حشری ترین روز من و عشقم

0 views
0%

من و دوست دخترم هر کدوم با دوستامون تصمیم گرفتیم که بریم شمال مجردی رفتیم اون با دخترا منم با پسرا تا تو ساری هر کدوم از بچه ها یه جوری جیم شدن منم بهش پیام دادم الان کجایی گفت نامردا هر کدوم با دوست پسراشون جیم شدن رفتن ویلا گفتم حالا تو چکار میکنی گفت باید یه جا را اجاره کنم دیگه گفتم تنها نمون بیام این چند روزه یه جا با هم بگیریم گفت اگه بخوایم بریم کمپ و مسافرخونه که تابلو میشه گفتم بیا فلان آدرس من جورش میکنم ماشین یه کدوممون را گذاشتیم پارکینگ و خیلی هوس داشتم باهاش سکس کنم گفت خوب حالا چکار کنیم گفتم بیا بالا جورش میکنم رفتیم تو را یه منزل شخصی جور کردیم و رفتیم تو از شهوت داشتم بال بال میزدم ولی اون عین خیالش نبود گفت فرشید چند روز این جا را اجاره کردی گفتم این هفت روزه دیگه این جا مکانمون باشه و هرجا خواستیم با ماشین میریم و میایم گفت باشه بعد پیرهنش را بو کرد گفت بوی عرق گرفتیم این چند روزه گفتم آره منم همین طور از بس هوا گرم بود اصلا شرجی بود گفت ساعتم یک نصفه شبه نیاد بگه صدای آب میاد تو سرمون و از این حرفها گفتم مگه میخوای چکار کنیم یه حموم میریم و میایم خندید و گفت مگه تو هم میخوای با من بیای حموم گفتم مگه اشکالی داره حاچ خانوم خندید و گفت اگه هیز گیری در نیاری آره لباس ها در آورد و با شورت و سوتین رفت تو منم با شورت به دنبالش گفت وای موبرم را یادم رفته بیارم گفتم اشکالی نداره من دارم گفت خوب دستت درد نکنه بیارش رفتیم تو و گفت میخوای تو خودتت را بشور و برو بعد من چون باید موبر هم بزنم طول میکشه گفتم اشکالی نداره با هم میزنیم چون منم باید یکم بزنم دیگه شروع کرد به پاهاش موبر زدن و منم ازش تقلید کردم و گفت روت را بکن اون طرف می خوام به یه دو جا دیگه بزنم منم برگشتم ولی داشتم تو آیینه و سرامیک حموم میدیم شورتش را در آورد و انداخت توی سبد وای جونم عجب نازی بود یه دو دقیقه ای گذشت یک دفعه برگشتم گفتم میشه موبر را بدی من هم استفاده کنم بدون عکس العمل خاصی با همون حال به هم داد و منم سفید کرده بودم ولی خوب میخواستم کم کم بیارمش تو راه یواش یواش همین طور که داشتم زیر چشمی نگاهش میکردم شورتم را در آوردم بد مصب شق کرد گفت تو کجات را می خوای موبر بزنی تو که مو نداری خندیدم و گفتم پیش گیری بهتر از درمان است اونم خندید و گفت از دست تو دیگه بدن هم دیگه را دیده بودیم کیرمم هی شق میکرد هی شل میشد اونم هیچی نمیگفت گفت حالا چند دقیقه شده موبر زدیم گفتم نمیدونم ساعت که نیاوردیم با خودمون گفت برو گوشی من را بیار رفتم هم گوشی خودم را آرودم هم گوشی اون را همون طور که ایستاده بودیم یه فیلم یواشکی ازش گرفتم عین خیالش هم نبود داشت به گوشیش ور میرفت منم به خودم گفتم آخه از کجا شروع کنم آخه لامصب دیدم یه دفعه آب را باز کرد گفتم نه با آب نشور گفت چطور گفتم بزار با کارتک پلاستیکی خودش اول پاک کن بعد بشور گفت ول کن باید دو ساعت باید پاک کنی گفتم تو خسته ای من برات انجامش میدم وایساد و حرفی نزد رفتم سمتش و شروع کردم به کارتک کشیدن با اون دستم هی لبه های کسش را هر دفعه ای لمس میکردم هیچی نمیگفت دل را زدم به دریا و لمس را بیش تر کردم دیدم سرش را کرد به سقف حموم و انگار که داشت حال میمود و حرفی نزد نشستم لب سکوی حموم و بهش گفتم بیا بشین روی پاهام اومد انگار از خداش بود آب را باز کردم و کس و کونش را براش شستم یه دفعه ای دیدم سر کیر من را گرفت و گفت بگذار برای تو رختخواب الان حال ندارم خسته ام از رانندگی بدن خودم و اون را شستم و خشک کردم و بغلش کردم و بردمش روی تخت با حال لخت دیگه لباس نپوشیدم خیلی خسته بود منم فقط براش لیس زدم و با اون دستم کیر خودم را می مالوندم خوابش برد منم ارضا شدم و دیگه بیخیال شدم تا صبح فردای اون روز تازه شروع کار بود اون قدر توی این چند روزه سکس کردیم که کمتر بیرون رفتیم خیلی حال کردیم یادش بخیر نوشته

Date: December 20, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *