یه شب توپ با خاله

0 views
0%

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان من دانیال هستم ۲۲ ساله داستان برمیگرده به زمانی که حدودا ۱۹ سالم بود و خالم تقریبا سه سال بود که ازدواج کرده بود ولی شیش هف ماه بود که اومده بودن خونه خودشون خوب من یه پسری بودم که همچین هیکل شاخی نداشتم قیافه هم ندارم مثل خیلی ها که میان اینجا از کیر بلند صحبت میکنن هم ندارم یه کیر معمولی حدود ۱۵ سانت و اما خالم یه زن ۲۶ ساله سینه های درشتی نداره ولی کونش خیلی قلمبه و خوبه بگذریم چند وقتی بود که شوهر خالم سر یه کاری میرفت که هفته درمیون باس شب کار میرفت خاله منم چون تازه عروس بود شبا میترسید برای همین به من میگفت میرفتم پیشش خلاصه از شب اولی که رفتم خونشون و اون کون جلو چشمم بود خیلی تو نخش بودم دنبال یه فرصت بودم که ترتیبشو بدم ولی یه وجدان بیدار بود نمیزاشت خیلی با خودم کلنجار رفتم خلاصه منصرف شدم حدودا یه دو سه ماهی بود میرفتم خونشون تا اینکه رفتار خالم عوض شد لباس پوشیدناش فرق کرد و منم حریص تر شدم ولی همون وجدانه نمیزاشت خلاصه اقا سرتونو درد نیارم یه شب تغریبا اوایل ابان ماه بود و من غرق خواب بودم که یهو حس کردم یکی کیرمو داره میماله اولاش فکر کردم دارم خواب میبینم ولی یکم که به حساب از حالت خواب بیرون اومدمو چشام باز شد دیدم یکی جا کیرم اولش ترسیدم یهویی خودمو کشیدم کنار که خالم گفت نترس منم گوشیمو پیدا کردم نور انداختم تو صورتش دیدم خالمه هیچی هم تنش نبود سینه ها کوچولوش افتاده بود بیرون گفتم خاله چیکار میکنی گفت که چند روزه سکس نداشته و خیلی حشریه بهش گفتم خوب تا صب صبر میکردی شوهرت میومد گفت نمیتونم و خلاصه خیلی صحبتا بینمون شد و اون وجدانه به فکر بعد سکس بود خلاصه اقا خاله مارو راضی کرد واسه گاییده شدنش منم هم تو کونم عروسی بود هم ناراحت بودم خلاصه همدیگرو بغل گرفتیمو یکم ازش لب گرفتم بهش گفتم اسپری و کاندوم داری گفت اره رفت اورد اسپری زدم که تا وقتی اثر کنه رفتم سراغه سینه ها کوچولوش یکم لیس زدم که خیلی خوشش اومد بعد هموجور اومدم نافشو لیس زدم شلوارشو دراوردم یه شورت زرد تنش بود روناشو لیس زدم که خیلی دیونش میکرد که گفت چیکار میکنی زود باش کیر میخوام بهش گفتم هنوز کوست مونده و شورتشو دراوردمو شروع کردم لیسیدن کوسش یه چند دیقه کوسشو خوردم که زد تو سرم گفتم چته گفت کیرتو بکن توش مردم منم گفتم چشم و پاهاشو دادم هوا و کیرم کردم تو کوسش هی از تو کوسش در میاوردم دوباره میکردم توش اقا ناراحت شد عجیب گفت اصن بهت نمیدم منم محکم گرفتمشو شروع کردم تلمبه زدن اه و اوهش رفت هوا یه چند دیقه تو کوسش کردم بعد از دراوردم 69 شدیم اون کیرمو میخورد ولی وارد نبود یکم تو این حالت بودیم بعد بحالت سگی شد کردم کوسش چند دیقه به این حالت بودیم بعد بهش گفتم میتونم بکنم تو کونت اولش نه اورد تو کار ولی راضیش کردم سجده خوابید انگشتمو با اب کوسش خیس کردم کردم تو کونش کیرم تو کونش بود اروم تلمبه میزدم بعد چند دیقه کیرمو در اوردم گذاشتم دم سوراخ کونش که گفت اروم گفتم باشه یکم فشار دادم سرش رفت تو بعد محکم گرفتمش و اروم اروم تا ته کردم توش یکم توش بود بعد شروع کردم تلمبه زدم یکم تو کونش تلمبه زدم بعد دراوردم کردم تو کوسش خلاصه چندتا تلمبه تو کوس میزدم چندتا تو کون چند دفه اینکارو کردم که احساس کردم داره ابم میاد بهش گفتم چکا کنم گفت بریز تو کونم چند تا تلمبه زدم بهش گفتم دراز بکش چندتا تلمبه هم حالت دراز کش زدم تا ته کردم تو کونش و ابم خالی کردم توش و بیحال افتادم روش از زیر دستامو بردم و سینه هاشو میمالوندم چند دیقه روش بودم و بعد بلند شدم گفت خیلی حال دادی گفتم قابلی نداشت اون بلند شد رفت حموم و منم لباسامو پوشیدمو خوابیدم صب ساعت ۷ بود اومدم خونه خودمون و به دیشب فکر میکردمو به شدت پشیمون فردا شبش که نرفتم پیشش گفتم نمیتونم خلاصه یه دوهفته ای ندیدمش ولی خب باید میرفتم پیشش نمیشد نرم یه چند دفه دیگه هم باهاش سکس داشتم و خیلی حال داد ولی چند ماه حامله شد معلوم نیس چه کی هس و من دیگه نرفتم خونشون شب بمونم پایان مرسی که تا اخریش خوندین اگه خوشتون اومد یه خاطره دیگه هم دارم مینویسم براتون کوچیک شما دانیال نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *