گی بعد زیارت میچسبه

0 views
0%

با سلام من سعید هستم این داستانی که میخوام واسه شما تعریف کنم واقعیه من سعید هستم 18سالمه خوش تیپ و خوشگلم و یه کیر 20سانتی خوش تراش دارم قضیه واسه پارساله که با یه هیئت رفته بودیم قم زیارت که یه پسر خوشگل و خوش اندام به نام فرید با ما اومده بود من با دوست صمیمیم به نام حسن تو اتوبوس کنار هم نشسته بودیم صندلی من خم نمیشد عقب نمیرفت بخاطر همین مجبور شدم از زیارت برگشتنی برم عقب راحت بخوابم بقل دستم فرید نشسته بود خوابم برده بود تا اینکه دیدم دم دمای صبح ساعت تقریبا 4 30 یا 5بود که بین خواب و بیداری بودم دیدم فرید به بهونه ی این که خیلی خوابش میاد سرش گذاشته رو کیر من و با دستاش کیرمو میماله دیدم هر از گاهی از رو شلوار کیرمو بوس میکنه اون متوجه این که من از خواب بیدارشدم نشده بود منم که از خدا خواسته خودمو زدم به خواب داشتم حال میکردم کیرم داشت میترکید انقدر شق شده بود بعد چند دقیقه دیدم دکمه شلوارمو باز کرد کیرمو در اورد این ور اون ور کرد چند تا ماچ کرد بعد کرد تو دهنش اروم اروم ساک زد من میترسیدم کسی بیدار شه ولی خیلی حال میداد من میخواستم بکنمش ولی اینجوری نمیشد بخاطر همین خواستم بهش بفهمونم که بیدار شدم یه تکونی خوردم بعد سرش و اورد بالا منو نگاه کرد منم یه لبخند زدم معلوم بود خیلی خجالت زده شده بود دکمه های شلوارمو بستم بعدش شروع کردم سر صحبت باز کردن که چرا این کار کردی و از این جور حرفا اون میگفت که دست خودش نبوده خیلی حشری شده بود من بهش درخاست سکس یه طرفه دادم که اون مفعول بشه و منم فاعل ولی قبول نکرد من بهش گفتم که اگه قبول نکنی آبروتو میبرم به همه میگم خیلی ترسیده بود بلاخره قبول کرد من بهش گفتم از اتوبوس پیاده شدیم بریم گفت باشه ساعت نزدیکای 6بود تو اتوبان تهران ساوه بودیم نزدیکای تهران شده بودیم تو اتوبوس هی بوسش میکردم ازش پرسیدم که چند بار دادی و به کی دادی گفت به کسی ندادم ولی دوست داشتم سکس داشته باشم منم بهش هی میگفتم عشقم تو مال منی دیگه باید من صفرتو یک کنم دستمو بردم پشتش داشتم میمالیدمش چند دیقه بعد زنگ زدم خونه دیدم کسی ور نمیداره زنگ زدم به بابام گفتم چرا گوشیو ور نمیدارین گفت ما شب رفتیم خونه عمویینا شبم اونجا خوابیدیم گفت تو کی میای منم گفتم دم غروب میام بعد خدافظی کردمو قطع کردم خیلی خوش حال بودم به فرید گفتم جا جور شد گفت خوبه ولی انگار نگران بود دیگه رسیده بودیم پیاده شدیم من با حسن خدافظی کردم گفتم بعدا میبینمت بعد با فرید رفتیم خونه دیدم بعله کسی نیست به فرید گفتم بریم حموم اونم قبول کرد ولی خجالت میکشی لباسمو پرروپررو در اوردم کیرم نیمه شق بود داشت نگاش میکرد بهش گفتم در بیار دیگه اروم اروم در آورد سفید بود ولی بدنش مو داشت بهش گفتم میخوای موهای بدنتو بزنم گفت اره رفتم کرم موبر اوردم قشنگ مالیدم بدنش چند دیقه ای موند بعد شستم تمیز شده بود اروم اروم کیرشو مالیدم گفتم خم شو اونم خم شد عین سگ ارنج هاشو گزاشته بود زمین دوش باز کردم اب میریخت رو بدنمون سر کیرمو گذاشتم دم سوراخش فشار دادم تا ته رفت تو خیلی مقاومت کرد ولی خیلی هم کتک خورد تمام بدنش قرمز شده بود انقدر چک زده بودم داشت گریه میکرد چند بار تلنبه زدم کم کم نرم شد بعد بلندش کردم خوابوندمش پاهاشو انداختم رو شونم کردم تو سوراخش داد میزد کم کم داشت ابم میومد کیرمو سریع کشیدم بیرون گفتم ساک بزن کرد تو دهنش کشیدم بیرون یه کم جق زدم ابمو پاشیدم رو صورتش واسه اونم جق زدم ابش اومد هم دیگرو بقل کردیم بدنشو میخوردم بعد رفتیم رو تخت لخت خوابیدیم تا ساعت 9بلند شدم بیدارش کردم یه کم کردمش این دفعه دیر تر ابم اومد ابمو خالی کردم تو کونش یه لب محکم گرفتم لباس پوشید رفت بعد من اومد خونه چند بار جق زدم لباس پوشیدم دوباره خوابیدم خیلی خسته بودم فعلا نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *