره بلند میشه و اونم حشری شد چن تافیلم ک دیدیم و حسابی حشری شدم گوشی رو دادم ب سینا گفتم دستم خسته شد تو نگه دار خودمم چسبوندم ب سینا دیدم چیزی نمیگه دستمو بردم رو کیرش و دیدم ک حسابی شق کرده یکمی با کیرش بازی کردم دیدم ک عکس العملی نشون نمیده فهمیدم ک سینا هم دلش میخاد کمربندشو باز کردم و شلوارشو کشیدم پایین اونم همینکارو کرد دیدم شلوارمو کشید پایین و رفت سراغ کیرم با دستش داشت کیرمو میمالوند منم لبامو چسبوندم ب لباش و میخوردم لباشوو اوووم چقد داغ بود سینا هم داشت حرفه ای لب میگرف معلوم بود باراولش نیست حسابی ک از هم لب گرفتیم گف ک میخام برات بخورم منم لباسامو همرو دراوردم و سینا هم شروع کرد ب خوردن کیرم جووون چ ساکی میزد خیلی حرفه ای بود چن دقیقه ای که داشت کیرمو میخورد میخاست ابم بیاد که بهش گفتم برگرد میخام بکنم اونم قبول کرد یه بالشت گذاشتم زیر کمرش و پاهاشو دادم بالا سرکیرمو ک خیس بود گذاشتم دم سوراخش بهم گف اروم فشاربده منم اروم اروم سرشو فشار دادم توش اوووف چقد گرم بود چه حسی خوبی داشت کم کم فشار دادم تا کیرم تااخر رف تو سوراخش سینا هم یکم درد داشت ولی چیزی نمیگف اروم اروم شروع کردم به تلمبه زدن چه لذتی داشت کم کم سینا هم اخ و اووفش دراومد یکم ک تلمبه زدم درازکشیدم و گفتم ک سینا بشین روش اونم بلند شد و کیرمو گرفت و باسوراخش تنظیم کرد و اروم نشست روش جوووون چقد خوب بود سینا دستاشو گذاشت رو سینه من و باکونش بالا پایین میکرد منم از پایین تلمبه میزدم بعد از چن لحظه ابم داشت میومد گف بریز تو سووراخم منم چن تا تلمبه محکم ک زدم ابم اومد و همشو ریختم تو سوراخ سینا بی حال شدم بدنم سست شده بود سینا هم یکمی با من لب گرفت و بعدشم جغ زد و ابشو ریخت رو سینه هام از اونروز به بعد هر دوسه روزی با سینا یه سکس توپ داشتیم و تااینکه خدمتم تموم شد ولی هنوزم سینا میاد خونمون و باهاش سکس می کنم خیلی دوسش دارم شرمنده یکم داستانم طولانی شد نوشته
0 views
Date: March 13, 2019