گی دانشجویی با شایان

0 views
0%

بهترین خاطرات زندگی زمان دانشجویی تجربه میشه این جمله ایه که بار ها قبل از عزیمت به تهران شنیده بودم برای احتقاقش لحظه شماری میکردم رشته هنر تو دانشگاه تهران با اون محیط دانشجویی فوق العادش آروزی هر هنری هست و من هم به آرزوم رسیدم اولین روزای دانشگاه هنوز اونجور که باید یا شاید نسبت به محیط محطات بودم و اصلا کاری به دور از منطق نمیکردم تا این که هفته ی سوم یا چهارم با یکی از همکلاسی ها به اسم شایان آشنا شدم که جدا از استایل جذابش اخلاق و تیپ شخصیتی بی نقصی حداقل از نظر من داشت شایان یه سال از من کوچیک بود و هجده سال داشت و قدش حدود صدو هفتاد پایین تنه کشیده پاهای ظریف و کمر باریک که لمبر های کونشو برآمده کرده بود نمیشه گفت ایده آل از لحاظ بدن ولی نوع حرف زدن متمدنانش شایان رو واسه من به یه دوست فوق العاده تبدیل کرده بود با شایان هماهنگ کردم تا بتونیم تو یه اتاق چهار نفری هم اتاقی باشیم اتاقون که حل شد من بیشتر با شایان بودم و تونسته بودم رابطم رو باهاش صمیمی تر کنم باهاش بحثای سکسی با شوخی شروع میکردم و شایان هم توی بحث کم نمیاورد و وقتی بحث جدی میشد جوری باهاش حرف میزدم که بتونم گرایش جنسی شو پیدا کنم و این اتفاق هم افتاد و من فهمیدم که شایان یه همجنسگرای با سابقس من هم گرایشم رو واسش توضیح دادم و تونستم راضیش کنم که با هم بخوابیم و بتونیم همدیگه رو ارضا کنیم قرارمون این شد که چهارشنبه شب وقتی دو نفر هم اتاقیمون رفتن شهرشون شروع کنیم در اتاق رو بستیم و روی تخت دراز کشیدیم شروع کردم به لب گرفتن از شایان لباش ظریف و خوش فرم بودن و از طعمش لذت میبردم وقتی زبونم به زبونش میچسبید حسم ده برابر بیشتر میشد و شایان هم دستاشو دور سرم گرفته بود با لذت تمام ازم لب میگرفت شایان شروع کرد به درآوردن تیشرت گشادی که تنم بود و حین این کار گردنم رو لیس میزد منم مقابلش شروع کردم به در آوردن شلوارک نخیش انگشتام لای کونش گرما رو حس میکرد بوی عطرش حشریم میکرد شایان منو رو کمرم خوابوند و شروع کردم به خوردن کیرم که هنوز خوب شق نشده بود صدای ساک زدنش با اون لبای سرخش واقعا لذت بخش بود چون تختمون دو طبقه بود مجبور شدیم روی زمین بیوفتیم من باز روی کمرم دراز کشیده بودم که شایان هم روی کمرش افتاد روشکمم و با دستش کیرم رو تنظیم کرد تا بره داخل کونش با دستام سینه های صافش رو میمالوندم وقتی گرمای کون شایان رو حس کردم ناخود آگاه صدام در اومد و شایان هم چشماش خمار شده بود و معلوم بود که توی اوج لذته حدود پنج دقیقه بهش تلنبه زدم تا این که آب شایان پاشید رو شیکمش معمولا کمی بیش تر طول میکشید که ارضا شم ولی با دیدن لذت بردن شایان من هم آبم خالی شد تو کونش شایان از روم بلند نشد و تو گوشم گفت که عاشق اینم که کیرت تو کونم بخوابه وقتی کیرم کاملا خوابید شایان کنارم دراز کشید و دوباره شروع کرد ازم لب گرفتن این اولین خاطره گی من تو شهری بود که بعد ها چندین بار من رو ارضا کرد نوشته

Date: August 26, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *