سلام فرشاد هستم 22 ساله اسمه پسر داییم رو نمیارم چون اسمش خیلی خاصه منم که اسمم رو واقعی گفتم میترسم به فاک بریم و شناخته بشیم البته احتمالش کمه من و پسرداییم هم سن هستیم خیلی داستان خوندم تو سایت ولی حس آدم می گه که اکثرشون دروغه و این توهین به شعور خواننده است هرکسی تو زندگیش داستان های سکسی اتفاق افتاده منم تصمیم گرفتم یکیشون رو بنویسم البته من کلا دو بار سکس گی داشتم یکیش 7 سالگی یکیش 15 سالگی با یه خانوم هم خاطرات سکسی داشتم خب داستان بر میگرده به 15 سالگیم با پسرداییم من قدم 170 وزنم هم 72 کیلو پوستم گندمی روشن از بچگی علاقه زیادی به سکس داشتم البته دو طرفه باشه ولی دوستام رو که تو ذهنم مرور می کردم می دیدم لیاقت کون منو ندارن از طرفی هم میترسیدم برن بگن و پخش شه من رابطم با پسرداییم خیلی خوبه از همون بچگی تا این که خیلی با هم رفت و آمدمون زیاد شد یه روز رفتم خونشون بعد ناهار زنداییم که اون موقه 40 سالش بود رفت جلو من خوابید رو فرش و مشغول تلویزیون دیدن شد به پهلو خوابیده بود ارتفاع کونش از بدنش خیلی بیشتر بود آخه زنداییم خیلی تپله خلاصه داشتم کون زنداییم رو دید میزدم که پسر داییم دید منو خیلی ترسیدم بعد دیدم واکنشی نشون نداد تا این که بحث های سکسی مون شروع شد یه روز دقیق یادمه که من اول بهش پیشنهاد دادم بهش گفتم بیا با هم حال کنیم ماکه کسی رو نداریم جز هم بعد دهنمون هم قرصه قبول نمی کرد انقد ادامه دام تا قبول کرد تو سایه دیوار حیاط نشسته بودیم هوا گرم بود دستش رو از پشت برد تو شلوارم یه کم از زمین بلند شدم تا دستش بره دم سوراخه کونم وقتی دستش رسید به سوراخم دنیام عوض شد خیلی بهم حال می داد که یکی رو دارم که مال منه وسط لپ های کونم از بس عرق کرده بودم خیس بود بیشتر بهم حال میداد گفتم نوبت منه منم دستم رو بردم تو شلوارش یه زیر شلوار آبی پاش بود وقتی دستم رو کردم تو ترک کونش شوکه شدم چون خیلی مو داشت کونش کلا پشم بود لپاش و ترکش فهمیدم که نمیتونم زیاد ازش حال ببرم تصمیم گرفتم بیشتر از دادن خودم حال کنم مشغول انگشت کردن هم بودیم که فهمیدم عروس همسایه داشته مارو دید می زده آخه در حیاط باز بود سریع خودمونو جمع کردیم عروس همسایه خیلی خوشگله چشای رنگی قد بلند و تپل فهمیدم که فهمیده از اون سال تا حالا اونم داغ میزنه رفتارش با ما از حرکاتاش معلومه به پسرداییم گفتم بریم تو خونه قبلیشون که کسی نیست خونه قبلیشون چسب خونشون بود رفتیم اونجا بدون این که چیزی بگم شلوارم رو کشیدم پایین اونم شلوارش رو کشید پایین تا کیرش رو دیدم نزدیک بود سکته بزنم خیلی بزرگ بود کیرش خیلی سر کیرش خیلی درشت بود تو اون سن کیرش بیشتر از 17 سانت بود البته سرش به طور عجیب بزرگ بود و خوش تراش پسر داییم رفت پشتم وایساد کیرش رو می مالید لای کونم من کونم اصلا مو نداشت اون موقع معلوم بود بهش حال میدم همزمان منو محکم از پشت بغل میگرفت و فشار می داد ولی بهم حال نمیداد چون می دونستم اصل سکس این نیست دوست داشتم بفرسته تو بهش گفتم نوبت منه رفتم پشتش کیرم رو می کشیدم وسط لپاش خیلی مو داشت کونش ذبر بود حال نمی کردم گفتم بره کرم بیاره گفت برم کرم بیارم شک می کنن دیدم یه مایع ظرف شویی اونجاست ازش ریختم رو کیرم و حالت ایستاده فرش تو خونه نبود کفه خونه هم خاک نشته بود واسه همین مجبور بودیم سر پایی حال کنیم گزاشتم لای لپاش خییییییییییلی حال می داد انقد بالا پایین کردم که با تف من مایع ظرف شویی کف کرده بود هوس کردم بکنمش تو سوراخش بهش گفتم آماده باش کمی که فرستادم تو خودشو برد جلو دستشو گرفته بود دمه سوراخش و ناله می کرد تا چند دقیقه تو اون حالت بود بعد که دردش افتاد گفت که نوبت اونه منم مایع رو مالیدم به کونم کیر بزرگشو گزاشت لام خیلی خوشم میومد داشتم دیونه می شدم دل رو زدم دریا و گفتم حتی اگه بمیرم هم باید کیرت رو تا ته بکنی توم اونم گفت باشه کمی فرستاد توم دردش رو تحمل کردم دراورد باز کرد توم یه سانتش هم نرفته بود تو انقد ادامه داد که دو سه سانت از کیرش رفت بود تو بهش گفتم اگه نصفش رفت توم بهم بگه سرش خیلی بزرگ بود نمی رفت تو هرچی شل می کردم هرچی مایع می زدم باز نمیشد پسر داییم نامردی کرد و محکم فرستاد تو نصفه کیرش رفته بود داخلم داشتم می مردم گریم گرفته بود تکیه زدم به دیوار و سوراخم رو فشار می دادم کیرم درجا خوابیده بوده دستم رو که نگاه کردم دیدم خونیه کونم پاره شده بود دستمال اورد کونمو پا کرد خیلی طول کشید دردش افتاد تا دید داغونم کرده گفت بیا سره کیرت رو بکن تو کونم گفتم نمیخواد مردانگی کنی نامرد بیا ادامه بده این بار انقد اروم ادامه دادیم که بازم نصفه کیرش تو کونم بود دردم کم شده بود ولی سوزش داشت منو می کشت نمی زاشتم عقب و جلو کنه چون می مردم خودم رو فشار می دادم بهش گفت کیرم تا ته رفته تو کونت فرشاد حال کردم گفتم عقب و جلو نکن ولی آبتو خالی کن تو کونم محکم منو از پش گرفته بود بود بغل در حالیکه کیرش تو کونم بود داشت خودشو حرکت می داد که کیرش تو کونم جابجا بشه دیدم فشاراش داره زیاد میشه چنان منو گرفته بود داشتم خفه میشدم چند ثانیه بی حرکت وایساد بوده پاهاش داشت می لرزید بعد کیرش رو درآورد منم کونم رو سفت کردم دیدم داره آب از کونم میریزه زمین ولی من هنوز آبم نیومده بود پسرداییم هم چون آبش خیلی خوب اومده بود دیگه دوست نداشت بهم بده به زور راضیش کردم کیرش خوابیده بود باهاش لاپایی می رفتم دیدم بازم کیرش بلند شد می گفت کیرش درد میکنه منم تمام آبم رو ریختم لاپاش و کونش و پایین کمرش چون شلوارش رو تا زیر ساق پایین کشیده بود شلوارش رو هم آب کیری کردم ناراحت بود گفت چجوری با این شلوار خیس بره خونه منم گفتم تو کونم رو پاره کردی من چیزی نگفتم سکس ما تا دو سال ادامه داشت انقد ادامه دادیم که اونم به راحتی میزاشت بکنم تو سوراخش یه بارم راضیش کردم که موهای کونش رو بزنه ولی رفته رفته دوست داشتم با موهای کونش بکنمش من کارم رو بلد بودم یه بار براش ساک زدم ولی اون می گف دلش نمیاد کیرم رو بخوره نمیدونم چی شد که دیگه هر کاری کردم نیومد شروع کرده بود نماز و این حرفا الان چند ساله با هم هنوز رابطه خوبی داریم یک بار هم راجب اون موقع ها حرف نزدیم منم دوست نداشتم با کسی دیگه حال کنم چون صد درصد به چند نفر بدی مطمئناً آخرش پخش میشه و کونی میشی یه خاطره خیلی سکسی با یک خانوم آشنا دارم که میشناسینش خواستین تا بگم نوشته
0 views
Date: August 23, 2018