سلام اسم من علی هست من ۱۷ سال سن دارم و بدنساز و بوکسورم و یه بدن سفید و بی مو و یه کیر ۱۷ ۱۸ سانتی دارم توی هنرستان ما یه پسر بود به اسم مصطفی که همیشه تو کفش بودم و حتی حاضر بودم بدزدمش و گروهی با رفقا بکنیمش ولی ترجیح دادم خودم اول بکنمش با مصطفی زیاد جور نبودم یه روز با بچه ها قرار گذاشتیم که فرداش بریم یه مکان تفریحی قرار بود مصطفی هم بیاد فردا شد و ما با بچه ها رفتیم ولی مصطفی نیومد اینم بگم شب قبلش من رفتم حموم و خودمو صاف و صوف کردم خلاصه رفتیم اونجا و شروع کردیم به قلیون کشیدن و صبونه خوردن که دیدیم مصطفی اومد تو کونم عروسی شده بود واقعا پیش خودم گفتم امروز به زور میکنمش و بعدم کون لقش تو فکر بودم که نقشه بکشم که دیدم بچه ها سر شوخی رو باهاش باز کردن ولی من خودمو سنگین رنگین و مغرور گرفته بودم چون یه چادرم برده بودیم یکی از بچه ها کیرشو در آورده بود و به مصطفی میگفت بخورش به شوخی کلا ما ۵ نفر بودیم که بعدازظهر شدیم ۱۵ نفر از ما ۵ نفر ۳ نفرمون بیرون بودیم بیرون چادر ولی مصطفی و رفیقم سجاد تو چادر موندن مصطفی به سجاد میگفت کیرت چقد مو داره سجادم میگفت فقط بخورش منم به بچه ها گفتم تا کیرو خورد بپرین تو و زوری بکنیمش بچه هام گفتن باشه خلاصه آقا تا سر کیر رفیقمونو گذاشت تو دهنش بچه ها پریدن تو مصطفی یه علاقه ای هم به کون دادن داشت و همچنین اون روز یه شلوار لی تنگ پوشیده بود نه با دیدن کونش کیر آدم میخواس منفجر بشه خلاصه بچه ها پریدن تو و شلوار لیشو به خنده و مثلا شوخی تا زانوش کشیدن پایین منم از فرصت استفاده کردم و عکس گرفتم از کونش لپای کونش خیلی بزرگ و نرم بود و بچه ها کامل شق کرده بودن سجاد بدبختم فقط با کیرش ور میرفت و عصبی بود که چرا نزاشتیم مصطفی کیرشو بخوره خلاصه من عکس رو گرفتم و رفتم بیرون که مصطفی منو نبینه داشتم یه نخ سیگار میکشیدم و ذغال قلیون درست میکردم که بچه ها قلیون بکشن که دیدم مصطفی اومد بیرون و هی گفت علی اینا میخوان منو بکنن منم که قلدر گفتم نترس نمیزارم آقا خلاصه دید من خیلی روش حساسم بعد یکی دوساعت که کار به کارش نداشتم و تو فکر بودم دیدم اومد گفت بیا بریم تا یه جایی و بیایم گفتم باشه یه غار اون نزدیکیا بود منو برد تو غار و گفت یه چندتا عکس ازم بگیر ازش یه چندتا عکس گرفتم ته غار یه جای خیلی ردیف برای گاییدنش بود خلاصه آقا اون هی میرفت به سمت ته غار منم پشت سرش اونم برای اینکه نظر منو جلب کنه به خودش هی تظاهر میکرد که سر میخوره و کونشو میمالید به کیرم منم کیرم شق شق بود و داشت میترکید خلاصه گفت علی میای بریم ته غار هم عکس بگیریم گفتم باشه بریم رفتیم دیدم گفت دراز بکش من گفتم حتما کاری میخواد بکنه دیدم بعلههه ایشون هم تو کف کیرم بودن خلاصه شلوارمو تا زانو کشید پایین و فلش گوشیشو روشن کرد و کیرمو گرفت دستش بعدش با یه لحن خاصی گفت این کیر تا حالا کجا بوده و تقریبا ۱۵ دقیقه برام ساک زد و تخمامو میخورد بعد گفت علی دوس دارم بشینم روش ولی تنگم و میترسم من گفتم نترس بابا یکم درد داره و بعدش روون میشه خلاصه شلوارشو تا زانو کشید پایین و نشست رو کیرم و واقعا هم کونش تنگ بود و داغ بعد ۲۰ دقیقه کلنجار کیرم رفت تو کونش و ۵ دقیقه بعد شروع کرد بالا پاین کردن و کیر من داشت میسوخت حالا موقع کردن این پسر باحال رفیقامم داشتن فیلم میگرفتن جوری که حتی مصطفی هم نفهمید خلاصه آبم داشت میومد و گفتم کجا بریزم گفت میخورمش منم از خدا خواسته کیر ۱۷ سانتیمو گذاشتم تو حلقش و آبمو تا آخرین قطره خورد وقتی خورد خودمونو جمع کردیم و یکم گردنشو خوردم و رفتیم پیش بچه ها که دیدم رفیقم با همون فیلمه همونجایی که من مصطفی رو کردم اون مبخواست بکنه که مصطفی کونشو سفت کرده بود و پسره مجبور شد لاپایی بزنه با تشکر از تیم شهوانی نوشته
0 views
Date: August 23, 2018