سلام این اولین بارمه که داستان مینویسم پس ببخشید اگه مشکل داشت فکر کنم باید اینجوری شروع کنم خب این داستان منو عشقمه تو 16 سالگی اما الان ۲8 سالمه خب اون موقع من یک هیکل خیلی خیلی خوب داشتم چهار شونه قد 182 صورت خیلی خوب ازادی هم از سمت خانواده رو گرفته بودم با بدبختی خب حالا عشق من ک یدختر مو مشکی و قد معمولی هیکل ساعت شنی وچشم ابی ک من دیونشم وسینه و کون خیلی بزرگ که من عاشقشم و اسمشم مهساس که دختر عموم بود حالا اشنایی ما من با مهسا ورابطه خوبی داشتم و ازم خجالت نمیکشید وحالا موقع که من با این فرشته اشنا شدم من تو عروسی پسر عمم داشتم میچرخیدم که مهسارو واسه اولین بار به چشم سکسی دیدم که خیلی جذاب شده بود ولی لباساش خیلی باز بود که من خیلی بدم اومد چون همه مردا داشتن نگاه میکردن منم عصبی شدم رفتم کشیدمش کنار بهش گفتم که دیدم خیلی خودشو مرتب کرد بعدش شمارشو که داشتم تو ی هفته مخشو زدم بعد کلی بیرون رفتیمو حرفای عاشقانه که دیدم عه دوسش دارم رفتم که به بابام بگم البته خرشده بودم چون بچه ها ی چیزی اوردن خوردیم که بعله مست شدم ولی نشون نمیداد به بابام گفتم من از مهسا خشم میاد و که دیدم داره میخنده خیلی تعجب کردم گفتم چی شده گفت منو عموت شمارو واسه هم کنار گذاشتیم اونشب انگار دنیارو دادن بهم بعدش دیگه نامزد کردیمو منو مهسا هنوز تو کفه سکس نبودیم که یک شب تو اتاقم خوابیده بودیم که دیدم داره با موهام ور میره تعجب نکردم همیشه اینکارو میکنه با دستام موهام لبم که منو دیونه میکرد بازی میکنه که دیدم پتورو کشید کنار و خابید روم سرشو گزاشت رو سینم و محکم بغلم کرد هنوز نمیدونست من بیدارم بعدش منم گفتم ی حرکت بزنم که بفهمه بیدارم پتورو گشیدم رومون و دستمو گزاشتم رو سرش و تا کمر میکشیدم که شکه شد بعد بهم گفت که خیلی دوستت دارم منم گفتم میدونم دیوونه بعد شروع کرد ازم لب گرفتن و خنده ی ریز ک یک ساعت خندیدیم و همدیگرو بوسیدیم نمیدونم چرا حس میکردم لباش شیرین بود ک من دیونشم منو مهسا هنوز سکس نکرده بودیم که دیدم داره وحشی میشه کشیدمش کنار بهش گفتم چته دیونه کل لبام با گردنم خون مرده شده بود گفت یکاری برا من انجام میدی گفتم سوال کردن نداره دیونه بگو زندگیم گفت امشب می خواهم کلا مال من باشی گفتم یعنی چی گفت میخوام باحات سکسو تجربه کاملواینو ک گفت حالم بد شد نمیدونم چرا گفت تو مشکلی داری عزیزم گفتم کی دلش تو درد بکشی اخه تو ب این نازی من نمیتونم بعدش خدشو لوس کرد تو بقلم ولو شد و ادای سگ در اورد چون میدونست من خوشم میاد بعدشم باکلی صحبت قبول کردم از عقب بکنمش خواستم لباسامو در بیارم ک گفت ن خودم در میارم شروع کرد مثله وحشی ها همه جامو لیس زد و گاز میگرفت منم دیگه تو ابرا بودم که دیدم رفت برا کیرم شلوارمو کشید پایین و وقطی کیرمو دید چند ثانیه موند بعدش شروع کرد مثله وحشی ها خورن اول ی بوس از سرش کرد بعد بهش گفتم زندگی ی کاری میکنی واسم گفت چی عشقم گفتم تا ته بخر اوق بزن اونم شوروع کرد اوق زدن و ساکیدن وقطی با اون چشای ابیش نگام میکرد دوست داشتم بمیرم تخمامو تو دهنش جا داد بعد من رفتم تو کارش و از لباش وحشیانه خردم تا روی سینه هاش که همه کبود شد سینه هاشو همه رو کامل خردم اول نوکش بعد گاز که اونم کلی اه اهه کرد که من وحشی تر شدم بعد گفتم این خشگل که امادس تو اماده ای با سر گفت اره گفتم سگی میشی عزیزم اونم با عشوه رفتو سگی نشست یکم ساک زد بعد کلی انگشت کردم گفتم کیرمو بخور اونم مثل سگ زبونشو در اورد چند بارم پارس کرد که خیلی خندیدم و شرو کرد ساک ک 10 تا زد رفتم عقبش چون کشادش کرده بودم اروم کردم تو ک دیدم داره اه اهه میکنه با گریه گفتم چی شده تموم کنم گفت نه عشقم جرم بده ک من گفتم سریع تموم کنم توند توند کردم بعد دوباره لوس شد با سگ بازی و ساک زد ک ابم اومد و همه اش رو خورد بعدش کلی لب گرفتن و عشق که گفت از جلو میخاد گفتن ن خیلی درد داره گفت علی تو رو جون مهسا بکن دیگه منم گفتم دیگه جونتو قسم نخور یکم بوسیدمش کلی توف با انگشت کردم کسش بلندش کردم گزاشتمش رو میز منم سرپا بودم خودمو انداختم روش و شرو کردم انگشت کردن کلی درد کشید و ها و ناله کرد که من روانی میشدم با اون صداش که بدنمو میلرزوند سینه هاشو خردم ولی کس نه من کلان از لیس زدن کس بدم مباد که اونمد چیزی نگفتو رفتم تو کار لباش دوباره بعد گفت علی دارم میمیرم ی کاری بکن خیلی حشری شده بود منم رفتم تو کارش اول رفتم ی چسب اوردم و زدم دمه دهنش قبلش بهم گفت که وحشی شم و مثل فیلما بزنمش منم گفتم کیدلش میاد تورو بزنه اخه هان اونم یکم خواهش کرد که من گفتم اروم میزنم بعد که چسبو زدم در اون لباش که سرخ شده بود ی رفتم برا کسش تا پاشو واز کرد کیرمو تا ته کردم تو کسش بعد شروع کرد گریه کرد و جیق میزد منم به ی ورم نبود اون کسو که دیدم روانی میشدم با اون چشای خشگلش شروع کرد گریه کرد و جیق زد منم دماغشو گرفتم تا وحشی تر بشه اونم با دستش پشتمو میمالوند و موهام رو میکشید ک دیگه داشت ابم میومد که چسبو برداشت گفت زندگیم جرم بده منم ابمو ریختم تو دهنش بعد تا ته کردم تو و نگه داشتم بمیرم الاهی خیلی زیاد درد کشید عشقم بعد کلی بوسم کرد و فقط میگفت بابت همه چی ممنوننتم دیوونه و شرو کرد خندیدن با اون صحنه خیلی خوشحال شدم بعد رفتیم حموم و کلی مالوندمش که میگفت نکن منم گفتم به تو چه اصلا نامزد خودمه دوست دارم بکنم تو چیکاره ای و انگشت کردم کسش بعد اومدیم بیرون و خشکش کردم بعد بدن سفیدشو بوسیدم و در حال بوسیدن هم خوابیدیم الانم مهسا بارداره لطفا برام دعا کنید ک بچه پسر باشه نوشته عاشق
0 views
Date: May 24, 2019