قسمت قبل سلام خدمت دوستای عزیز خواستم ادامه داستانم با مرتضی رو بنویسم ممنون که میخونید هر کی از گی خوشش نمیاد نخونه بعد از اولین سکسمون و اینکه رومون به هم باز شد دیگه از هر موقعیتی استفاده میکردیم تا باهم ور بریم لب میگرفت انگشت میکرد سینمو میمالید و منم برای تشکر رفتم دوتا شورت خوب و سکسی براش خریدم اسلیپ بودن و خیلی جسب کیر و خایش کلا بیرون بود بگذریم تا اینکه خیلی کم موقعیت پیش می اومد تا مکان جور بشه و سکس کامل کنیم آخر هفته بود که خانوادم تصمیم گرفتن برن تهران برای مجلس ختم و حدودا دو روز خونه خالی بود همه چیز جور بود و مهیا تا اینکه به مرتضی گفتم و مرتضی هم خیلی خوشحال شد گفتم شامم پای خودم ساعت حدود ۸ بود زنگ زد و اومد چون خونمون هم نزدیک قنادی بود من یه شلوارک و تی شرت تنم بود مرتضی اومد تو و رو بوسی کردیم تو دستش یه نایلون بود دیدم اسپری و کرم و از این چیزا خریده یکمم خوراکی بعد لباساشو در آورد و فقط با شورت نشست رو مبل بعد از اینکه شام خوردیم یکم تلویزیون دیدیم و حرف زدیم و خوراکی خوردیم بعد مرتضی پاشد و قرص و اسپری رو آورد یه قرص به من داد دوتا خودش خورد گفت میخوام حسابی حال کنیم منم گفتم باشه عشقم از خدامه اسپری هم زد به خایه هاش یکم نشستیم تا اونا اثر کنه بعدش رفتیم رو تخت و منم لخت شدم فقط با یه شورت اومد روم و کلی لب گرفتیم منم گردنشو میخوردم و با ریشاش بازی میکردم بعد گفت برو ساک بزن بیدارش کن منم پریدم شورتشو درآوردم کیرشو گذاشتم دهنم ساک زدم لامصب مگه بیدار میشد تا بالاخره راست شد سرمو با دستاش فشار میداد کیرش میرفت تو حلقم سیلی میزد به صورتم خیلی خشن شده بود منم خوشم می اومد گفت پاهامو بلیس که خب منم کاملا مطیع شده بودم و پا هاشم لیسیدم بعد بلندم کرد و رو شکم خوابیدم شورتشو پاره کرد و افتاد روم یکم سوراخمو لیسید بعد ژل ریخت دم سوراخم و مالش داد و انگشت کرد تا یکم جا باز کنه کیرشو یه دفعه کرد تو کون م خیلی درد داشت و همزمان سیلی میزد به کونم کاملا قرمز شده بود یهو خوابید روم کل وزنشو انداخت رو بدنم شکمش چسبید به پشتم و کیرش تا ته تو کونم بود شروع کرد تلمبه زدن خیلی وحشیانه میزد منم دیگه تو حال خودم نبودم به روش های مختلف کردو گایید موقعی که ابش داشت می اومد کیرشو گذاشت تو دهنم و کل ابشو خوردم ولی هنوز کیرش نخوابیده بود دوباره خوابید روم و تلمبه زد تا ابشو خالی کرد تو کونم همونجور خوابید روم ساعت حدود ۳ نصف شب بود منم از شدت خستگی خوابم برد و حدود ساعت ۷ اینا بود که خودمو از زیرش کشیدم بیرون و بقلش خوابیدم ساعت حدود ۱۰ اینا بود که بیدار شدیم و من صبحانه آب کیر مرتضی رو خوردم بعد رفتیم دوش گرفتیم و تا عصر رفتیم بیرون و چرخیدیم نوشته
0 views
Date: February 6, 2019