سلام و وقت بخیر با توجه به اینکه سایت هم خودش انتخاب گذاشته که خاطره یا داستان من اولین نوشته ام رو ترجیح میدم با خاطره شروع کنم اگه خوشتون اومد بگید اگه هم نه که بگید دیگه ننویسم ممنون اسم ها واقعی نیست سعی میکردم تو کوچه بین بچه های محل جا بیفتم و تو دختر بازیا منم باشم من وقتی 13 14 سالم بود هنوز موهام روشن تر بود و پوستم سفید تپل مپل هم بودم و از جایی که پسرا با هم خیلی راحتن گاها منو انگشت میکردن تو محل چند تا داداش بودن که دیگه گنده های کوچه محسوب میشدن حرف حرف اونا بود ما هر روز بعدازظهرا فوتبال بازی میکردیم تو کوچه و ساعت های 7 8 که بازی تموم میشد جمع میشدیم و ابمیوه میخوردیم و جای خونه ی اون داداش پاتوقمون بود ارمین از همشون بزرگتر بود یکی از بچه های محل که اسمش سجاد بود با من خیلی صمیمی بود و همه چی همو میدونستیم بهم گفته بود که یه بار خونه ارمین اینا رفته و ارمینم صفرشو زده من اول یکم جا خوردم چرا این کارو بکنه و خوب یکمم هم دلم میخواست با ارمین صمیمی بشم که منم تو دارو دستشون باشم دیگه وقتی باهام شوخی دستی میکرد ارمین منم یه دستی به کیرش میزدم تا اینکه یه شب بعد فوتبال داداشاش میخواستن برن گیم نت و بچه ها هم همینطور ارمین گفت من نمیام منم دیدم وقتشه که تنهایی ارمینو پر کنم و با هم بیشتر صمیمی بشیم واسه همین منم گفتم نمیام بچه ها رفتن و منو ارمین تو کوچه تا سوپر رفتیم و یه ابمیوه ای خوردیم ساعت 8 اینا بود یادمه گفت میری خونه گفتم نه بیکارم تا 9 اینا میتونم بیرون باشم گفت بریم خونه ما دسته گرفتم فوتبال بازی کنیم موافقت کردم و خوشحال بودم بازی رو شروع کردیم و دیدم ارمین هی به من نزدیک تر میشه فهمیدم میخواد کاری که با سجاد کرده با منم بکنه خوب منم بدم نمیومد ولی راستش تاحالا نداده بودم و میترسیدم بازی میکردیم که گفت با سجاد صمیمی هستی نه گفتم اره گفت چیا بهت گفته منم دلو زدم به دریا گفتم گفته که کردیش خندید بازی رو ادامه دادیم تا اینکه بلند شد گفت میرم دستشویی میام رفت و یه دقیقه بیشتر طول نکشید که دیدم دستش اومد رو کونم گفت بلند شو کارت دارم بلند شدم و پرسیدم چیه گفت میتونم یکم کونتو بمالم من اول جا خوردم اما خوب میخواستم نظرش جلب شه گفتم باشه اروم منو میمالید منم خوشم میومد تا اینکه یهو چسبوند بهم و خودشو بهم فشار داد وای واقعا کیرش سفت و بزرگ بود از رو لباس حسش میکردم من خوب کون نسبتا تپلی داشتم و اونم داشت حال میکرد که گفت درار شلوارتو گفتم نه اینو نیستم گفت درار کاری ندارم میخوام ببینم کونتو شلوارمو کشید پایین و چشاش با دیدن کون سفیدم برق زد کیرشو دراورد و لای کون من بازی بازی میداد منم خیلی حال میکروم واقعا کیرش داغ بود لذت میبردم تا اینکه منو خوابوند و یکم اینطوری باهام حال کرد و بلند شد و کیرشو اورد سمت دهنم گفت ساک بزن بکم من گفتم نه خلاصه با کلی اصرار که بخور چیزی نمیشه شوروع کردم به خوردن کیر ارمین واقعا بزرگ بود و یه حس خوبی بهم میداد تا اینکه خوردمشو گفت برگرد منو سگی خوابوند و کیرشو گذاشت جای سوراخ کونم یه فشار داد سرش رفت تو تموم بدنم تیر کشید سریع خودمو جمع کردم و بلند شدم کفتم نمیتونم ارمین که حسابی طلب کون من بود و حشرشم زده بود بالا گفت صبر کن اروم میکنم با هزار جور حرف منو راضی کرد واقعا حرفه ای بود تو کردن اروم با کیرش با سوراخم بازی میکردم و اروم کیرشو جلو میبرد و یکم نگه میداشت باز جلو تر میبرد تا اینکه بیشتر کیرش تو کونم بود اولین تلمبه رو که زد دوباره کونم درد گرفت و سفت کردم که باز منت کشیدو و منو راضی کرد که ادامه بدم عادی تر شده بود یکم همینطوری اروم منو کرد و دیدم ساعت نزدیک نه گفتم ارمین واسه یه روز دیگه باید برم خیلی ناراحت شد هنوز ابش نیومده بود اما خوب موفقیت خوبی بود همین که تا همینجاش منو کرده بود منم کونم واقعا درد میکرد اما حال کرده بودم رفتم خونه همش حس میکردم کیر ارمین تو کونمه بعد این قضیه دو روز بعد سکس بهتر من و ارمین بود و اینکه تو این فاصله سجاد هم مطلع شده بود از دادن من سکس دوم منو ارمین در داستان دوم اگر دوست داشتید نظرتون رو بدید که اگه خواستید پارت دوم هم بنویسم نوشته گی
0 views
Date: August 23, 2018