یه کم تف بزن به خودت تر شی

0 views
0%

اسمم وحید بچه شمال فارسم اباده داستان از اون جایی شروع شد که ما تو خیابون مخ یه دخترهم محله ای رو زودیم البته خوشکلم 185قد سفید مو خرمایی خودش پا داد اولش اسمس عاشقونه کمکم سکسی شد بعد یه دو سه ما ه دوستی بعد با کلی بد بختی و خر کردن والدین برادرین ترسو وحشتین از همسایه ها بچه محله ها قرار شد بعد از ظهر پنچج شنبه بیاد خونمون ما کلی ژیلت به پشمای بالا وپایین زدیم چپ راست زدیم پدرم معلم ریاضی از شنبه تا جمعه در بس بچه های مردم مادرم هم در خدمت خاندان خود ساعت 4 شد در رو باز گذاشتم تا نیمه حدود یه ربع بعد دیدم یکی اومد تو البته که خود ماده خرش بود در رو زد به هم اومد تو خیلی رسمی مثل خواهر بسیجی ها خشک نشست گفتم یه کم تف بزن به خودت تر شی پشت تلفن کسم کسم می کنی ز این حرفم جا خورد البته کیر خورد اخه ما چند باری در مورد جا های خوبمون با هم تا نیمه کلام وصحبت کرده بودیم خودتون می دونید پشت تلفن ادم شونصد متر زبون داره گفتم چای رو بخور خورد شیرینی هم خوری حالا وقت کیر بود پاشدم لب تاب سیبم رو که 4ملیون اسکن داده بوده اوردم یه اهنگ از فلوریدا و پیت بول گذاشتم در ضمن این اهنگ رو حتاما دانلو کنید خیلی سکسی هم بود گفت دیگه چی داری گفتم یه کیر کنده گفت منم یه کس تنگ تا اینو گفت دستم از روی موس پرید یکی رفت روی فشنگ یکیشم رفت رو خشاب لبم رو لب لب تو لب درست بلد نبودم ولی لباش طعم سگ روژه لب می داد دستم رو کشیدم رو سینه هاش مثل اینجا رو با گریه بخونید هلوی نرسیده سفت کوچولو بود لب رو برداشتم گفتم من هلو شیری می خوام گفت نه رید به حالم خودش رو جمع جور کرد منم ابم که تو کمرم پنیر شده بود سنگ شد حالم موکت شد حشریتم تو کف موند تمیز شد لباشو دوباره روژه لب زد گفتم چی شد نکنه ما درست به تو حال ندادیم ینگاه چپ بهم کرد کیرم چپ کرد گفت مگه من جنده ام که به من اینو می گی گفتم اشتاه کردم النازم گفت خودم فردا بهت زنگ می زنم بیا خونمون گفتم چرا گفت الان ساعت 5شده می ترسم یکی بیاد لو بریم منم دیدم راست می گه یه ماچش کردم رفتم دم در همه جهت دید زدم رمزو دادم اومد سریع رفت تا صبح تو کف بودم یه نخ مدرن زدم حالم خراب تر شد صبح یه دستم رو کیرم یگیشم رو گوشیم بود تا بالاخره صداش در اومد دیدم خودش گفته ساعت 10 بیا خونمون ساعت زدم بیرون بعد کلی پرسه رفتم 1لیتر شراب خوب از دوستام جور کردم کردم تو شکمم رفتم تو کو چشون صبح جمعه سگ خر هم نبود در باز بود رفتم تو دیدم خانوم با یه تاپ رنگی نشسته یه شلوار تنگ پوشیده نمی دونم تو ماه ابان سردش نبود یا به خاطر من این کار رو کرده بود با هم رفتیم تو خونه گفت مامان با بام داداش 5سالم رفتن شیراز خونه خالم شنبه صبح شیراز کار دارن امروز رفتن شب هم میرم خونه مامان کوچیکم بعدشم کلی پذیرایی کرد رفتیم رو دیروز من لب اون لب بده دست تا خورد به سینه هاش التم شد شمشیر اسپارتاکس پاره کن دستش کم کم اومد طرف کیرم یکم مالوندش گفت بزرگ هسش گفتم باب خودته تاپو دادم بالا یه کرست استقلالی با نوک فیروزه ای مثل غنایم جنگی به سمت حمله کردم انقدر حواسم نبود که نفهمیدم کیرم رو بیرون اورده انداختمش رو تخت به زور بی خیال کیرم شدم که داشت کمک کم حال می کرد سینه های هلویی رو خوردم انقدر خوردم بوسش کردم که سرش یکم دیگه ادامه داده بودم خون می یومد هر چی داستان سکسی فیلم سوپر جق سر سینه هاش خالی کردم حدود یک نیم سینه هاشو خوردم به توسل زور منارم زد گفت مامانت درست شیرت نداده انگار ولی یادم نمی ره از شدت حال داشت گریه می افتاد چون اولین سکسش بود خوب تحمل کرد ولی توقع این چنین تحملی رو نداشتم بعد گفتم حالا نوبت تو هس باید بخوری شلوارمو کامل در اوردم گفتم بخورش الهه من امید دلم یکه کر تو دهنش ولی گفت دوست ندارم منم به نظرش احترام قائل شدم یگه حرف پیش نیاوردم یه کم لب از گرفتم حدود یه سروم رو بر گردوندم دیدم یه دوساعتی شده حالا وقت کردنش بود دستم رو بردم نزدیک بخاری دیدم داغ با رطوبت100 یکم من کسشو لیس زدم که خجالت بکشه که اون از منو نخورد بعد یه ربع رفت رو ویبری منم به کارم ادامه دادم اون اورگاسم شد البته بر اولین بارش نبود خودش خود ارضایی کرده بود ولی بعدا گفت به صد تا جق کار من می ارزیده منم بهش نگاه کردمو فهمید حالا نوبن منه شرتشو که ابی بود در اوردو منم به کونش که مثل کسش سفید بود بدون مو شرع به لیسیدن کردم دورش رو حسابی خیس خیس کردم سریع رو کمد دیواریشون کرم وازله رو اوردم برش گردوندمو مالیدم درچونش یکم چربش کردم لا شو باز کردم با دست یکم انگشت کردم واز واز که شد کیرمو سرشو توش کردم اولش اومد بره جلو ولی نگرش داشتم اهی کشید که انگار مادرش مرده دو سه دقیقه همین جوری بود بعد شرع کردم به حرکت کردن اهسته عقب جلو که عادت کنه بعدش یه نیم کلاج دادم با یه دنده گریش در اوم تا دسته رفت توش تو همون حالت نگرش داشتم حالا برو بر گرد کونش شده بود مثل یه دهنه گاراژ ن هم مثل یه 12 یه کم که تلبه زدم کونش باز باز باز شده بود فکر کردم داره ابم میاد گفتمش گفتم خالی کنم توش گفت نه می خوام بریزی رو سینه هام منم کشیدم بیرون یه کم جقش زدم ابم ریخت رو سینه هاش اولش خوشحال بود ولی بعد بوش خورد به دماغش گفت بوی سگ مرده می داده منم ولو رو مبل اون رفت حموم منم بعد یه 10 متر رفتم در زدم واحد زمان ما متره درو وا کرد با هم یه سکس دیگه داشتیم تو حموم وبعد الان 2ساله با هم نامزاد هستیم با هم هر 48 ساعت سکس داریم نوشته

Date: August 1, 2024

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *